تبیان، دستیار زندگی
مدت زیادی از عمر مسولیت عزت الله ضرغامی بر سازمان صدا و سیما باقی نمانده. تا کنون گزینه هایی برای جایگزینی وی برای ریاست این پست کلیدی مطرح شده اما هنوز هیچ کدام نهایی نشده اند. در این میان سوالی که مطرح می شود این است: رئیس جدید ، سازمان صدا و سیما را د
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمین سوخته صدا و سیما برای رئیس بعدی


مدت زیادی از عمر مسولیت عزت الله ضرغامی بر سازمان صدا و سیما باقی نمانده. تا کنون گزینه هایی برای جایگزینی وی برای ریاست این پست کلیدی مطرح شده  اما هنوز هیچ کدام نهایی نشده اند. در این میان سوالی که مطرح می شود این است: رئیس جدید ، سازمان صدا و سیما را در چه شرایطی تحویل می گیرد؟ میراث مدیران کنونی برای مدیران بعدی چیست؟ حال و روز سازمان نشان می دهد که مدیر یت بعدی شرایط سختی در پیش خواهد داشت و  گویی اراده ای برای مهیا کردن بستر وجود ندارد.

رئیس بعدی صدا و سیما بیچاره است؟

شرایط نامناسب اقتصادی كشور در چند سال اخیر ، خیلی زود تاثیرش را بر صدا و سیما گذاشت. این سازمان وابستگی زیادی به بودجه دولت دارد اما دولت دهم از تامین آن عاجز ماند و همین سر سلسه مشكلات بعدی تلویزیون شد. درست یك سال پیش و در مراسم افتتاحیه دو شبكه تماشا و سلامت بود كه عزت اله ضرغامی از شرایط نامناسب مالی گلایه كرد و از پروژه هایی گفت كه به خاطر نبود بودجه تعطیل شده اند.رئیس سازمان صدا و سیما با مطایبه به تهیه كنندگانی كه مدت ها است منتظر تامین مالی اند گفت:‌«بنشینید تا بودجه بیاید!»

عدم مدیریت داشته ها یا چوب حراج بر داشته ها

از شوخی پر معنای ضرغامی یك سال می گذرد. همان زمان گزاره هایی از سوی كارشناسان مطرح بود. این كه با تهیه كنندگان طلبكار تسویه حساب شود و بودجه ها به پروژه های معلق تعلق گیرد و یا سازمان همچنان رویه قبلی را ادامه دهد و بودجه ها را به ساخت پروژه های تازه اختصاص دهد؟ تلویزیون راه میانه ای را با تاكید بر گزاره دوم برگزید. او بخشی از بدهی ها را صاف كرد و در عین حال ترجیح داد آنتنش خالی نماند؛ حتی در اوج نداری برای ماه محرم سریال جدید داشت. در برهه های هم چند سریال خوب را بطور شبانه روی آنتن فرستاد و ابایی از تداخل آن ها نداشت. اما نفس تلویزیون در فاصله یك ماه مانده به پایان سال برید. این شب ها فقط سریال «عصر پاییزی» روی آنتن است و فصل دوم «ستایش». دومی بصورت هفتگی پخش می شود و اولی در جذب مخاطب چندان موفق نبوده. در این وانفسا «سرزمین كهن» كه می توانست برگ برنده تلویزیون شود ،‌به طرز عجیبی به حاشیه رفت و مسولان سازمان هم تا الان نتوانسته یا نخواسته اند مشكل را مدیریت كنند. عدم مدیریت داشته ها باعث شده كه در شرایطی برزخی و كم سابقه، مدیران مصرانه تاكید كنند كه همه شبكه ها سریال نوروزی داشته باشند. این در حالی است كه تجربه نشان داده فقط یكی دو سریال در این ایام گل می كنند و مابقی زیاد به چشم نمی آیند. وانگهی آنتن همه شبكه ها در نوروز به لحاظ برنامه های تركیبی آن قدر متنوع است كه نبود سریال مناسبتی در همه شبكه ها به چشم نیاید.

برهوت ِ بعد از رمضان و دست خالی تلویزیون

با چوب حراجی كه تلویزیون بر داشته هایش زده ، همه سریال ها با پایان ماه مبارك رمضان تمام می شوند. به این آمار سر انگشتی كه از لابلای گفته های مدیران بدست آمده دقت كنید: شبكه یك بعد از نوروز معراجی ها، گذر از نج ها و معمای شاه را روی آنتن می فرستد. شبكه دو كیمیا (سریال مناسبتی رمضان) و راه شیری را در نوبت پخش دارد. شبكه سه هفت سنگ و خط را پخش خواهد كرد . شبكه تهران هم كه چیزی در چنته ندارد. حالا تصور كنید مدیران بعدی شبكه ها چه چیزی برای پخش خواهند داشت؟

شبكه های جدید و افزایش هزینه ها

به سطور ابتدایی گزارش و بحث گله ضرغامی از كمبود بودجه سازمان برگردیم. رئیس گله را در حال افتتاح دو شبكه جدید عنوان می كند و این (تلویحا)  یعنی مدیریت مالی اولویت مسولان نیست. از قضا بعد از مدتی صدای خیلی ها از رویش جدید شبكه های دیجیتال درآمد كه چرا در شرایط نامناسب ،‌اصرار به راه اندازی شبكه های تازه است؟ این شبكه ها برای ادامه كار (ولو در سطح نازل) بخشی از بودجه سازمان را به خود اختصاص می دهند. طبعا مسولان بعدی با حجم تازه ای از ردیف های مالی مواجه هستند و چاره ای جز كنار آمدن با این مشكل ندارند. شاید بتوان جشنواره پرخرجی مثل جام جم را حذف كرد و لااقل با بودجه ای كمتر سامان داد اما نمی توان در برخورد با شبكه های پر طمطراق جدید از گزنیه «حذف» استفاده كرد. یعنی بازی دو سر باخت برای مدیر جدید ، تطعیلی به معنایی نا كارآمدی تلقی می شود و ادامه هم یعنی افزایش هزینه ها.

اسپانسرها و افزایش انتقادها

تلویزیون برای رهایی از برهوت بی بودجگی دست به دامن حامیان مالی شد تا بدینوسیله بتواند بخشی از بار مشكلاتش را كاهش دهد. سر و كله اسپانسرها به برنامه های كودك هم باز شد ولی نتیجه اش افزایش انتقادها از رویه جدید بود. محور اصلی انتقاد به حاشیه رفتن استقلال رسانه ملی و به تبع آن كاهش اعتماد مخاطبان است. مدیران بعدی با این معضل جدید چه خواهند كرد؟

رئیس فعلی چطور می تواند در  این شرایط پیچیده،  مشكلات را حل كند و كلید ریاست را با كمترین مشكل به شخصی دیگر واگذار كند؟ رئیس بعدی ، سازمان عریض و طویل صدا و سیما را در چه شرایطی تحویل می گیرد؟ اصلا اراده ای برای آماده كردن بستر مناسب برای رئیس بعدی هست؟ این سوالی است كه برای پاسخش چند ماهی باید صبر كرد.

ساخت سریال با هزینه های شخصی/خرج روی دست رئیس بعدی

«امیدوارم شب عیدی شرمنده بازیگران نشویم.» این جمله تازه ترین واكنش یكی از تهیه كنندگانی است كه با هزینه شخصی برای تلویزیون سریال ساخته و منتظر پرداخت اقساط است. مجید اوجی كه این روزها مشغول تهیه سریال نوروزی شبكه تهران یعنی «ما فرشته نیستیم» است هفته پیش عنوان كرد: «فکر می کردند که می توانند هزینه این پروژه ها را بدهند اما نتوانستند. در نهایت ما تلاش می کنیم سختی ها را با هم تحمل کنیم.»  در چند سال اخیر و بعد از تشدید بحران مالی صدا و سیما ، خیلی از تهیه كنندگان با هزینه شخصی و از طریق جذب اسپانسر فیلم و سریال شان را كلید می زنند و در ادامه در چند قسط طلب شان را وصول می كنند. پروسه دریافت بودجه گاهی تا دو سال هم طول می كشد. از جمله تهیه كنندگانی كه به این شوه كارشان را به سرانجام رسانده اند و برخی هنوز از سازمان طلب دارند می توان به مسعود ردایی (انتخاب اول،تهران پلاك یك) ،‌محمد هاشمی اصل (آوای باران)،‌سید كمال طباطبایی (بچه های نسبتا بد) ،‌عصر پاییزی ( جمال شیر محمدی) و ... به این ها بیفزاید تله فیلم هایی كه برخی از آن ها قرار است نوروز پخش شوند. با شرایط مالی سازمان به هیچ عنوان نمی توان به وصول طلب تهیه كنندگان در دوران مدیریت فعلی خوش بین بود. نتیجه: مواجه شدن مدیران جدید با حجم انبوهی از طلبكارانی كه از جیبشان خرج كرده اند و دخل خالی سازمان.

سفارش سریال های میلیاری

تلویزیون دوست ندارد از بلند پروازی هایش دست بردارد. در برهه ای فهرست بلندبالایی از پروژ های فاخر رسانه ای شد كه دست تلویزیون حسابی خالی بود و از آن به عنوان پر كردن بیلان كاری و روزمه مدیریتی یاد شد.  طبیعی ترین واكنش بعد از دیدن انبوه فهرست سریال های الف ویژه (میلیاردی) این است كه چرا تمام انرژی بر یكی دو اثر معطوف نمی شود؟  این روزها تلویزیون چندین پروژه در دست دارد كه البته همگی در مرحله ابتدایی، تحقیق و نگارش هستند و مشخص نیست كی به مرحله تولید می رسند. به این فهرست نگاهی بیندازید؛‌حداقل برای ساخت یك سریال فاخر دو سال وقت لازم است آن هم در شرایطی كه همه زیرساخت ها فراهم باشد: شهید چمران (جلیل سامان)، پوریای ولی( مسعود جعفری جوزانی )، شهید باکری (احمد مرادپور)، حماسه میشان ( بهرام بهرامیان ) ،‌مردان دره گرگ (جمال شورجه درباره  شهید بروجردی ) ، حضرت موسی(ع) (فرج‌الله سلحشور)، دستی بر ثریا (محمد حسین لطیفی درباره خواجه نصیر الدین طوسی) ، سلمان فارسی (داوود میرباقری)،حضرت ابوطالب(ع) (حسن میرباقری )،فصل بی‌پروایی (فریدون جیرانی) ،آخرین دربار، آخرین شاه(ابوالقاسم طالبی ). به این فهرست نام چند سریال و انبوهی تله فیلم می توان اضافه كرد كه هر كدام بار مالی برای تلویزیون دارند.نتیجه این اتفاق هم روشن است. تعداد بالایی قرارداد و پیش قرارداد روی میز مدیران بعدی است كه نه می توانند از ساخت آن صرف نظر كنند (به خاطر موضوعات ارزشمند شان )  و نه از پس پرداخت هزینه آن بر می آیند. راهكار مدیران در قبال این پروژه های میلیاردی چه خواهد بود؟ مسولان بعدی صدا و سیما با حجم زیادی قرارداد مواجه اند و باید به شکل که شده بودجه آن را تامین کنند. از کجا؟ معلوم نیست.

سریال های در دست ساخت و هزینه های جاری

تلویزیون در كنار پروژه هایی كه سفارش داده، چند سریال هم در حال ساخت دارد. طبیعتا با آن ها هنوز تسویه نشده و بخش عمده ای از آن منوط به گذر زمانی طولانی است. علاوه بر سریال های نوروزی ( پایتخت 3 ، خوب ، بد زشت،روزهای بد در ، یادداشت های یك زن خانه دار و ما فرشته نیستیم ) معمای شاه ، كیمیا ،هفت سنگ،خط،گذر از رنج ها و رنگ شك از جمله سریال های در دست ساخت هستند. مدیران بعدی برای پر كردن آنتن لاجرم نیازمند سریال های جدید هستند، از برنامه ها تركیبی هم كه نمی توان گذشت. این هم دیگر چالش اساسی مدیران بعدی است.

پول من كو؟

پول من كو؟ این جمله از حالت طلب كاری تبدیل به استیصال شده؟ فقط هم دیالوگ تهیه كنندگان نیست. عوامل سازنده سریال ها و تله فیلم ها فقط به گفت و گوهای رسانه ای برای رسیدن به دستمزدشان دل خوش كرده اند. به تناوب در رسانه های مختلف می توان رد این جمله را پیدا كنید. مطمئنا این سوال حالا حالاها ادامه خواهد داشت. بزرگترین مشكل تیم آتی مدیریت سازمان، پاسخ به این سوال و تلاش برای صاف كردن این بدهی هنگفت است. حال واقعا تلویزیون برای پرداخت بدهی هایش چه قدر پول لازم دارد؟‌ این سوالی است كه برای یافتن آن زیاد تلاش كردیم و روایت های مختلفی شنیدیم. میانگین گفته ها و موثق ترین عدد، بدهی 300 میلیارد تومانی سازمان است كه با سفارش های جدید، هر روز به میزان آن افزوده می شود.

بازی مدیر بعدی در زمین سوخته؟

رئیس فعلی چطور می تواند در  این شرایط پیچیده،  مشكلات را حل كند و كلید ریاست را با كمترین مشكل به شخصی دیگر واگذار كند؟ رئیس بعدی ، سازمان عریض و طویل صدا و سیما را در چه شرایطی تحویل می گیرد؟ اصلا اراده ای برای آماده كردن بستر مناسب برای رئیس بعدی هست؟ این سوالی است كه برای پاسخش چند ماهی باید صبر كرد.

احمد رنجبر

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

داس عمو پورنگ برای روحانی! 

جنجال عطاران؛غوغای سرزمین کهن