بایدها و نبایدهای پیکهای نوروز
یادش به خیر آن سالها که با فرا رسیدن روزهای نزدیک به عید و با دیدن پیک نوروزی اولش کلی ذوق و شوق میکردیم؛ به دنبال نقاشیهایش تمام صفحات را برانداز میکردیم. مداد رنگی برمیداشتیم و اول جاهای خالیاش را نقاشی میکشیدیم و تمام دقت را در هرچه زیباتر کردن آن به کار میگرفتیم؛ حتی در تمام عید دیدنیها، روزهای اول آن را همراه میبردیم تا کلاس بالاییهای فامیل یاریمان کنند و پیک قشنگتر شود. اما چند روزی که میگذشت پیک فراموش میشد و مثل وسطهای داستان تصمیم کبری، زیر باران توی حیاط میماند! سیزده بدر که تمام میشد، عصر دلگیری که همه لباسهای کار و مدرسه را برای روز بعد آماده میکردیم، تازه یادمان میآمد که پیک نوروزی ناتمام مانده و سعی میکردیم بقیه صفحاتش را به کمک پدر و مادر تا صبح حل کنیم!
آری، هر سال همزمان با نزدیک شدن سال نو، موضوع تکالیف نوروزی و بایدها و نبایدهای آن ذهن مدیران و معلمان را به خود مشغول میکند.
این موضوع فقط دغدغه مسئولان نیست و بیش از آن، ذهن دانشآموزان و والدین آنان را درگیر خود میکند. باید پرسید که پیک نوروزی چه ویژگیهایی دارد که دانشآموزان، روزی که آن را از معلّم خود تحویل میگیرند و هر روز از مدیر و …. سراغ آن را میگیرند، برای گرفتن آن اشتیاق فراوانی دارند و در پوست خود نمیگنجند، اما در تعطیلات نوروز به اکراه سمت آن میروند؟ طوری که معمولاً والدین ناگزیر میشوند خود به انجام آن بپردازند!
میتوان کارکرد اصلی تکلیف نوروزی را «حفظ سطح علمی دانشآموز از طریق مرور معلومات گذشته» دانست. میدانید که نداشتن تكلیف، نپرداختن به درس و بحث روزانه در ایام عید، افت تحصیلی دانشآموزان را همراه دارد و از سویی دیگر، حجم بالای تكلیف هم سبب خستگی و استرس دانشآموزان در این ایام میشود و لذت استفاده از تعطیلات و تفریح مناسب را از آنان خواهد گرفت. این را هم باید بدانید که اکثر دانشآموزان، مطالعات خود را چند روز قبل از امتحان انجام میدهند؛ نه در تعطیلات نوروز.
از گذشته بود یا نبود تكلیف دانشآموزان برای ایام نوروز، مورد بحث آموزش و پرورش، كارشناسان نظام آموزشی و والدین بوده است. عدهای معتقدند كه دادن پیك نوروزی، هیچ بار علمی و آموزشی برای دانشآموزان در تعطیلات نوروزی ندارد؛ اما برخی از كارشناسان هم نبود تكلیف را در تعطیلات عید كه معمولاً حدود 20 روز به طول میانجامد، برای دانشآموزان مضر میدانند!
این موضوع از جهات مختلف قابل بررسی است. اکثر بچهها پس از اینكه پیك را دریافت میكنند همان روز مسائل مطرح شده در آن را حل میكنند و به برخی از صفحات سخت هم با كمك دوستان و آشنایان در طول ایام تعطیل پاسخ میدهند و مابقی تعطیلات را هم هیچ سراغی از كتاب و درس نمیگیرند. در مقاطع تحصیلی پایینتر هم این خانوادهها هستند كه پیك فرزندان یا خواهر و برادرانشان را به سرعت حل میكنند تا دانشآموز در طول تعطیلات دغدغه و استرس پاسخ دادن به پیك را نداشته باشد.
این موارد سبب شده تا عدهای وجود پیك را از اساس لازم ندانند؛ اما تعطیلی باعث فاصله گرفتن دانشآموز با درسها میشود و افت تحصیلی وی را به همراه دارد. در گذشته و پیش از اینكه چیزی به نام پیك نوروزی به دانشآموزان داده شود، معلمان با دادن تكالیف سنگین به بچهها، برای آنان دغدغه به وجود میآوردند و كام دانشآموزان را در تعطیلات تلخ میكردند.
نكته حائز اهمیت در این بحث، افراط و تفریط در چگونگی و مقدار تكالیف است. همچنین نداشتن تكلیف و نپرداختن به درس و بحث روزانه افت تحصیلی را به همراه دارد و از سویی دیگر، حجم بالای تكلیف نیز سبب خستگی و استرس دانشآموزان در ایام نوروز میشود و لذت استفاده از تعطیلات و تفریح مناسب را از آنها میگیرد.
بنابراین طراحی خلاقانه و مناسب یك پیك نوروزی كه بچهها حداكثر روزانه یك یا دو ساعت به مسائل آموزشی خود بپردازند و از تحصیل فاصله نگیرند باید در اولویت برنامههای نوروزی آموزش و پرورش باشد. البته توزیع پیکهای نوروزی در چند سال گذشته بر اساس توانمندی دانشآموزان بوده است، اما در مجموع نباید حجم آن برای بچهها آزار دهنده باشد. نوروزهای قبل بخشی از پیک بهاری با محتوای درس همراه بود و بخش دیگر این تکالیف با موضوعات علمی و عملی در آمیخته بود و دانشآموزان بر اساس معلومات عمومی خود به سوالات پاسخ میدادند.
در سالهای اخیر مسئولیت تولید پیک نوروزی به ادارات کل آموزش و پرورش استانها واگذار شده تا استانها متناسب با جغرافیا، اقلیم و فرهنگ خود به طراحی و تولید این همراه دانش آموزی در ایام عید بپردازند تا پیکها از جذابیت بیشتری برخوردار باشند. هفته آخر اسفند، برخی معلمان تکلیف نوروزی را ارائه میدهند که ممکن است در قالب پیک یا برنامههای دیگر مدرسه باشد.
در نهایت موضوع حذف یا وجود پیک بهاری در اختیار آموزش و پرورش استانهاست و شورای برنامهریزی استانها در خصوص نوع برنامه دانشآموزان در نوروز تصمیمگیری میکنند. چرا که زیاد بودن تكالیف دانشآموزان، فلسفه تعطیلات نوروزی را زیر سوال میبرد. البته پیكهای نوروزی كه گیرایی و كشش داشته و مطالب آن نیز دشوارتر از دروس عادی نباشد برای ارائه به دانشآموزان مفید است. ولی نباید برای انجام تكالیف درسی به بچهها فشار وارد شود. در نوروز نباید از مشقهای سنگین و خستهكننده خبری باشد. همچنین تربیت دانش آموزان هیچگاه تعطیل نیست حتی در ایام عید. بنابراین هیچ اجباری در ارائه و توزیع پیکهای نوروزی وجود ندارد، رویکرد اصلی در تولید محتوای این پیکها، «قرآنی و تربیتی» است. اگر در کشور مسئولین به این جمعبندی برسند که به طور متمرکز پیکهای نوروزی را به دانشآموزان ارائه دهند، در این صورت جنبه «تکلیف» دارد و طبیعتاً باید انجام شود و تعیین این تکالیف در قالب پیک نیز به فراخور وضعیت هر استان خواهد بود که در این رابطه از دیدگاهها و نظرات نمایندگان، معلمان و مدیران بهره میگیرند.
البته در هیچ شرایطی از جمله در اوقات فراغت نمیتوانیم تعلیم و تربیت را برای دانشآموز متوقف کنیم و نسبت به این مسئله بیتفاوت باشیم، اما اصل بر این است که دانشآموز در اوقات فراغت در کنار خانواده بودن را تجربه کند و نباید با دادن تکالیف سخت، دانشآموز و خانواده را تحت فشار و زحمت بگذاریم. چون دوره دبستان یک دوره «تربیتی» است، در نتیجه رویکرد تمام فعالیتها از جمله پیکهای نوروزی باید صورتی قرآنی و تربیتی داشته باشد.