رسانه و تربیت
پدر و مادر اولین معلم فرزندان خود هستند؛ اما متأسفانه برخی والدین سعی دارند نقش تربیتی خویش را بر رسانهها، مهدها و مدارس بگذارند و با سرگرم کردن فرزندان با رسانههایی چون تلوزیون، اینترنت و... از بار مسئولیت تربیتی خود شانه خالی کنند.
امروزه مسئولان و کارگزاران تلویزیون بدون اینکه به اثرات نیک و بد فیلمها در گروههای سنی مختلف توجه کنند، آنها را برای نمایش تلویزیونی صادر مینمایند و افراد خانواده بدون این که انتخاب داشته باشند، چشم و گوش خود را به این فرستنده میسپارند. وقتی کودک با خانواده یا همسالان خود روابط رضایت بخشی ندارد، تمایل بیشتری به این رسانه پیدا میکند.
تلویزیون و روابط اجتماعی
کیفیت روابط کودک با خانواده و همسالان تعیین کننده میزان استفاده او از تلویزیون میباشد، در حالی که رفتار کودک به دلیل ناکامی در روابط خانوادگی یا روابط با دوستان از پرخاشگری آکنده است، احتمالاً در جستجوی محتوای خشونت آمیز تلویزیون میباشد و آن را به یاد میآورد. اگر روابط اجتماعی وی رضایت بخش نباشد احتمال دارد بر اساس خیال پردازی های حاصل از تلویزیون به خیال پردازی رو کند. اگر وی برای پاسخ به نیازهای اجتماعی خویش در جستجوی خشونت برآید، احتمالاً آن خشونت را هنگامی که در زندگی واقعی نیاز به پرخاشگر بودن را حس نماید، به یاد میآورد و زنده میکند.
تلویزیون در بر انگیختن سلیقهها بهتر از برانگیختن فعالیتهای فکری یا خلاق عمل میکند. نگرانی واقعی که در این خصوص وجود دارد اینست که، این بزرگ شدن زودرس و این تصاویر از زندگی بزرگسالان که در دسترس کودکان قرار میگیرد قبل از آن که وی واقعاً آمادگی تمیز بین آنها را داشته باشد، ممکن است گمراه کننده باشد. تقلید از بازیگران فیلمها، همزیستی و هماهنگی نوجوانان و جوانان را با بزرگسالان دشوار کرده است. تحت تأثیر افکار تلقین شده به وسیله فیلمها، ناسازگاری اجتماعی بروز میکند.
فیلمها برای اطفال و نوجوانان رویای شیرین میسازند و در نظر آنها مجسمتر و برتر از واقعیت جلوه میکنند. اگر فیلمها با توجه به عقاید و اعتقادات مذهبی، سنن و آداب و رسوم محلی، سطح فرهنگی، مبانی اخلاقی و مخصوصاً گروههای سنی هدایت نشوند، در بروز حالات خطرناک جرایم تأثیر خواهند داشت. کین برگ، جرم شناس سوئدی میگوید : «ارتباطات جمعی و رسانههای گروهی در تار و پود افراد تلقین پذیر برای ارتکاب جرایم نفوذ میکنند.»
متأسفانه تهیه کنندگان تجاری فیلمهای ویدئویی و تلویزیونی به جنبه آموزشی، تربیتی، مذهبی و اخلاقی آنها چندان توجه ندارند و فقط برای حفظ منابع شخصی، فیلمهایی را که هدف تجاری دارند تهیه و به نحو اغراق آمیز در صحنهها پرخاشگری، عصیان، قانون شکنی، عیاشی و... را مجسم میسازند. بزرگسالان به غیر واقعی و تصنعی بودن موضوع فیلمها واقف هستند اما اطفال، نوجوانان و کسانی که آگاهی کافی ندارند، آنها را واقعیت میپندارند و مظهری از زندگی جدید تصور میکنند! تحقیقات نشان میدهد که تماشای تلویزیون فعالیت عمده در زندگی انسانها به شمار میرود و تأثیر اجتناب ناپذیری در تمامی گروههای سنی به ویژه کودکان و نوجوانان بر جای میگذارد.
بنابراین رعایت تناسب محتوی برنامههای تلویزیونی با ظرفیتها و ویژگیهای ادراکی و روانی مخاطبان و تلقی واقع بینانه از آنها برای تأمین «بهداشت روانی» و «تعادل شخصیت» ضروری میباشد. در این جا نقش عوامل باز دارنده و نظارتی مطرح میشود؛ پدر و مادر از جمله نیروهای بالقوه نظارتی هستند که میتوانند نقش بسزایی داشته باشند. از این رو باید به والدین آموزش دادکه از فرزندانشان بخواهند آنچه را در برنامهها میبینند با اتفاقات واقعی مقایسه نمایند. آنان باید به کودکان تفهیم کنند که تلویزیون در واقع مانند یک داستان گو است که داستانهای آن ساختگی میباشد. والدین میتوانند با زبانی ساده به کودکان تفهیم کنند که چگونه از جنبههای فناورانه مانند موزیک و نورپردازی، برای تحت تأثیر قرار دادن هیجانها و عواطف مخاطبان بهر برداری میشود.
بنابراین، چگونگی عملکرد این وسایل ارتباط جمعی در بازتاب باورها و ارزشهای پذیرفته شده افراد جامعه، در روی آوردن مردم به آنها یا انحراف از آنها بسیار اثرگذار است. امام خمینی (ره) به دست اندر کاران صدا و سیما سفارش میکرد: «دستگاه تلویزیون یا رادیو باید آموزنده باشد. باید به جوانهای ما قدرت بدهد و آنها را نیرومند کند. از راه سمع و بصر بهتر میشود آنان را تربیت کرد؛ برای اینکه همه گوش میکنند و جوانها هم گوش میکنند.».
رسانهها با توجه به توانمندیهای خود، گاه میتوانند یکی از عوامل مهم دگرگونی ارزشها و باورها باشند. در برنامههایی که ارزشهای مادی، ثروت، نابرابری، سودجویی و تجمل گرایی، به عنوان ارزشهای مثبت معرفی میشوند و در مقابل، ارزشهای معنوی و مذهبی پیرو ارزشهای مادی هستند، چه گونه میتوان از نوجوان و جوان انتظار داشت به باورها و ارزشهای دینی خود پای بند باشد؟ از این رو صاحبان رسانه، باید با در پیش گرفتن راهی درست، جامعه را به جاده سلامت و رستگاری رهنمون شوند. امام خمینی (ره) درباره رسالت رسانه میفرماید: «این دستگاهها، دستگاههای تربیتی است. باید تمام اقشار جامعه با این دستگاهها تربیت بشوند. یک دانشگاه عمومی است؛ دانشگاهی که در تمام سطح کشور گسترده است.»
درنهایت، با توجه به میزان تأثیر گذاری رسانه بر شخصیت و رفتار کودکان و نوجوانان، پژوهشگران مسائل تربیتی پیشنهادهایی برای کاستن از مضرات و خطرات آن ارائه دادهاند :
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: مریم عرفانیان
تنظیم: مریم فروزان کیا