تبیان، دستیار زندگی
یک کارشناس آموزش می گوید: عوامل انگیزشی برای نیاموختن سواد توسط بی سوادان، انداختن توپ در زمین مردم است، زیرا برای باسواد کردن جمعیت بی سواد کشور، نیاز به دست کم هزار و 800 میلیارد تومان بودجه است که فعلا وجود ندارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نهضت سوادآموزی ادامه دارد؟


یک کارشناس آموزش می گوید: عوامل انگیزشی برای نیاموختن سواد توسط بی سوادان، انداختن توپ در زمین مردم است، زیرا برای باسواد کردن جمعیت بی سواد کشور، نیاز به دست کم هزار و 800 میلیارد تومان بودجه است که فعلا وجود ندارد.

رسول پاپایی همچنین درباره آمار بی سوادان در کشور نیز گفت: آمار متقنی در این باره وجود ندارد و آموزش و پرورش، نهضت سواد آموزی و ثبت احوال باید بر سر اعلام آمار دقیق از تعداد بی سوادان و کم سوادان به اجماع برسند.

آمار بازماندگان از تحصیل در کشور چقدر است؟

نهضت سوادآموزی

آمار دقیق و مستندی در این باره وجود ندارد. تنوع آمار در این باره وجود دارد. آخرین آمار 39 هزار نفر بازمانده از تحصیل وحود دارد. یعنی کسانی که از سن 7سالگی باید بروند مدرسه ولی نرفته اند. اینها را بازمانده از تحصیل می گوییم. آمار می گوید در سنین بالای 6 سال، 9 میلیون و 715 هزار نفر بی سوادند. در سنین 10 تا 49، 3 میلیون و 456 هزار نفر بی سوادند. اینها به نقل از رئیس سازمان سواد آموزی است. شهر تهران نیز بیش از 100 هزار نفر بی سواد دارد. یعنی تقریبا 10 میلیون بی سواد در کشور است. بی سوادهای تهران نیز بین 10 تا 49 سال هستند. این ها کسانی هستند که تحصیل را رها کرده اند و معمولا بچه های کار، بی سوادند.

نهضت سواد آموزی می گوید در بحث سواد آموزی بی سوادان، بیشتر عوامل انگیزشی، مطرح است، با این استدلال موافقید؟

همه موضوع بی سوادی، بحث عدم انگیزه نیست. اگر باسواد کردن هر دانش آموز فقط سالانه 500 هزار تومان هزینه نیاز داشته باشد، ما برای باسواد کردن این تعداد بی سواد نزدیک به هزار و 800 میلیارد تومان بودجه تا پایان برنامه پنجم نیاز داریم. اگر این را با بودجه نهضت سواد آموزی که تنها سالانه 200 میلیارد تومان است، مقایسه کنیم (به فرض اینکه همه این 200 میلیارد تومان تامین اعتبار شود) می بینیم که فاصله بین دو عدد بسیار زیاد است. با سواد کردن این همه جمعیت، علاوه بر انگیزه، به امکانات، نیرو، مراکزی که اینها را پوشش دهند و نیروی انسانی نیاز دارد.

قانون اساسی گفته تحصیل رایگان است، ولی وقتی پول نیست چرا خود افراد نباید هزینه تحصیلشان را بپردازند؟

به واقع مشخص نیستند افراد بی سواد چه کسانی هستند و عموما خانوواده اینها بی سوادند. از سویی این خانواده ها ترجیح می دهند این اشخاص بی سواد بمانند چون اگر قرار باشد بچه به مدرسه برود، بخشی از اقتصاد خانواده آسیب می بیند و دیگر او عامل درآمد در خانواده نیست. اگر تحلیل میدانی شده باشد که اینها انگیزه باسواد شدن ندارند، باید دنبال عوامل انگیزشی رفت و این افراد بی سواد را جمع آوری کرد و از جاهایی که انگیزه بی سواد ماندن اینها را بیشتر می کند، به جاهایی برد که انگیزه سواد دار شدن پیدا کنند.

بعید می دانم کسی که سر چهارراه گل می فروشد و برای لحظاتی از گل فروشی دست می کشد و به بچه ای نگاه می کند که به مدرسه می رود، دنبال تحصیل باشد. بیشتر تغییر فرهنگی خانواده هایی است که افراد بی سواد یا بازمانده از تحصیل در آن رشد می کنند. اول از همه، نبود مدیریت دقیق و جامع برای باسواد کردن این بچه ها در این تعداد بی سوادان در جامعه موثر است و دوم نیز باسواد کردن اینها، اعتبار سنگینی می خواهد

پس عامل از نظر شما، بی انگیزگی نیست، بی پولی است؟

بعید می دانم کسی که سر چهارراه گل می فروشد و برای لحظاتی از گل فروشی دست می کشد و به بچه ای نگاه می کند که به مدرسه می رود، دنبال تحصیل باشد. بیشتر تغییر فرهنگی خانواده هایی است که افراد بی سواد یا بازمانده از تحصیل در آن رشد می کنند. اول از همه، نبود مدیریت دقیق و جامع برای باسواد کردن این بچه ها در این تعداد بی سوادان در جامعه موثر است و دوم نیز باسواد کردن اینها، اعتبار سنگینی می خواهد. بحث انگیزه ای در ردیفهای پایین تر باید توجه شود. این استدلال، بیشتر انداختن توپ در زمین بی سوادهاست.

چرا نهضت سواد آموزی نتوانسته این افراد را باسواد کند؟

نهضت سواد آموزی، باید اهرم نظارتی بالای سر خود ببیند ولی چنین اهرمی نیست. اگر می بینیم نهضت سواد آموزی عمر طولانی دارد ولی بی سوادان همچنان در جامعه هستند، باید درباره علل عدم موفقیت نهضت نیز بررسی کرد. این نهاد در سال 63 سازمانی مستقل بود ولی تاکنون هیچ گزارش مستندی که نشان دهد مراجع بالادستی بر عملکرد نهضت نظارت دقیق دارند یا آسیب شناسی کرده اند که چرا نهضت نتوانسته به بی سوادی غلبه کند، منتشر نشده. این یکی از عمده ترین ضعفهاست و قابل تامل است. آموزش و پرورش و نهضت سواد آموزی و ثبت احوال باید به یک جمع بندی برسند و تکلیف آمار دقیق از بچه ها و بزرگسالان بی سواد، چقدر است. مازندران، سمنان، اصفهان و گیلان از لحاظ باسوادی خوبند ولی وضعیت دیگر استانها مشخص نیست.

بخش اجتماعی تبیان

منبع : خبرآنلاین