صدا و سیمای ما مراقب است؟!
شکی نیست که جامعه عرصه بروز و ظهور توانمندیهای خدادادی انسان است. البته از این واقعیت هم نباید گذشت که هر جامعهای و تحت هر شرایطی توان شکوفاسازی استعدادهای انسانیِ بشر را ندارد؛ زیرا جامعهای میتواند زمینه پیدایش رفتارهای انسانی را فراهم سازد که خود از امنیت و آرامش لازم برخوردار باشد و این امر نیز در گرو حفظ و پاسداشت ارزشهای حاکم در آن است.
از اینرو، اندیشمندان و دانشوران فراوانی سعی بسیار نمودهاند تا عوامل مۆثر بر نادیده گرفتن ارزشها و بروز انحرافات در جامعه را شناسایی کنند، و علیرغم دیدگاههای متعدد، همگان بر عامل عدم آگاهی و شناخت اتفاقنظر دارند و این امر در متون دینی نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
بهترین و کارآمدترین شیوه پیشگیری و یا حل آن را نیز آگاهی بخشی و شناساندن ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه دانستهاند.
رادیو تلویزیون، فیلم و سینما، کتب و مطبوعات و دیگر وسائل ارتباط جمعی از عواملی هستند که در رشد قابلیتهای انسان نقش بسزایی دارند. فیلم و سینما، رادیو و تلویزیون را میتوان در خدمت تقویت صفات عالیه بشری و پرورش قابلیت های وجودی انسان، چون: جوانمردی، عدالت، خیرخواهی، فداکاری و ... قرار داد و یا در خدمت رشد زمینههای فساد، کجروی و انحطاط. دستگاه اجرایی کشور وظیفهمند است که این مۆسسات را تحت کنترل و تصفیه دائم قرار دهد. افرادی را به سرپرستی اداره و تهیه برنامه آن مأمور کند که از هر حیث دارای صلاحیت اخلاقی، تقوا و شرف و واقف به مسئولیتش باشد و نیز دیگر مسئولان کشور بر کارشان نظارت نمایند، به این دلیل که کسانی که قدر و ارزش منصب و وظیفه محتمل شده بر دوششان را نمیشناسند و به میزان نفوذی که بر عملکرد و ساختار رشد و یا عدم رشد توانمندیهای انسان و قدر و ارزش انسانها واقف نباشند، نباید که در چنین عرصههای خطیر و تأثیرگذاری نفوذ کنند. زیرا ارزشها دگرگون و انحرافات فراوانی دامنگیر افراد و جامعه میشود. حضرت علی (علیه السلام) در این باره میفرماید:
«وَ لَا یَجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِی الْأُمُورِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ یَكُونُ بِقَدْرِ غَیْرِهِ أَجْهَلَ.»( نهج البلاغه، نامه /53)
ترجمه: و قدر خود را در كارها بداند، چه آن كه قدر خود را نداند در شناختن قدر جز خود نادانتر بود و درماند.
مسئولان و کارگزاران صدا و سیما باید به این نکته توجه داشته باشند که شغل آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم یک شغل فرهنگی و در مسیر تعلیم و تربیت و پرورش استعدادهای مخاطبان است. با انتخاب این شغل مسئولیت مهم تربیت جامعه را بر عهده گرفتهاند، پس باید اطلاعات کافی داشته باشند و بدانند که میلیونها انسان در سنین متفاوت با افکار مختلف مخاطب آنان هستند و تمام برنامههای آنها را زیر نظر دارند و در قالب نوع نگرشهای خاص خویش و امکانات خود از آنها تأثیر میپذیرند. بنابراین باید در طریق رشد و تکامل و تربیت صحیح آنان گام بردارند.
و همچنین روشن است که مطبوعات به خاطر ویژگیهای یادشدهشان، توان فوقالعادهای در حفظ و ثبات و یا تضعیف و تغییر ارزشهای حاکم بر جامعه دارند و به همین دلیل، افراد و گروههای فکری و سیاسی برای ترویج و تثبیت افکار، ایدهها و ارزشهای شخصی و گروهی خود، به سراغ یکی از رسانههای نوشتاری میروند تا بتوانند از طریق این ابزار بیبدیل به مقصود خود نایل آیند؛ چه اینکه به خوبی میدانند که هر چه به کتابت درآید و با شمارگان بالا در اختیار مخاطبان قرار گیرد تا حد زیادی مسیر ماندگاری خود را هموار کرده است.
آری
اگر امروز محققان اجتماعی بنابر آمار رسمی، از افزایش درصد طلاق خبر میدهند و توجه داریم که این امر در جامعهای صورت میگیرد که اعتقاد دیرینهاش آن است که «زن با چادر سفید وارد منزل شوهر میشود تا با کفن سفید از آن خارج گردد»، آیا میتوان تأثیر مجموعههای تلویزیونی را، که در آنها پس از اجرای صیغه طلاق، دو طرف شادی میکنند و به هم تبریک میگویند و با شیرینی، شیرینکام میشوند (!)، نادیده گرفت؟ آیا اگر از رسانه عمومی میشنویم که درصد ازدواج کاهش یافته است، ناخودآگاه متوجه فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که تجرّد را آسایش و زندگی مشترک را درگیری با انواع دردسرها و مشکلات معرفی میکنند، نخواهیم شد؟!
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
نهج البلاغه
سیری در تربیت اسلامی؛ مصطفی دلشاد تهرانی
تربیت در اسلام؛ امینی