تبیان، دستیار زندگی
در سوره حجر، آیه 18 تصریح شده که خداوند شیاطین یا جنیان را که برای استراق سمع بالا می‌روند، با «شهاب» دور می‌نماید. آیا این «شهاب»، همین اجرام آسمانی هستند، یا شهاب معانی دیگری هم دارد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تیرهایی غیب بر دل شیاطین !!


در سوره حجر، آیه 18 تصریح شده که خداوند شیاطین یا جنیان را که برای استراق سمع بالا می‌روند، با «شهاب» دور می‌نماید. آیا این «شهاب»، همین اجرام آسمانی هستند، یا شهاب معانی دیگری هم دارد؟

فرشته

آیه‌ی مورد سۆال به شرح ذیل می‌باشد:

«وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ * إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ» (الحجر، 17 و 18)

ترجمه: و آن را از هر شیطان رانده شده‏اى نگه داشتیم * مگر آن كه استراق سمع كند (دزدانه گوش دهد) كه شعله‏اى روشن او را دنبال نماید.

به این معنا و شهاب، در سوره الصافات نیز به بیان دیگری تصریح شده است. می‌فرماید:

«لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ * دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ * إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ» (الصافات، 8 تا 10)

[به طورى كه‏] نمى‏توانند به [سخن‏] ساكنان عالم بالا گوش فرا دهند، و از هر سویى پرتاب مى‏شوند * با شدّت به دور رانده مى‏شوند، و برایشان عذابى دایم است * مگر آنكه كسى (از شیاطین بخواهد سخنى را از ملأ اعلى) دزدانه گوش دهد، كه شهاب و شعله‏اى نافذ او را دنبال مى‏كند.

الف – ابتدا به معانی لازم دقت نماییم: «حفظ» کردن، نگهبانی نمودن از چیزی است تا به غارت نرود و یا تلف و ضایع نگردد - «استراق» نیز صرفاً شنیدن نیست، بلکه از «سرقت» گرفته شده است، یعنی دزدکی چیزی را شنیدن و یا اطلاعاتی را ربودن – در آیه دوم کلمه (الْمَلَإِ) آمده است، یعنی بزرگان و اشراف هر قوم یا گروه. پس مراد از (الْمَلَإِ الْأَعْلَى)، بزرگان فرشتگان است.

هم چنین در آیه دوم به جای «استراق»، واژه‌ی «خَطِفَ» آمده است که مراد از آن «دزدیدن و قاپیدن» می‌باشد. و كلمه "ثاقب" از "ثقوب" است كه به معناى فرو رفتن و نفوذ چیزى در چیز دیگر است و بالاخره شهاب به ستون نورانی و درخشنده گفته می‌شود و «شهاب ثاقب» از این جهت بیان شده است که مانند تیری است که دقیقاً به هدف می‌خورد و خطا نمی‌رود.

با توجه به دو آیه‌ی فوق و معنای کلمات، مشخص گردید که آسمان‌ها آبادتر از زمین است. درجات و مراتبی دارد و فرشتگانی که هر کدام مأمور به امری هستند در آنها ساکن بوده و یا تردد دارند.

شیاطین نیز چه نوع جن باشند و چه از نوع انسان، برای خود و نیز تحقق هدف‌شان در به انحراف کشیدن نوع انسان، تشکیلاتی دارند و بالتبع اداره‌ی این تشکیلات در راستای تحقق اهداف، مستلزم علم و آگاهی به امور است و البته مقدرات از آسمان به زمین نازل می‌گردند.

مراد از نزدیك شدن شیطان‌ها به آسمان، و استراق سمع، و به دنبالش هدف شهاب‌ها قرار گرفتن، این است كه: شیطان‌ها مى‏خواهند به عالم فرشتگان نزدیك شوند، و از اسرار خلقت و حوادث آینده سر درآورند. و ملائكه هم ایشان را با نورى از ملكوت كه شیطان‌ها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى‏سازند. و یا مراد این است كه: شیطان‌ها خود را به حق نزدیك مى‏كنند، تا آن را با تلبیس‏ها و نیرنگهاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و یا باطل را با تلبیس و نیرنگ به صورت حق درآورند، و ملائكه رشته‏هاى ایشان را پنبه مى‏كنند، و حق صریح را هویدا مى‏سازند، تا همه به تلبیس آنها پى برده، حق را حق ببینند، و باطل را باطل

از این رو، شیاطین جن و انس، سعی دارند تا از عالم بالا، معلومات و اطلاعاتی به دست آورند و بدیهی است که دسترسی به این اطلاعات و معلومات، مستلزم بالا رفتن است. البته نه الزاماً بالا رفتن فیزیکی. بلکه منظور همان صعود و هبوطی است که انسان نیز دارد و به تناسب مراتب رشد یا سقوط، به حقایق عالم هستی، عالم و جاهل می‌گردد.

ب - خداوند متعال در این آیات به انسان خبر می‌دهد و او را آگاه می‌سازد که حتی شیاطین جنّ نیز نمی‌توانند چنین صعودی داشته باشند و مراتب خود را آن قدر بالا ببرند که از عالم ملائک و علوم آنها و گفتگوهای‌شان با خبر شوند و یا به صورت مخفیانه، استراق سمع کنند یا اطلاعاتی را به سرقت برند. البته قصد این کار را می‌کنند، اما با شعله‌های سوزاننده‌ای از نور، رانده و دفع می‌گردند.

نظر به این که برای درک و فهم معانی، مثال‌ها با اسم‌هایی آمده که در زمین و زندگی مادی شناخته شده است، (مثل شنیدن، استراق سمع، شهاب و ...)، برخی گمان برده‌اند که با توجه به نزول جنیان به آسمان اول، لابد این شهاب‌ها نیز همان ستارگان و یا سنگ‌های آسمانی هستند؛ همان طور که برخی گمان دارند که لابد «لوح، قلم، کتاب و ...» نیز به همین شکل مادی می‌باشند و بر اساس این تفکر گاهی برای خداوندی که سمیع و بصیر است، جسمیّت و دست و پا و چشم و گوش قائل می‌شوند (دیدگاه ابن تیمیه و طرفدارانی مثل وهابیت).

اما اینها همه مثال است برای فهم معنا. چنان چه فرمود:

«وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» (العنکبوت، 43)

ترجمه: و این مثل‏ها را براى مردم مى‏زنیم ولى جز دانایان آنها را در نمى‏یابند (تعقل نمی‌کنند).

شیاطین جن و انس، سعی دارند تا از عالم بالا، معلومات و اطلاعاتی به دست آورند و بدیهی است که دسترسی به این اطلاعات و معلومات، مستلزم بالا رفتن است. البته نه الزاماً بالا رفتن فیزیکی. بلکه منظور همان صعود و هبوطی است که انسان نیز دارد و به تناسب مراتب رشد یا سقوط، به حقایق عالم هستی، عالم و جاهل می‌گردد
از این رو، هیچ الزامی ندارد که «شهاب» یا «شهاب ثاقب»، الزاماً جسمی فیزیکی مانند ستاره‌ها و یا سنگ‌های آسمانی باشند. بلکه ملائکی مأمور هستند و آنها را هدف قرار می‌دهند و با ستون‌ها و شعله‌های درخشانی به آنها حمله می‌کنند و تیرشان نیز به خطا نمی‌رود.

مرحوم علامه طباطبایی(ره): بنا بر این اساس، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى خواهد بود كه افقى عالى‏تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامى كه در آن هست عالى‏تر و بلندتر از زمین ماست .

و مراد از نزدیك شدن شیطان‌ها به آسمان، و استراق سمع، و به دنبالش هدف شهاب‌ها قرار گرفتن، این است كه: شیطان‌ها مى‏خواهند به عالم فرشتگان نزدیك شوند، و از اسرار خلقت و حوادث آینده سر درآورند. و ملائكه هم ایشان را با نورى از ملكوت كه شیطان‌ها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى‏سازند. و یا مراد این است كه: شیطان‌ها خود را به حق نزدیك مى‏كنند، تا آن را با تلبیس‏ها و نیرنگهاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و یا باطل را با تلبیس و نیرنگ به صورت حق درآورند، و ملائكه رشته‏هاى ایشان را پنبه مى‏كنند، و حق صریح را هویدا مى‏سازند، تا همه به تلبیس آنها پى برده، حق را حق ببینند، و باطل را باطل.

و این كه خداى سبحان داستان استراق سمع شیاطین و هدف شهاب قرار گرفتنشان را دنبال سوگند به ملائكه وحى و حافظان آن از مداخله شیطان‌ها ذكر كرده، تا اندازه‏اى گفتار ما را تایید مى‏كند- و خدا داناتر است.

بخش قرآن تبیان


منبع: سایت شبهه

مطالب مرتبط:

جهنمیان هم استراحت می کنند!

دریافت پیام الهی(قرآن)

افسانه آفرینش جهان

اسباب و سرچشمه‏هاى روزى