سبک های شعر فارسی1
اهداف یادگیری:
- آشنایی با انواع سبک در شعر فارسی
- فراگیری ویژگی های هر یک از سبک های موجود در شعر فارسی
شرح درس:
در این طرح دانش آموزان با انواع سبک موجود در شعر فارسی و نیز ویژگی هریک از آنان آشنا می شوند.
سبک در اصطلاح ادب عبارت است از روش و شیوه ای خاص که گوینده یا نویسنده ادراک و احساس خود را با آن بیان می کند. شعر فارسی را عموما به چهار سبک تقسیم کرده اند: ولی براین چهار سبک باید سبک شعر نو یا شعر معاصر را نیز افزود. البته نامگذاری این تقسیم بندی بر اساس جنبه ی مکانی بوده است؛ بدین معنی که بیشتر گویندگان سبک خراسانی از مردم خراسان و بیشتر گویندگان سبک عراقی از اهالی عراق و بیشتر شاعران سبک هندی مقیم هندوستان بوده اند . سبک شاعران دوره ی سامانی و غزنوی را سبک خراسانی گویند. از جمله نمایندگان این سبک رودکی، شهید بلخی، دقیقی، فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری دامغانی و ناصر خسرو را می توان نام برد. اشعار این سبک از نظر نوع، بیشتر قصیده است و از لحاظ لفظ ، ساده، روان و عاری از ترکیبات دشوار است و واژه های عربی در آن اندک است و از لحاظ معنی، صداقت و صراحت لهجه، تعبیرات و تشبیهات ساده و ملموس از اختصاصات مهم این سبک است. مضمون بیشتر اشعار این سبک وصف طبیعت، مدیحه، شرح فتوحات پادشاهان و گاه پند و اندرز بوده است. این سبک تا قرن ششم هجری نیز رواج داشته است. برای نمونه ابیاتی از قصیده ی معروف رودکی نقل می شود: مرا بسود و فرو ریخت هرچه دندان بود نبود دندان، لا بل چراغ تابان بود سپید سیم رده بود و در و مرجان بود ستاره سحری بود و قطره باران بود دلم خزانه ی پرگنج بود، گنج سخن نشان نامه ی ما مهر وشعر عنوان بود همیشه شاد و ندانستمی که غم چه بود دلم نشاط و طرب را فراخ میدان بود بسا دلا که بسان حریر کرده به شعر از آن سپس که به کردار سنگ و سندان بود تو رودکی را ای ماهرو کنون بینی بدان زمانه ندیدی که این چنینان بود بدان زمانه ندیدی که در جهان رفتی سرودگویان گویی هزاردستان بود شد ان زمانه که شعرش همه جهان بنوشت شد آن زمانه که او شاعر خراسان بود این سبک در حوزه ی عراق از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته است. ابوالفرج رونی، سید حسن غزنوی، انوری، جمال الدین اصفهانی، ظهیرالدین فاریابی، نظامی و خاقانی از بنیانگذاران و کمال الدین اصفهانی، سعدی، مولوی، عراقی، حافظ و عده ای دیگر از نمایندگان این سبک به شمار می روند. در این سبک قصیده بیشتر جای خود را به غزل و سادگی و روانی و استحکام جای خود را به لطافت و کثرت تشبیهات و تعبیرات و کنایات زیبا و تازه و در عین حال دقیق و باریک داد. واژه های تازی نیز فزونی گرفت. با ورود تصوف و عرفان در شعر گویندگان عارفی همچون سنایی، عطار، مولوی، حافظ و دهها شاعر دیگر ظهور کردند. ضمنا مضامین اخلاقی و تربیتی و پند و اندرز جای مدایح مبالغه آمیز را گرفت. برای نمونه غزلی از حافظ که شعر او نقطه ی اوج سبک عراقی است ، نقل می شود: دل سراپرده ی محبت اوست دیده آیینه دارطلعت اوست من که سر درنیاورم به دو کون گردنم زیر بار منت اوست تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هرکس به قدر همت اوست گر من آلوده دامنم چه عجب! همه عالم گواه عصمت اوست من که باشم در آن حرم که صبا پرده دار حریم حرمت اوست ......... من و دل گر فدا شدیم چه باک غرض اندر میان سلامت اوست فقر ظاهر مبین که حافظ را سینه گنجینه ی محبت اوست تست: گزینه صحیح را انتخاب کنید: الف) سبک شاعران دوره ی سامانی و غزنوی را سبک خراسانی گویند. ب) سبک خراسانی تا قرن هفتم هجری رواج داشته است. ج) غزل های حافظ نقطه ی اوج سبک هندی است. د) ابوالفرج رونی از نمایندگان سبک خراسانی است.سبک چیست؟
1. سبک خراسانی
2. سبک عراقی
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده