تبیان، دستیار زندگی
ی انسان " دین اسلام به جهت توجهی كه به تمامی مسائل فردی و اجتماعی انسان دارد ، دینكامل و جامعی می باشد.آنجایی كه مسائل مربوط به زنان در این دین از اهمیت بسیاری برخوردار است، در تمامی زمینه ها موارد گوناگونی از آن لحاظ ش...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسلام " تضمین كننده نیازهای فطری انسان "

دین اسلام به جهت توجهی كه به تمامی مسائل فردی و اجتماعی انسان دارد ، دینكامل و جامعی می باشد.آنجایی كه مسائل مربوط به زنان در این دین از اهمیت بسیاری برخوردار است، در تمامی زمینه ها موارد گوناگونی از آن لحاظ شده است. لذا ما نیز برآنیم تا در این بخش با طرح موضوعات فقهی مربوط به زنان، طی سلسله مقالاتی به معرفی گوشه هایی از این مسئله بپردازیم .و بدین وسیله گامی مثبت در جهت آشنایی با نظرات فقها و محققان اسلامی برداریم و با ارائه چنین تصویری از واقعیات احكام در رفع برخی از شبهات علمی و عملی بكوشیم.

حدود، مقررات و قوانین مربوط به بشر ، خواه آنچه نازله از سوی رب العالمین بوده و خواست ابناء بشر ،همگان داعی تامین سعادت و رفاه این جهانی یا هر دو جهانی انسان را دارند . دراین  میان آنچه شاخصبرتری و مزیت قوانین بر یكدیگر است . در كنارفراگیری و همه جانبه دیدن انسان و تطابق و همراه بودن این قواعد با خواسته و تمنیات فطری اوست. لذا قانونگذار برای بر خورداری قانون از این ویژگی كه مستلزم آگاهی كافی از اصول و ضوابط لازم در وضع قانون و شناخت همه جانبه مشمولین می باشد. باید شرطها و شرایط شمول قانون و حد بلوغ افراد برای ورود را طوری  تعیین نماید تا فردی خارج و غیری وارد نگردد.

اسلام به عنوان نهایی ترین رهنمودهای صادره از خالق مطلق ، با اطلاع كافی از همه زوایای این موجود مختار و نگرشی مدبرانه به دو بعد جسم و روح قواعدی بر افعال اختیاری او تعیین كرده كرده و با وضع احكامی حكیمانه مسیر سعادت حقیقی و حیات جاودانه او را هموار نموده است. به نحوی كه بی توجهی بههریك و خارج كردن آن از دایره زندگی انحرافی در سیر صعودی اوست.

اسلام با واقع نگری تمام ، نازها و نیازهای دنیایی و آخرتی انسان را یكجا می نگرد و او را در متن زندگی با همه كنشهای انسانی و منشهای فطری طبیعی و نیازمندیهایش می پذیرد و با جمع نگری خاص، كرامت حقیقی این مخلوق تكریم یافته به تاج " كرمنا " را، افق همه رستگاریها دانسته و همه اعمال او را در تامین آن  جهت می دهد.

احكام این شریعت ، راه رستگاری و خوشبختی را در حوزه رفتارهای اجتماعی  نیز، نمایانده است .این شریعت دست انسان را می گیرد و راه را می نمایاند، تا در لغزش طغیان و فساد نیفتد و در غرقاب مالها و میلها فرو نگردد. احكام فردی را مقدمه ای برای آمادگی حضور در اجتماع مقرر نمود و احكام اجتماعی را زمینه ساز تربیت خویش و یافتن راه محبوب تشریع فرمود، كه این وآن هر دو اورا بسازند و در مكانت برین خلیفه اللهی قرار دهند . كه البته یافتن این راز در احكام نیز لحاظی فراگیر می طلبد تا حكم ها در سایه مصلحتها رو نماید و خیرها در كنار شرها تمیز داده شود. چه اگر این مجموعه در نظامی واحد و پویا نگنجد ، هدایت دینی و رهایی بخش نوع بشر بدرستی تحقق نمی یابد.

اسلام ، احكام خود را با منظور داشتن ملاكهایی چون : سن مكلف ، طاقت مكلف، شرایط جسمی، سلامتذهن و روانی ، جبر و اختیار ، ضعف و قوت ، سفر و حضر، عسر و یسر ، امنیت و وحشت تعیین می نماید و فرد را در صورت جمع این شرایط مامور می دارد تا هدف نهایی كه همان حفظ كرامت انسانی است ، دست دهد . بنابراین نیازهای فطری انسان ، اساس شرایط و تشریع احكام می باشد . چنانچه در حال خواب نماز

ساقط است . با احتمال مرض روزه حرام است. با ترس از مرگ بسیاری از محرمات حلال می گردد. در صورت عدم استطاعت ، حج تعلق نمی گیرد و خمس و زكات با نرسیدن به حد نصاب وجوب ندارد.

و بالعكس آنجا كه تامین نیازی ، متوقف بر اجرای حكمی باشد . راه بسته نیست . چرا كه مرز شمول جامع افراد و مانع اغیار می باشد .این امر دراحكام اجتماعی بروز خاصی دارد. مثلا در امر ازدواج و رفع نیاز جنسی ، با توجه به دیگر مصالح ، برای پسران و دختران حداقلی برای سن تعیین شده است تا هر نوجوانی در این سن با داشتن دیگر شرایط اجازه رفع این نیاز را داشته باشد  . بلوغ سنی ، مانع عمل در بلوغ فكری و جنسی او نگردد. بدیهی است تحصیل حداقل سن به معنای جواز ازدواج برای هر دختر 9 ساله یا پسر 15 ساله نیست . زیرا چنانچه ذكر شد جمع شرایط ، زمینه اجرای حكم را فراهم می كند . در دیگر قوانین نیز وجدان یك شرط در فرد الزامی بر انجام حكم نمی آورد . مثلا اگر نوجوانی به حداقل سن برای خروج استقلالی از كشور رسید به معنای صدور جواز برای خروج او از كشور نیست . بلكه در كنار دهها شرط دیگر مجاز خواهد بود.

اگر در شرع مقدس اسلام سن 9 سال برای دختران آغاز سن ازدوا ج است ، به معنای اجباراو به ازدواج نمی باشد. بلكه برای بهره مندی نوجوانان مستعدی است كه در این سن با داشتن دیگر شرایط، تمكن استفاده از این حق را دارند . چنانچه در دوران ظهور اسلام و دیگر مناطق تاریخی و در بسیاری از مناطق زیستی ، اینگونه افراد كم نبوده اند . شاید در شرایط خاصی نظیر وضعیت كنونی در كشور ما یا برخی كشورهای اسلامی اجرای چنین حكمی ، ظلمی بر نوجوانان تلقی گردد ، لكن با تعمقی فراتر و منظور داشتن كلیه مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی ، ژرف بینی و حكمت مداری این شریعت الهی بارز است ، كه نه تنها اجبار و تحمیلی در هیچ یك از احكام آن نیست بلكه همه بایدها و نباید ها با محوریت مصلحت و كرامت انسان نظام یافته است.

گرچه درستی و استواری رهیافتهای اجتهادی نیازمند فراگیری دانشهای تخصصی از آن است لكن وقوف اجمالی بدان لازمه ایمان بیشتر و التزام دقیق مؤمنین می باشد .

از جمله مسائلی كه در این روزگار ، سخن ایام و گفتار مدام بوده و بازاری رواج یافته و زینت مباحث جریده ها و مجالس داخل و خارج گردیده، بحث در مسائل زنان و طرح حقوق این قشر  در برابر احكام اسلامی است. این امر اینك بیش  از آنچه منافع زنان و حقوق آنا ن را استیفا كند ، به صورت حربه ای در دست معاندین و مخالفین اسلام در آمده ، تا هردم با طرح موضوعی از فقه اسلامی ندا ی وا نسا ئا سرداده و جمعی ناآگاه را با خود همراه می كند .و با برپایی نشستها و سمینارها و مقالات پیوسته و طرح سئوالات و نظر خواهی از امثال خود ، خواهان تجدید نظر و كمی بالاتر تغییر قوانین اسلام می شوند . غافل از آنكه فاصله گرفتن از فقه اسلامی نه تنها ارمغانی برای زنان مسلمان به همراه نخواهد داشت كه آنان را د

مردابی كه غرب، سالها در آن دست و پا زده و اینك استمداد رهایی زن و خانواده را به مجامع آگاه دنیا دارد خواهد كشاند .