تبیان، دستیار زندگی
مهمترین زمینه تحقق آن، حاکمیت تربیت دینی و باورهای اسلامی بر جامعه است؛ گذشتن از مال و دارایی امکان ندارد؛ مگر با تکیه بر این باور که این گذشتن ها، رشد و کمال انسان در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راهکارهای تحقق عدالت اقتصادی از دیدگاه نهج البلاغه

فقر

برپایی عدالت در تمام عرصه ها از مهمترین اهدافی بوده است که فرستادگان الهی برای تحقق آن مبعوث شدند:

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط [1]؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان كتاب و شاخص حق از باطل‏ نازل كردیم تا مردم به عدالت بر خیزند.

تحقق این عدالت در عرصه اقتصادی که امروز بیش از سایر عرصه ها کمبود آن احساس می شود نیازمند برنامه ریزی و تلاش در سه محور است:

1.       زمینه های تحقق عدالت اقتصادی

2.       راهکارهای تحقق آن

3.       موانع تحقق آن

در این نوشته برآنیم تا با بهره گیری از سخنان  امام علی علیه السلام و با تکیه بر نهج البلاغه، رهنمودهای آن حضرت درباره این سه محور را به دست آوریم.

زمینه های تحقق عدالت اقتصادی

در این باره نهج البلاغه بر گسترش تربیت اسلامی و اعتقاد به معنویات تاکید دارد؛ چرا که عدالت اقتصادی با دستور و حکم و ابلاغیه محقق نمی شود و تا خواست توده مردم در کار نباشد عدالت اجتماعی در جامعه حاکم نخواهد شد. در آیه 25 سوره حدید هم که گذشت این حقیقت به چشم می خورد چرا که می فرماید ما شاخصهای حق و باطل را به واسطه رسولانمان عرضه کردیم؛ اما این مردم هستند که باید به عدالت رفتار کنند و آن را برپا سازند: « لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط».

و این نمی شود مگر آنکه تربیت اسلامی بر پایه باورهای ناب اسلامی در جامعه گسترش یافته و بهینه شود. کسی که به قیامت باوری ندارد از حساب و کتاب آن هم واهمه ای نخواهد داشت برای همین دلیلی ندارد برای رسیدن به سود بیشتر و ممتاز شدن در جامعه به دیگران ظلم نکرده و حقی را نا حق نکند.

در مورد قشر ضعیف جامعه از خدا بترس!، همانهایی كه راه به جایی ندارند و از كار افتادگان و نیازمندان و گرفتاران به زیان و سختى و بیمارانی كه از پا در آمده‏اند. در بین آنها كسانى هستند كه روى سۆال و اظهار نیاز دارند و كسانى هم هستند كه عزت نفسشان مانع از بیان نیازشان می شود

در مقابل کسی که تمام نعمت ها را از خدا می داند و به پاداش او امیدوار است به راحتی می توان از داشته های ظاهری خود گذشته و از نیازمندان دستگیری کند و این همان تلاش برای تحقق عدالت اقتصادی است.

امیرالمومنین علیه السلام در بیان این واقعیت می فرماید:

فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْیُحْسِنْ مِنْهُ الضِّیَافَةَ وَ لْیَفُكَّ بِهِ الْأَسِیرَ وَ الْعَانِیَ وَ لْیُعْطِ مِنْهُ الْفَقِیرَ وَ الْغَارِمَ وَ لْیَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوَائِبِ ابْتِغَاءَ الثَّوَاب‏ [2]؛ كسى كه از جانب پروردگار صاحب مال و ثروتى مى شود باید با اموالش صله رحم كند. مهمانى هاى شایسته و صحیح برپا كند، اسیر و گرفتار را رهایى بخشد. به فقرا و مستمندان عطا كند، قرض مقروضین را ادا نماید. با اموالش حقوق واجبه اش را بپردازد و با دادن صدقات، حوادث و پیشامدهاى ناگوار را از خود دفع كند و همه این كارها را براى گرفتن پاداش از درگاه الهى انجام دهد.

راهکارهای تحقق عدالت اقتصادی

1. توزیع عادلانه دارائی های جامعه اسلامی

تقسیم بیت المال به طور مساوی از جمله سیاستهایی است که امیرمومنان علی علیه السلام به پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در جهت جلوگیری از تمرکز ثروت در دست عده ای خاص و برچیدن سفره فقر و شکاف طبقاتی انجام می داد. آن حضرت در این باره می فرماید:

أَعْطَیْتُ كَمَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ یُعْطِی بِالسَّوِیَّةِ وَ لَمْ أَجْعَلْهَا دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ [3] ؛ همانگونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله به طور مساوی تقسیم می فرمود من نیز عمل کردم تا اموال مانند گوی در بین ثروتمندان دست به دست نشود.

امام ، جامعه زمان خود را که این سیاست توزیع عادلانه در آن به درستی انجام گرفت چنین توصف می کند:

همه مردم کوفه برخوردارند و در آسایش به سر می برند به طوری که همه از خوراک مناسب، مسکن و سرپناه کافی و آب سالم استفاده می کنند .[4]

2. رعایت حقوق تمام طبقات جامعه به خصوص قشرهای ضعیف

امام علیه السلام در یک نگاه کلان و جامع، تمام افراد جامعه را مورد توجه قرار داده و آنها را دسته بندی می کند. [5] حضرت، پس از این دسته بندی و بیان نقش هر یک از افراد جامعه، به حاکم و مسئول آنها (در این نامه، والی مصر) سفارش می کند که حقوق هر یک از این طبقات را رعایت کند و با تاکید فراوان او را به رسیدگی به طبقات ضعیف جامعه و رعایت حقوق آنها توصیه می کند:

اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِینَ لَا حِیلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ وَ أَهْلِ الْبُۆْسَى وَ الزَّمْنَى‏ ...

در مورد قشر ضعیف جامعه از خدا بترس!، همانهایی كه راه به جایی ندارند و از كار افتادگان و نیازمندان و گرفتاران به زیان و سختى و بیمارانی كه از پا در آمده‏اند. در بین آنها كسانى هستند كه روى سۆال و اظهار نیاز دارند و كسانى هم هستند كه عزت نفسشان مانع از بیان نیازشان می شود.

خداوند بر پیشوایان عادل واجب فرموده كه خود را با مردم تهیدست برابر قرار دهند تا تهیدستى بر فقیر سنگینى نكند و او را از پاى در نیاورد. درباره محور سوم (موانع تحقق عدالت اقتصادی) در مقاله بعد سخن خواهیم گفت

... در هر صورت، رعایت حق هر یك از آنها از تو خواسته شده؛ پس مبادا فرو رفتن در نعمت، تو را از توجه به آنان باز دارد، چرا که از بى توجهى به امور كوچك آنان به بهانه پرداختن به كارهاى زیاد و مهم از تو پذیرفته نیست. از رسیدگی به امور ایشان دریغ مكن و رخ از آنان برمتاب. ... و در اداى حق همگان باید چنان باشى كه عذرت نزد خداوند قبول باشد.

در فرهنگ اسلامی که سیره علوی نمایانگر آن است نیازمندان در اموال ثروتمندان و بیت المال صاحبان حق و شریکند:

إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك‏ [6] ؛ خداوند سبحان، روزى تهى دستان را در دارایى توانگران رقم زده است. پس نداری گرسنه نماند مگر آنکه توانگری از حق او، خود را به نوایی رسانده است و خداوند متعال او را برای این کار بازخواست خواهد کرد.

مستند قرآنی این کلام حضرت آیات 24-25 سوره معارج است که می فرماید:

الَّذِینَ فىِ أَمْوَالهِِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ * لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ ؛ آنان كه در اموالشان حقّى معلوم براى درخواست كننده [تهیدست‏] و محروم [از معیشت و ثروت،] وجود دارد.

و نیز آیه 19 سوره ذاریات که در وصف متقین می فرماید: فىِ أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائلِ وَ المَْحْرُوم ؛ در اموالشان حقّى براى سائل تهى دست و محروم از معیشت وجود دارد.

گذشته از این انفاق هایی که واجب است توانگران نسبت به نیازمندان جامعه روا دارند؛ امیرالمومنین علیه السلام توصیه ای هم به سران و مسئولان نظام اسلامی دارد. امیرالمومنین علیه السلام به آنها دستور می دهد که نوع زندگی و به بیان امروزی سطح زندگی شان را در حدی نگه دارند که فقر و نداری، قشر ضعیف جامعه یا همان تهیدستان را نیازارد و آنها را از دین به در نکند:

إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ ؛ [7]  خداوند بر پیشوایان عادل واجب فرموده كه خود را با مردم تهیدست برابر قرار دهند تا تهیدستى بر فقیر سنگینى نكند و او را از پاى در نیاورد.

درباره محور سوم (موانع تحقق عدالت اقتصادی) در مقاله بعد سخن خواهیم گفت.

خلاصه اینکه

تحقق عدالت اقتصادی در جامعه، نیازمند به ایجاد زمینه و عمل به راهکاری خاص آن است.

مهمترین زمینه تحقق آن، حاکمیت تربیت دینی و باورهای اسلامی بر جامعه است؛ گذشتن از مال و دارایی امکان ندارد؛ مگر با تکیه بر این باور که این گذشتن ها، رشد و کمال انسان در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت.

موثرترین راهکار عملی آن هم، توزیع عادلانه ثروت جامعه از سوی دولت اسلامی از یک سو و انفاقهای گسترده توانگران جامعه نسبت به نیازمندان از سوی دیگر می باشد.

پی نوشت:

1.       25/ حدید

2.       خطبه 142

3.       کافی 8/60

4.       بحار الانوار 40/327

5.       نامه 53 نهج البلاغه

6.       حکمت 328

7.       خطبه 209

امید پیشگر                    

دکترای تفسیر قرآن و مدرس حوزه 

بخش نهج البلاغه تبیان          


مطالب مرتبط:

چرا در جامعه عدالت اقتصادی وجود ندارد؟

مهمترین عامل مشکل اقتصادی جامعه!

... و علی علیه السلام اینگونه عدالت را برپا می كرد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.