
با تیم ملی تا جام جهانی
سالی که همهی فوتبال ایران از خرداد 92 منتظرش بود، فرا رسیده. سال 93 میتواند سالی خاطرهانگیز برای نه فقط عشق فوتبالیها، بلکه برای همهی ایران باشد.
سالی که همهی فوتبال ایران از خرداد 92 منتظرش بود، فرا رسیده. سال 93 میتواند سالی خاطرهانگیز برای نه فقط عشق فوتبالیها، بلکه برای همهی ایران باشد. از وقتی 28 خرداد امضای صعود به جام جهانی زیر کارنامه تیم ملی حک شد، انتظارها هم برای ورود به سال 93 و حضور در بزرگترین ویترین ورزش جهان آغاز شد. ایام عید که تمام شود، جام جهانی و حضور آبرومند تیم ملی در برزیل اولویت ورزش ایران خواهد شد و آن وقت است که روزهای پرشتاب، تیم ملی ایران و رویای 75 میلیون ایرانی را به برزیل پایتخت فوتبال دنیا میرساند.
امروز در تیم ملی چه میگذرد
ساعتی پس از صعود تیم ملی به جام جهانی، سوژه اصلی ماندن یا رفتن کارلوس کیروش از ایران بود. او به خبرنگارانی که با تیم ملی به کره جنوبی رفته بودند گفت "فوتبال ایران باید به یک سوال پاسخ بدهد و آن هم اینکه آیا میخواهد برای تفریح و گردش به برزیل برود یا نه. اگر جوابتن منفی است من در ایران میمانم." از این حرف بیش از 9 ماه میگذرد و نشانههای بزرگی از "توریست بودن" ایران در برزیل دیده میشود. لغو دو اردوی ابتدایی تیم ملی، اما و اگرهایی که اخیرا بر سر برگزاری اردوی آفریقای جنوبی شنیده میشود، اصلا سیگنالهای خوبی برای تیم ملی و فوتبال ایران نیست. اگر اردوی آفریقای جنوبی هم با توجه به صحبتهای این روزهای کفاشیان به خاطر بی پولی لغو شود، این بدین معناست که تیم ملی تنها با یک اردوی داخلی- که قبل از بازی با کویت و گینه برگزار شد و احتمالا یک اردوی اتریش و برزیل پا به مسابقاتی میگذارد که حریفان همه تا سر حد مرگ برای نشان دادن خود تلاش کردهاند.
وضعیت وقتی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم فدراسیون فوتبال و تیم ملی این روزها مثل هشت، نه سال قبل از سوی "بزرگان" حمایت نمیشود و دولت و مجلس به خاطر فضایی که علیه فوتبال به وجود آمده تمایلی به کمک به تیم ملی و فوتبال از خود نشان نمیدهند. در این وضعیت روندی که حریفان ایران برای آمادهسازی طی کردهاند قابل مقایسه با آنچه فدراسیون برای تیم ملی تدارک دیده، نیست. اگر گینه را کنار بگذاریم، بر اساس برنامه قرار است تیم ملی به مصاف تیمهای ملی آفریقای جنوبی، آنگولا، صربستان و ترینیداد و توباگو برود و دیگر نیاز به یادآوری نیست که بگوییم ژاپن، کره جنوبی و استرالیا با چه تیمهایی بازی کردهاند و چگونه خودشان را برای حضور در جام جهانی آماده کردهاند.
کیروش و ما
هنوز که هنوز است، کارلوس کیروش و تصمیماتش منتقدان زیادی دارد. هر چند بعد از نتیجه غیرقابل پیشبینی ایران در سه بازی آخر انتخابی جام جهانی نگاهها تا حد زیادی نسبت به کیروش تغییر کرد و فضا به سود او مثبت شد اما هنوز حامیان مربیان داخلی به کیروش به چشم یک هوو نگاه میکنند. برای آنها قابل باور نیست که یک مربی خارجی بخواهد مثل جام جهانی قبلی روی نیمکت بنشیند اما این اتفاق بر خلاف خواست یک گروه اندک خواهد افتاد.
در نقطه مقابل این اقلیت، هستند کسانی که منتظر تمدید قرارداد کیروش هستند و میگویند اگر فوتبال ایران میخواهد پیشرفت کند باید روی نیمکت تیم ملی ثبات وجود داشته باشد و چه کسی بهتر از کارلوس کیروش که توانسته فوتبال ایران را بعد هشت سال غیبت در بین بزرگان فوتبال جهان جا کند. با این حال در این بین نه نظر آن گروه اقلیت فعلا مهم است نه اکثریت بلکه تنها این ماجرا با تصمیم شخصی کیروش و حساب بانکی فدراسیون فوتبال.
کیروش که بعد از جام جهانی به خاطر درگیری با ماموران آژانس جهانی ضد دو پینگ با محرومیتی طولانی روبهرو شد، بعد از گذراندن آن دوران با تیم ملی ایران احیاء شد و با صعود به جامجهانی دوباره اسم خود را بر سر زبانها انداخت. در ماههای اخیر رسانههای بزرگ و کوچک دنیا از پیشنهادهای مختلف تیمهایی نظیر آفریقای جنوبی، منچستریونایتد، تاتنهام، فولام و ... به کیروش خبر دادند و همین پیشنهادهای رسانهای کافی است تا جایگاه کیروش را در فوتبال دنیا بیش از پیش بشناسیم.
با این حال با وجود همهی این پیشنهادها علی کفاشیان در گفتوگویی که با تبیان داشت اعلام کرد که "فکر و ذکر" کیروش این روزها فقط و فقط تیم ملی ایران است و جام جهانی اما ایران "یکی از اولویتهای مهم کیروش" برای کار در آینده است. البته در این میان یک مشکل بزرگ ممکن است مانع ادامه این همکاری شود و آن هم معضل این یکی، دو سال اخیر فوتبال ایران است. "بیپولی" حتما بزرگترین مانعی است که شاید راه کیروش و تیم ملی را از شش تیر 93 از هم جدا کند. کفاشیان همچنین گفته که اگر دولت حمایت کند، کیروش را در ایران نگه خواهد داشت. فارغ از اینکه حق با موافقان کیروش است یا منتقدان او باید این نکته را در نظر گرفت که وضعیت متزلزل سرمربی تیم ملی میتواند همان بلایی را سر تیم ایران بیاورد که پیشتر و هشت سال پیش بر سر تیم برانکو در آلمان در آورد.
هنوز ذهن فوتبال ایران به خوبی به خاطر دارد که چطور تضعیف جایگاه سرمربی وقت تیم ملی توسط مسوولان آن زمان ورزش، بازیکنان تیم ملی را مقابل برانکو"حرف نشنو" کرده بود و موضوع تمدید قرارداد با کیروش و حتی احتمال توافق صوری با سرمربی تیم ملی تا پایان جام جهانی میتواند درسی باشد که مسوولان فدراسیون فوتبال از اتفاقات آلمان گرفته باشند. با این حال هر آنچه این روزها بر فوتبال ایران بیاید، ارتباط مستقیمی با اتفاقات چهار سال آینده فوتبال ایران و در سطح وسیعتر ورزش ایران خواهد داشت. اگر تیم ملی به خوبی آماده شود و در برزیل نمایشی آبرومند ارائه کند، چهار سال فوتبال ایران بیمه خواهد بود اما اگر اتفاقات بر عکس رقم بخورد، سکوهای خالی و بازیکنان بیانگیزه هدیه جامجهانی به فوتبال ایران خواهد بود.
حسین فاتحی
بخش ورزشی تبیان