تبیان، دستیار زندگی
سبک خاورمآبی در نقاشی یونای، همچنان که از عنوانش استنباط می شود، بازتابی از تاثیرات هنر مصر و خاور نزدیک است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاورمابی در هنر یونانی


سبک خاورمآبی در نقاشی یونانی، همچنان که از عنوانش استنباط می شود، بازتابی از تاثیرات هنر مصر و خاور نزدیک است.

خاورمابی در هنر یونانی

هنر یونانی نتیجه ی برقراری روابط بازرگانی روزافزون با این نواحی، در فاصله ی سالهای 725 و 650 پیش از میلاد، انبوهی از افکار و مضامین خاوری را جذب کرد و در جریان آن دستخوش دگرگونی های بنیادین شد. گزاف گویی درباره ی تاثیر این عوامل، کاری دشوار است. در حالی که هنر پیشیین یونانی  حال و هوایی اژه ای دارد، مرحله ی خاورمابی آن از عظمت و تنوعی نو برخوردار شده است. سرزندگی عنان گسیخته ی آن بازتابی از تلاش های نقاشان و پیکره تراشان برای فراگرفتن شکل های جدیدی است که موج موج و همانند مهاجران از راه های دور می رسیدند.

تکامل بعدی هنر یونانی بدون این دوره ی تجربه  گری حیاتی، غیرقابل تصور است. برخی موضوعات و مضامینی که در نظر ما نوعا یونانی به شمار می آیند در واقع از بین النهرین و مصر یعنی از همان سرزمین هایی سرچشمه گرفته بودند که از تاریخچه ای بس طولانی در آن ها برخوردار بودند و تا سپیده دمان تمدن خاورنزدیک به گذشته بازمی گشتند.

یک منبع مهم دیگر، هنر سوریه در 150 سال پیش از آن یعنی دوره ای بود که این منطقه زیر فرمان" آرامی" ها قرار داشت نتیجه ، مخلوطی عاری از ظرافت اما قوی از هنر "حتی" ها و "آشوری" ها بود . یونانی ها در بندر "آل مینا" واقع در مصب "رود ارونتس" (نهر العاصی) در شمال سوریه فعالیت داشتند.

"اتروسک" ها و" فینیقی" ها که نقش بینابین هنرمند و بازرگان را ایفا می کردند نیز چنین فعالیتی داشتند. ادغام این عوامل با گرایش های اژه ای و ذهنیت مختص یونانی بود که به فاصله ی اندکی موجب پیدایش آن چیزی شد که ما هنر یونانی به معنی اخص کلمه می نامیم.

اگر سبوی دو دسته و بزرگ "آمفورا" (سفالینه ای برای ذخیره سازی شراب یا روغن) را که در شهر الئوسیس به دست آمده است(تصویر1) با سفالینه ی دیپیلون متعلق به یک سده ی پیش(تصویر2) مقایسه کنیم این تغییر آشکار می شود.

تزئین هندسی، بر روی هم از این سفال ناپیدا نشده است، اما به نقاطی چون پایه، دسته ها و دور لبه محدود شده است. مضمون های جدید با خطوط قوسی  (مانند مارپیچ ها، نوارهای درهم تابیده، نقش های برگ نخل و گل سرخی) در همه جا جلب توجه می کنند.

اگر این مردها فاقد آن زیبایی باشند که ما بعدها از قهرمانان حماسی هنر انتظار خواهیم داشت حرکاتشان با چنان قدرت بیانی همراه است که ایشان را تماما زنده می نمایاند

بر شانه سفالینه ، افریزی از نقش جاوران در حال ستیز دیده می شود که از گنجینه ی نقش های هنر خاور نزدیک گرفته شده اند. لیکن بخش های اصلی سطح سفالنه به بازگویی روایت اختصاص یافته است که در این جا عنصر غالب به شمار می رود.

خاورمابی در هنر یونانی

اساطیر و افسانه های یونانی منبعی بزرگ برای نقاشی روایتی بودند. این افسانه ها که بسیاری از آن ها قابل ردیابی تا زمان اکدی ها هستند، نتیجه درآمیختگی خدایان محلی دوریایی و یونیایی با قهرمانان و تبدیل شدن به خدایان المپی و افسانه های هومری بودند.

صحنه ی کورشدن "پولوفموس" غول یک چشم و یکی از پسران "پوسیدون" به دست "اودوسئوس" و همراهانش که آن غول زندانی کرده بود ، روی گردن سبوی دو دشته نشان داده شده است. این داستان که در "ادیسه" شرح داده شده است، با صراحتی به یادماندنی و نیرویی نمایشی مجسم شده است.

اگر این مردها فاقد آن زیبایی باشند که ما بعدها از قهرمانان حماسی هنر انتظار خواهیم داشت حرکاتشان با چنان قدرت بیانی همراه است که ایشان را تماما زنده می نمایاند. کشته شدن یک موجود هیولاوار دیگر در سطح بدنه  سفالینه نشان داده شده است، اما بخش اصلی آن چنان آسیب دیده است که فقط دو پیکره از آن میان سالم برجا مانده اند. اینان همان "گورگون"ها یا خواهران مدوسا هستند که روی پوست کله شان به جای مو، مار روئیده است و چهره ای بس کریه دارند .

حتی در این جا متوجه علاقه ای می شویم که بدن را به مراتب فراتر از حدود سبک هندسی ، بندبند می نمایاند و زمینه را برای ظهور سبک بعدی یعنی سبک "کهن وار" آماده می کند.

 سمیه مضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

تاریخ هنر جانسن

هنر در گذر زمان هلن گاردنر

تاریخ تحلیلی هنر جهان ادوارد میلر آپچان

مطالب مرتبط:

اتروسک و هنر مردگان

یونان و هنرهای زیبا

عصر رومی و هنرهای زیبا

سبک هندسی در نقاشی یونانی