تفسیر قرآن با گرایش تاریخی
در اصطلاح علوم قرآنی «سیاق» به اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن، گفته میشود و دلالتش میتواند مقالیه یا حالیه باشد.
سیاق کلمات، سیاق جملهها، سیاق آیات، سیاق سورهها از انواع سیاق شمرده شدهاند، و وحدت موضوع و وحدت ساختار دو رکن آن تشکیل میدهند.
در این مقاله با دو مبحث مهم قرآنی را مورد بررسی قرار می دهیم:
روش تفسیر تاریخی قرآن و یا تفسیر قرآن با گرایش تاریخی چیست؟
شیوه نگارش مفسّران در تفسیر، یکسان نیست و بر اساس سلیقه و ذوق و یا با توجّه به مخاطب خاص، اسلوبهای نگارش و سبک پردازش مطلب متفاوت است. (رضایی اصفهانی، محمد علی، منطق تفسیر قرآن، ج 2، ص 34)
یکی از این سبکهای تفسیر قرآن کریم؛ تفسیر تاریخی است، که به دلایلی طرفداران زیادی نداشته است.
تفسیر تاریخی؛ به شیوهای از تفسیر گفته میشود که بیانگر نقل و گزارشی کامل از جنبه تاریخی قرآن با تکیه بر اسباب نزول و زمینههای تاریخی است. (رضایی اصفهانی، محمد علی، قرآن و مستشرقین، ج 2، ص 100)
به عبارت دیگر؛ بیان معانی آیات قرآن کریم با در نظر داشتن اصول و مبانی تفسیر به همراه ارائه معارف و معلومات تاریخی مخصوص به آیات.
تفسیر قرآن کریم با گرایش تاریخی دارای امتیازاتی است. در این نوشته، به برخی از این امتیازات اشاره میشود:
یک. روش تفسیر تاریخی ذهن ما را، ذهن مفسر و قرآنپژوه را با فضای نزول آیات و سورههای قرآن بهتر آشنا میکند.
دو. لازمه این روش، بهرهگیری از همه اطلاعاتی است که در فهم قرآن دخالت دارد. (نکونام، جعفر، در آمدی بر تاریخ گذاری قرآن، مقدمه، ص 12)
سه. این روش، راه را بر تفسیر به رأی و فهم قرآن بر اساس عقاید و پیش فرضهای ذوقی و تحمیلی بسیار تنگ میسازد.
چهار. تفسیر تاریخی از قرآن، امکان فهم زنده و روز آمد و قابل انطباق قرآن بر موضوعات و مسائل جدید را فراهم میکند.
با این حال؛ برخی از دانشمندان در زمینه علوم قرآنی، اشکالاتی را بر تفسیر قرآن کریم با گرایش تاریخی وارد کردهاند، به همین جهت استقبال زیادی از این روش و سبک تفسیری نشده است.
از جمله اشکالاتی که برای این تفسیر گفتهاند این است که؛ این شیوه، خطر تفسیر به رأی را به دنبال دارد؛ (مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی، ج 2، ص 157) زیرا هر چند شواهد یقینی تاریخی در فهم کامل برخی از موضوعات مطرح در آیات تاریخی، قرآن مۆثر است؛ ولی این شواهد در صورتی یقینی است که به طور متواتر نقل شده باشد یا دستکم به اندازه خبری موثّق اعتبار داشته باشد؛ بنابراین، نمیتوان به هر نقلی اعتماد کرد و بر اساس آن به تفسیر پرداخت. بعضی از مفسران بیتوجه به معیارهای لازم، بهطور انبوه از روایات سبب نزول و دیگر روایات تاریخی در فهم قرآن بهره برده و در این مسیر دچار خطاهای زیادی شدهاند.
آنچه گفته شد خلاصهای از مطالبی بود که برخی از محققان و دانشمندان علوم قرآنی به آن اشاره کردند، و برای مباحث تفصیلی و اظهار نظر در این مورد لازم است که مطالعات گستردهای انجام شود.
سیاق یعنی چه؟ و چه قدر اهمیت و جایگاه در تفسیر قرآن دارد؟
«سیاق» مصدر فعل «ساق»، «یسوق» است. اصل آن «سواق» بوده - که به دلیل کسره «سین»، حرف «واو» به «یا» تبدیل شده است- و در کتب لغت در معانی مختلفی از جمله: رشته پیوسته، راندن، تابع، اسلوب و روش، امور مخفی، کنایه از شدت داشتن و مهریه زن، بکار برده میشود. (لسان العرب، ج 10، ص 166)
در اصطلاح دو معنا برای سیاق ذکر شده است:
1. سیاق تنها دلالت مقالیه است که به آن سیاق لغوی (سیاق نوعی ویژگی لف1 عبارت و سخن است) هم میگویند. (بابایی، علی اکبر و دیگران، مکاتب تفسیری، ص 120) در این صورت سیاق عبارت خواهد بود از: اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن.
2. سیاق دلالت مقالیه و حالیه است که عبارت است از: هرگونه دلیلی که به الفاظ و عبارات پیوند خورده باشد، چه لفظی، چه حالی. (صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج 1، ص 130)
عالمان بلاغت برای سیاق انواعی را ذکر کردهاند:
سیاق کلمات: در پی آمدن کلمهها در ضمن یک جمله، پدید آورنده سیاق کلمات است.
سیاق جملهها: در پی هم آمدن جملههایی که راجع به یک موضوع در یک مجلس بیان میشود، سیاق جملهها را به وجود میآورد.
سیاق آیات: در خصوص قرآن کریم گاهی از پی آمدن آیات، سیاق آیات به دست میآید.
سیاق سورهها: از به دنبال هم آمدن سورهها این سیاق به دست میآید. (رجبی، محمود و دیگران، روش شناسی تفسیر قرآن، ص 125)
ارکان سیاق
وحدت موضوع و وحدت ساختار، دو رکن اصلیِ سیاق را تشکیل می هد. هر گاه در یک آیه، وحدت موضوع مسلم باشد، آنچه باید احراز شود وحدت ساختاری است. مثلاً در آیه: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»، موضوع اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر است. حال با استناد به اصل یگانگی حکم معطوف علیه و عطف شدن اولی الامر بر رسول، وحدت ساختاری نیز اثبات میشود. در نتیجه آیه بر عصمت اولی الامر دلالت میکند.
جایگاه و اهمیت سیاق در علم تفسیر
سیاق دارای کاربردهای فراوانی در تفسیر قرآن است که به طور خلاصه میتوان به نقش سیاق در تفسیر لغت، سعه و ضیق کلمات، تعیین معنای جمله، ترکیب مواد، ترتیب نزول آیات، نقد اسباب نزول، شناخت آیات مکی از مدنی، نقد احادیث تفسیری، تعیین مرجع ضمیر، فهم کلمه یا جمله محذوف، تعیین مصداق کلمه و در ترجیح و تعین یکی از دو قرائت، اشاره کرد که بحث مفصلی را میطلبد.
یکی از قواعد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به بافت و سیاق آیات است. از سیاق آیات به عنوان یکی از قرائن متصله در فهم کلام استفاده میشود، تا در نتیجه، معنای آیات در ضمن سیاق آنها دانسته شود.
به عبارت دیگر؛ سیاق یکی از بهترین قرائن برای کشف معانی دقیق آیات است و عدم توجه به آن موجب خواهد شد تفسیری ناقص از قرآن ارائه شود و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه کند. توجه بیشتر و دقیقتر به سیاق، این معنا را مشخص میکند که در واقع معنای اصلی سیاق، یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
برای نمونه معنای بدون توجه به سیاق آیه: «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُون»، (صافات، 96) با اینکه خدا شما و آنچه را بر میسازید آفریده است، بدین ترتیب است: خدای تعالی هم بندگان و هم افعال آنان را خلق کرده است. ولی با توجه به سیاق مشخص میشود که آیهء مزبور به نقل از کلام حضرت ابراهیم (علیه السلام) خطاب به قوم خود و نکوهش آنها به دلیل عبادت بتها است و این آیه در سیاق نکوهش شرک است؛ یعنی آنچه را آنان از بتها میپرستند، در اصل مخلوق خدا است. همانطور که خود آنها مخلوق خدا هستند. (مجمع البیان، ج 12، ص 228)
بنابراین، توجه به سیاق و تناسب و رابطهء بین فصول قرآن و مجموعههای آیات در فهم موضوعات و اهداف قرآن بسیار ضروری است. فخر رازی و زمخشری از مفسران پیشین و علامه طباطبایی از معاصرین، بیش از سایرین به جایگاه مختلف سیاق در تفسیر قرآن کریم توجه داشتهاند.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
سایت اسلام کوئیست
رضایی اصفهانی، محمد علی، منطق تفسیر قرآن، ج 2
همان ، قرآن و مستشرقین، ج 2
جعفر نکونام، در آمدی بر تاریخ گذاری قرآن
محمود رجبی و دیگران، روش شناسی تفسیر قرآن
لسان العرب، ج 10