تبیان، دستیار زندگی
رابطۀ امور اقتصادى و فرهنگ و تربیت رابطه¬اى تنگاتنگ است به گونه¬اى كه تأمین درست نیازهاى اقتصادى در برنامۀ تربیت ایمانى از مهمترین جایگاه برخوردار است. انسان گرفتار دغدغۀ معاش و اسیر بندهاى نادارى، آزادى لازم براى رشد و تعالى را ندارد و نیز انسان فرورفته
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرسنگی و فقر تربیت نمی شناسد!!

فقر

مناسبات اقتصادى، نوع معیشت، تولید، توزیع، مصرف، نوع كسب، درآمد، دیدگاه‌ها و روابط و فرهنگ اقتصادى و جز اینها، همه و همه به اعتبارى امور تربیتى‌اند. رابطه امور اقتصادى و فرهنگ و تربیت رابطه‌اى تنگاتنگ است به گونه‌اى كه تأمین درست نیازهاى اقتصادى در برنامه تربیت ایمانى از مهمترین جایگاه برخوردار است. انسان گرفتار دغدغه معاش و اسیر بندهاى نادارى، آزادى لازم براى رشد و تعالى را ندارد و نیز انسان فرورفته در دام انبوه‌دارى، از آزادى معقول براى سیر به سوى كمال انسانى محروم است.


امام علی (علیه السلام) در سخنان خویش ضمن اشاره به این دو نکته، تعالیمی اصولی در زمینه پیشرفت اقتصادی جامعه را بیان داشته‌اند که به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌گردد:

موانع اقتصادی در تربیت

در نهج البلاغه به دو عامل مهم اقتصادی در تربیت مردم اشاره شده است:

1ـ كمبود‌دارى و نادارى: كمبوددارى و نادارى انسان را در اسارت خود مى‌گیرد و به صورت مانعى جدى در تربیت حقیقى عمل مى‌نماید. در منظر امیرمومنان على (علیه السلام) كمبوددارى و نادارى مرگى سخت‌تر از مرگ طبیعى است، زیرا انسان گرفتار فقر و مسكنت در بهره‌مندى از تربیت فطرى و سیر به سوى كمال حقیقى پیوسته با دشوارى رو به رو مى‌گردد و شكوفایى استعدادهایش آسیب مى‌بیند و هیچ ستمى به انسان بالاتر از این نیست كه استعدادهایش سركوب شود و از زندگى معقول و معتدل و بستر مناسب براى سیر به سوى كمال حقیقى خود محروم بماند. ایشان در حكمتى نورانى فرموده‌اند"تنگدستى بزرگتر مرگ است". (حکمت 163)

حقیقت آن است كه كمبوددارى و نادارى انسان را در تنگناهاى گوناگون قرار مى‌دهد و وجوه مختلف حیات معقول و انسانى او را تهدید مى‌كند. پیشواى عدالت‌خواهان، در سخنى والا به فرزند خود محمد بن حنفیه درباره تنگدستى و پیامدهاى مصیبت‌بار آن چنین فرموده است: "پسرم، همانا از تنگدستى بر تو بیمناكم، پس، از آن به خدا پناه ببر كه تنگدستى دین را زیان دارد و خرد را سرگردان كند و دشمنى پدید آرد". (حکمت 319)

رابطه امور اقتصادى و فرهنگ و تربیت رابطه‌اى تنگاتنگ است به گونه‌اى كه تأمین درست نیازهاى اقتصادى در برنامه تربیت ایمانى از مهمترین جایگاه برخوردار است. انسان گرفتار دغدغه معاش و اسیر بندهاى نادارى، آزادى لازم براى رشد و تعالى را ندارد و نیز انسان فرورفته در دام انبوه‌دارى، از آزادى معقول براى سیر به سوى كمال انسانى محروم است

پیامدهاى تباهگر تنگدستى محدود به یك وجه خاص از تربیت نمى‌شود، بلكه كمبوددارى و نادارى موجب افول در دیندارى مى گردد، همچنین مهمترین شأن آدمى كه خردمندى اوست، دچار سردرگمى و آشفتگى مى‌گردد. نیز انسان در مناسبات و روابط اجتماعى خود آسیب مى‌بیند و به كینه و دشمنى كشیده مى‌شود. بنابراین تبعات ویرانگر تنگدستى در همه وجوه فردى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى جلوه مى‌یابد. روایت شده است كه على (علیه السلام) به فرزند گرامیشان حسن (علیه السلام) درباره پیامدهاى ویرانگر فقر چنین فرمودند: "فرزندم، هر كس دچار فقر شود، به چهار خصلت گرفتار مى‌شود: ضعف در یقین، نقصان در عقل، سستى در دین و كم‌حیایى در چهره، پس به خدا پناه مى‌برم از فقر". (جامع الأخبار شعیری، ص 128)

2ـ انبوه‌دارى و فزون‌خواهى: انبوه‌دارى و فزون‌خواهى نیز مانعى جدى در تربیت حقیقى آدمى و بستر طغیان و عصیان مردمان است. امیر مۆمنان (علیه السلام) در این‌باره به صراحت فرموده‌اند: "اگر انسان به مال‌دارى رسد، توانگرى وى را به سركشى وادارد". (حکمت 108)

انبو‌دارى و فزون‌خواهى انسان را به خود مشغول مى‌سازد و به صورت عاملى غفلت‌زا و اعتدال‌زدا عمل مى‌نماید و نقشى بازدارنده در تربیت دارد و به شدت پاكى و پاكدامنى و انسانیت انسان را تهدید مى‌كند. در نگاه تربیتى على (علیه السلام) دل بستن به مال و منال و اسیر شدن در آمال آن مایه تباهى و اندوهناكى و آشفتگى درون است. امام (علیه السلام) در حكمتى والا می‌فرمایند: "اى مردم! خواسته دنیا خرده‌گیاهى است خشك وباآلود كه از چراگاه آن دوریتان باید نمود. دل از آن كندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن و روزى یك روزه برداشتن پاكیزه‌تر تا ثروت آن را روى هم نهادن. آنكه از آن بسیار برداشت به درویشى محكوم است و آنكه خود را بى‌نیاز انگاشت با آسایش مقرون. آن را كه زیور دنیا خوش نماید كورى‌اش از پى‌درآید. و آنكه خود را شیفته دنیا دارد، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد و این اندوه در اعماق قلبش بماند. اندوهى بر او چیره شود و به خود مشغولش دارد و اندوهى محزونش نماید و همچنان با او در ستیز و كشاكش بود تا آنگاه كه گلویش بگیرد و در گوشه‌اى بمیرد. شاهرگ حیاتش بریده، اجلش رسیده، نیست كردنش بر خدا آسان و افكندنش در گور به عهده برادران". (حکمت 367)

با در نظر گرفتن این دو نکته می‌توان به دست آورد آنچه از نظر اقتصادى در زندگى آدمى مقتضى رشد و تربیت حقیقى است، غناى كفافى است، یعنى تأمین همه نیازهاى اساسى آدمى شامل خوراك، پوشاك، نوشاك، مسكن، مركب، تزویج و جز این‌ها به طور معقول و معتدل به گونه‌اى كه افراد زندگی‌اى آبرومند و متناسب داشته باشند و این تأمین همه‌جانبه و توأم با قناعت و مناعت، امنیت و رفاهت و كرامت لازم براى شكوفایى فطرت آدمى و تربیت حقیقى او را فراهم نماید. در این صورت است كه انسان و جامعه انسانى به بستر زندگى متعالى دست مى‌یابد. دیدگاه امیرمۆمنان (علیه السلام) دراین‌باره كاملا گویاست، چنانكه فرموده‌اند: "قناعت دولتمندى را بس و خوى نیك نعمتى بود در دسترس. و حضرتش را از معنى فلنحیینه حیاه طیبه (هر آینه او را به زندگیى پاك و خوش زنده داریم) پرسیدند، فرمودند: آن قناعت است". (حکمت 229)

جهنمی، فقر

زمینه‌های اقتصادی

در کنار دو اصل مهمی که در فوق اشاره شد امام (علیه السلام) راهکارهایی را برای بهبود شرایط اقتصادی جامعه بیان داشته‌اند که در زمان حال نیز می‌توانند مفید باشند:

1ـ عمران و آبادی زمین: ایجاد توازن اقتصادی، رفع نیازهای همگانی و دستیابی به توسعه پایدار، در پرتو بهره‌برداری درست از اراضی صورت می‌گیرد. امام علی (علیه السلام) به مالک می‌فرمایند: "باید توجه تو به آباد کردن زمین بیش از توجه تو به گرفتن خراج باشد؛ چه خراج جز در نتیجه آبادی فراهم نمی‌آید. هر کسی بدون آباد کردن زمین خواستار خراج شود، کشور را خراب و مردم را هلاک کرده است و کار او جز اندکی راست نخواهد شد ... ".

2ـ سرمایه‌گذاری: نقش سرمایه‌گذاری در رشد تولید، ایجاد کار و تأمین رفاه عمومی و تعادل اقتصادی تردیدناپذیر است. برای دستیابی همگان به نیازهای خود باید همه امکانات و سرمایه‌ها در جهت رشد تولید هدایت شود، فراوانی کالاها پدید آید، نظام عرضه و تقاضای عمومی هماهنگ گردد و قیمت‌ها تعادل یابد. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "آن‌کس که معروف و نیکی‌های خود را در مسیر رشد و افزایش قرار ندهد آن را تباه ساخته است". (میزان الحکمه، ج 6، ص 249)

زمامداران باید باور داشته باشند که قدرت آنان در قدرت مردم نهفته است و قدرت مردم جز در پرتو سرمایه‌‌گذاری و توان مالی به دست نمی‌آید.

3ـ مدیریت کارآمد: برنامه‌ریزی و مدیریت آگاه، شرط لازم توازن و تعادل اقتصادی است. امام علی (علیه السلام) این عنصر را "حسن التدبیر" و "تقدیر فی المعیشه" می‌خوانند. ایشان از چیرگی مسئولان بی‌تدبیر و تهی از دانش بر جامعه بیمناک بوده و می‌فرمایند: "اندوه من از این است که مشتی بی‌خردان و نادانان و تبهکاران این امت، حکومت را به دست گیرند، و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به بردگی گیرند ... ". (نامه 62)

بی‌کارگی سبب هرز رفتن نیروهاست، و سرچشمه‌های زاینده توان و نیروی انسان را ویران می‌سازد. بی‌کاران آسایش‌طلب با رکود فعالیت‌های بدنی قوایشان فرسایش می‌یابد و چه بسا در دام پیری و مرگ زودرس گرفتار آیند. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "آن‌کس که کار کند توانش فزونی می‌یابد و آن‌کس که کم کار کند ناتوانی‌اش افزون می‌گردد"

4ـ ریاضت اقتصادی: برای دستیابی به توازن و تعادل اقتصادی، ریاضت اقتصادی و قناعت‌پیشگی و صرفه‌جویی‌های بسیار دقیق و منطقی اجتناب‌ناپذیر است. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "هیچ سرمایه‌ای چون بسنده کردن به مقدار لازم فقر را از بین نمی‌برد". (کلمات قصار 371)

5ـ کار و تلاش: بی‌کارگی سبب هرز رفتن نیروهاست، و سرچشمه‌های زاینده توان و نیروی انسان را ویران می‌سازد. بی‌کاران آسایش‌طلب با رکود فعالیت‌های بدنی قوایشان فرسایش می‌یابد و چه بسا در دام پیری و مرگ زودرس گرفتار آیند. امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "آن‌کس که کار کند توانش فزونی می‌یابد و آن‌کس که کم کار کند ناتوانی‌اش افزون می‌گردد". (غرر الحکم، ص 269)

امام (علیه السلام) خود کارگری نستوه بودند. احداث قنات، کشاورزی، درختکاری از کارهای روزانه ایشان به شمار می‌آمد؛ حتی در دوران زمامداری، پس از فراغت از کارهای حکومتی، به مزرعه می‌شتافتند؛ بیل و کلنگ به دست گرفته کار می‌کردند.

نتیجه

رابطه امور اقتصادى و فرهنگ و تربیت رابطه‌اى تنگاتنگ است به گونه‌اى كه تأمین درست نیازهاى اقتصادى در برنامه تربیت ایمانى از مهمترین جایگاه برخوردار است. انسان گرفتار دغدغه معاش و اسیر بندهاى نادارى، آزادى لازم براى رشد و تعالى را ندارد و نیز انسان فرورفته در دام انبوه‌دارى، از آزادى معقول براى سیر به سوى كمال انسانى محروم است. آنچه از نظر اقتصادى در زندگى آدمى مقتضى رشد و تربیت حقیقى است، غناى كفافى است، امام علی (علیه السلام) راهکارهایی را برای بهبود شرایط اقتصادی جامعه بیان داشته‌اند: عمران و آبادی زمین، سرمایه‌گذاری، مدیریت کارآمد، کار و تلاش، ریاضت اقتصادی.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع:

مجموعه از چشم‌انداز امام علی (علیه السلام): زمینه‌ها و موانع تحقق عدالت اقتصادی، محمد حکیمی.

مزرع مهر: موانع و مقتضیات تربیت در نهج البلاغه، مصطفی دلشاد تهرانی.

مطالب مرتبط:

چه تلخ است فقر و نداری!!

نسبت واقعی اسلام و فقر

مهمترین راه برای فقرزدایی

نتایج شوم فقر بر جامعه!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.