اعتقاد زیدیه به مهدویت
بر اساس خبرهایی که از پیامبر گرامی اسلام در خصوص ظهور مهدی رسیده است، باور به اصل مهدویت و انتظار موعود همواره و از همان دهههای نخست پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) در میان مسلمین مطرح بوده است. اولین گزارشها از انعکاس این باور در جامعه اسلامی به نیمه دوم قرن اول بازمیگردد که عدهای مرگ محمد بن حنفیه را انکار کرده، معتقد شدند که وی همان مهدی موعودی است که غیبت کرده، روزی باز خواهد گشت و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
در قرن دوم هجری قمری چنین ادعایی درمورد نفس زکیه، امام باقر و امام صادق و امام کاظم (علیهم السلام) نیز تکرار شد. اعتقاد به مهدویت و انتظار مهدی موعود، در زیدیه نیز همچون دیگر فرقهها از آغاز مطرح بوده است. در زیدیه اعتقاد به مهدویت با چالشهایی همراه بوده است که در این مجال به بررسی برخی از مهمترین دیدگاههای عالمان زیدی مذهب در این زمینه پرداخته میشود.
اعتقاد زیدیه به مهدی موعود
زیدیهشناسان معتقدند که این فرقه قائل به مهدویت نیستند. در اندیشه امام زید بن علی (علیهما السلام)، امامت برپایی مصالح عامه است؛ از این رو به شخص وابسته نیست. امت در همه زمانها باید از امام اصلحی پیروی کنند. از این رو نمیتوان گفت که امامی وجود دارد که غایب است و باید منتظر ظهور او بود. در تفکر آنها اعتقاد به مهدی منتظر معنا ندارد. از سوی دیگر چنین اعتقادی منافی با شرط خروج و دعوت به خود در امامت است. در تفکر آنان هر فاطمی که عالم و ... باشد، او امام مهدی است. از این رو مهدی در شخص خاصی خلاصه نمیشود.
اعتقاد ابو زید علوی به مهدویت
یکی از علمای زیدی که به شدت با اعتقاد به مهدویت و غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مخالف است، ابو زید علوی (م قرن چهارم هجری قمری) است.
ابو زید اعتقاد امامیه به امام غایب را غیر معقول و ناموجه میداند. او ابتدا اساسا در وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خدشه وارد میکند و میگوید امامیه چون به حسن بن علی (امام عسکری (علیهما السلام)) رسیدند برای او پسری ادعا نمودند و او را "خلف صالح" نامیدند و این پسر پیش از پدرش مرد.
مسئله دیگری که ابو زید در این زمینه مطرح میکند، "شناخته شده بودن" امام است. او تأکید دارد که زیدیه امامت را برای کسی که ناشناخته باشد جایز نمیداند و راهی برای شناخت امام زمانِ مورد ادعای امامیه نیست. کسی که ناشناخته باشد، گویا معدوم است و امامت برای معدوم جایز نیست.
ابو زید برای تردید بیشتر در باب مهدویت به آیه "و کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم" استدلال میکند که امام شهید بر امت و شاهد بر اعمال آنهاست و کسی "شهید" شمرده میشود که به خیر دعوت کند و به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد و به جهاد قیام کند، نه اینکه شخص ناشناختهای باشد؛ زیرا شهادت بر آنچه عیان است واقع میشود نه بر غیب.
نتیجه سخن او آن است که آنچه باید مورد توجه باشد این است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) مردم را به تمسک به عترت امر فرمود، طبق عقل، عرف و سیره ، مراد حضرت؛ علما، اتقیا و نیکان از عترت بوده است نه جهال. پس آنچه بر مسلمین واجب است این است که دریابند علم به دین، فضل، زهد، حلم، استقلال به امر و ... در چه کسی جمع شده است تا در کنار کتاب خدا به او تمسک کنند.
برای تمام آنچه ابو زید در این مجال بیان داشته است در شیعه پاسخ قطعی و محکم وجود دارد. خوانندگان محترم برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، به کتب پیرامون مهدویت در شیعه ارجاع داده میشوند.
موافقان مهدویت در زیدیه
به نظر میرسد نسبت نفی مهدویت به زیدیه فی الجمله صحیح باشد نه بالجمله؛ چرا که گفته میشود بعضی از فرق زیدی مثل جارودیه و پیروان یحیی بن محمد صاحب کوفه، اعتقاد به امام مکتوم دارند. همچنین گفته میشود امام هادی الی الحق معتقد بود که آخرین امام، از ابنای امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) قبل از پایان عالم، مهدی منتظر است.
امام زیدی عبد الله بن حمزه (م 614 هـ.ق) میگوید: "همه شیعیان علی رغم اختلافاتشان، بلکه همه امت اسلام معتقد به مهدیاند و مهدی امامی است که در آخر الزمان ظهور و بر همه زمین پادشاهی خواهد کرد و همه ادیان در برابر او سر تسلیم فرود خواهند آورد، پرچم او بر زمین نخواهد افتاد و زمین گنجهای خود را برای او آشکار خواهد ساخت و برکات آسمان فرو خواهد ریخت و برکات زمین ظاهر خواهد شد و نهرهای جدیدی که در سرزمین عرب سابقه ندارد جریان یافته، خداوند به وسیله او حق را بر باطل مسلط خواهد نمود و در زمان او عیسی بن مریم (علیهما السلام) دجال را خواهد کشت. روایات در این باب بسیار است".
عبد الله بن حمزه در ادامه به تفصیل، برخی از روایات زیدیه و غیر زیدیه را در خصوص مهدی موعود ذکر میکند.
در طول تاریخ نیز در خصوص تعدادی از پیشوایان زیدیه، ادعای مهدویت مطرح شده است. فهرستی از پیشوایان زیدیه که در قرنهای نخستین درباره آنان چنین ادعایی صوت گرفته بدین شرح است:
1ـ زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) (م 122 هـ.ق)
2ـ نفس زکیه، محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهما السلام) (م 145 هـ.ق)
3ـ محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) (م219 هـ.ق)
4ـ یحیی بن عمر بن یحی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) (م250 هـ.ق)
آیا زید بن علی (علیهما السلام) مهدی موعود بود؟
برخی از مردم در دوران حیات زید (علیه السلام) به وی لقب مهدی داده بودند. از جمله میتوان به شعر زیر اشاره نمود که در هنگام مصلوب کردن زید (علیه السلام) از سوی شاعری اموی سروده شده است:
صلبنا لکم زیدا علی جذع نخلة و لم أر مهدیا علی الجذع یصلب
اما باید توجه نمود که در این شعر "مهدی" به معنای اصطلاحی آن در شیعه نیست بلکه منظور پیشوایی است که مردم را به سوی خدا هدایت میکند. در حقیقت "مهدی" اسم مفعولی است که به معنای فاعلی به کار رفته است. همچنانکه وقتی از امام صادق (علیه السلام) سۆال میشود که آیا شما مهدی هستید؟ ایشان چنین پاسخ میدهند: "نعم! أنا الهادی یُهدی بنا الناس"؛ "بله. من هادی است که مردم به وسیله ما هدایت میشوند".
به طور کلی زید (علیه السلام) در مورد خود چنین ادعایی نداشته است و اعمال و نحوه قیامش با مهدی موعودی که در شیعه اثنی عشری بیان شده است متفاوت است. به علاوه تمامی فرق زیدیه ـ جز جارودیه ـ چنین ادعایی در مورد زید بن علی (علیه السلام) نداشته و ندارند.
نتیجه
نهایت سخن اینکه زیدیان اعتقاد به اصل مهدویت، از باب نیاز جامعه به عدالتگستر و ناجی جهانی دارند. اما در تفسیر این معنا با شیعه امامیه اختلاف دارند. امامیه اعتقاد به مهدی موعود دارند که دوازدهمین امام شیعیان است و معتقدند که امام در غیبت به سر میبرند و زمانی ظهور کرده و عدالتگستری میکنند. زیدیه قائل است، هر امامی که دارای شرایط امامت بوده قیام کند، مهدی و ناجی است. به بیانی دیگر مهدویت را میپذیرند امام موعود بودن (غیبت) را رد میکنند.
زینب مجلسی راد
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع:
1- الإمام زید بن علی المفتری علیه، صالح احمد الخطیب، ص 36.
2- تاریخ و عقاید زیدیه، مصطفی سلطانی، ص 90 تا 94.
3- مقاله "امامت از دیدگاه زیدیه و امامیه"، محمد شفق خواتی.
4- مقاله "مهدویت و فرقه حسینیه زیدیه"، سید علی موسوینژاد.