تبیان، دستیار زندگی
در آن مقالات درباره عاقبت شوم کسانی نیز سخن گفتیم که از حقانیت اسلام و نجات بخش بودن آن آگاه شدند؛ اما به عمد از پذیرفتن آن سرباز زدند یا با بی مهری از آن رو گردان شدند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامسلمان‌های کافر، مقصر و مستضعف


پیش از این در معرفی و تبیین تنها دینِ نجات بخش مقالاتی عرضه شد.

آیا اسلام نجات بخش، دین خاصی است؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

کدامیک برای خدا بیشتر می‌ارزد؟(پاسخ به نظرات کاربران)

در آن مقالات با استناد به آیات قرآن کریم، ثابت کردیم تنها دین نجات بخش، اسلام به معنای خاص آن یعنی آخرین دین آسمانی است و در نهایت با استناد به آیه سوم سوره مائده (وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً) به این نتیجه رسیدیم که تنها آیین مورد رضایت و قبول خدا اسلامی است که در غدیرخم، اکمال و اتمام آن اعلام شد.

در آن مقالات درباره عاقبت شوم کسانی نیز سخن گفتیم که از حقانیت اسلام و نجات بخش بودن آن آگاه شدند؛ اما به عمد از پذیرفتن آن سرباز زدند یا با بی مهری از آن رو گردان شدند.


کافر

اکنون سخن در دو گروه است:

الف. آنها که مسلمان نشدند؛ اما کارهایی کردند که از نظر اسلام پسندیده است.

ب. آنها که مسلمان نشدند؛ اما اسلام نیاوردنشان از روی آگاهی و عمد نبود.

آنها که اسلام نیاوردند و در نامسلمانیشان هم مقصرند کم نیستند کسانی که آیین شان اسلام نیست؛ اما در زندگی روزانه خود، مقید به انجام و رعایت اموری هستند که در اسلام توصیه شده است؛ برای مثال دروغ نمی گویند، حقوق دیگران را محترم می شمارند، از نیازمندان دستگیری می کنند، با خانواده و اطرافیان خود مهربانند و ...

این عده اگر از گروه اول باشند؛ یعنی راستی و درستی اسلام را شناختند؛ اما به عمد از پذیرش آن سر باز زدند در زمره کسانی خواهند بود که قرآن آنها را کافر می نامد و با تعبیر «الَّذینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا»[1] از آنان یاد کرده و ایشان را مستوجب عذاب الهی معرفی می کند (أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون؛ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحیمِ؛ ...)

قرآن کریم چه کسی را کافرِ لایق عذاب می داند؟

قرآن کریم کسی را کافر و لایق عذاب می داند که تکذیب و انکار، چاشنی کارش باشد؛ وگرنه کسی که در اثر بی توجهی به دین حق از نعمت پیروی از آن محروم مانده و نه از روی عناد و کبر ورزی، چنین کسی در حقیقت کافر نیست؛ بلکه مستضعفی است که امرش بدست خداست.

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آیات 161 ـ 162 سوره بقره بعد از بیان مطلب بالا می نویسد:

شاهدش این است که خداوند متعال، کفر کافران را در غالب آیات قرآن، مقید به تکذیب می کند، به ویژه در آیات مربوط به هبوط آدم(علیه السلام) که در آن، اولین حکم شرعی را برای بشر تشریع کرده است درباره کافران می فرماید: الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره/39) و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، ایشان اهل آتشند و در آن جاودان خواهند ماند. [2]

اگر شرایط حاکم بر زندگی فرد یا افرادی به گونه ای باشد که در نامسلمانی خود چه در باور و چه در عمل مقصر نباشند بنابر آیه «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»: خدا هیچ کس را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند. توبیخ و مجازاتی از این جهت، متوجه آنان نخواهد شد

سفارش قرآن به اهل کتاب

قرآن کریم در سفارشی به اهل کتاب، آنها را دعوت به اسلام کرده و راه نجات رستگاری ایشان را، هم باور شدن با مسلمانان معرفی کرده درباره آنها می فرماید:

فَإِنْ ءَامَنُواْ بِمِثْلِ مَا ءَامَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنمَّا هُمْ فیِ شِقَاقٍ (بقره/137): اگر آنها به همین امور که شما ایمان آورده‌اید ایمان بیاورند هدایت یافته‌اند و اگر سرپیچی کنند در این صورت، حق را رها کرده و سراغ باطل رفته‌اند.[3] روشن است کسی که در راه باطل قدم بردارد هیچگاه روی نجات و سعادت نخواهد دید.

پاداش خوبی های کسانی که به عمد و با آگاهی و از سر عناد، اسلام را نپذیرفتند

اما کارهای دین پسندید این گروه که با آگاهی و از روی عمد، باور صحیح را یافتند ولی نپذیرفتند، بی مزد نخواهد ماند که اگر بماند با عدالت الهی ناسازگار می شود. خداوند متعال پاداش خوبی های این افراد را در همین دنیا تمام و کمال به آنها داده و با ایشان تسویه حساب می کند. دلیل این سخن، آیه 15 سوره هود علیه السلام است که می فرماید:

مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یُبْخَسُونَ: کسانی که زندگی دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین] دنیا به آنان می‌دهیم و در آن چیزی از آنان کاسته نخواهد شد. به گونه ای که در روز حساب چیزی برای ثواب بردن نخواهند داشت. (آیه 16)

گناه

آنها که اسلام نیاوردند و در نامسلمانی شان مقصر هم نیستند

گروه دوم کسانی اند که به دلایل گوناگون، دین نجات بخش را نشناختند و در این ناآگاهی مقصر هم نبودند و عمدی هم در این باره نداشتند؛ اینها کسانی اند که قرآن کریم با تعبیر مستضعف از آنها یاد می کند. صف آنها را از صف گروه قبل جدا می کند.

بنابر تفسیری که از کافر گذشت کسی که مسلمان نبودن او از روی عناد نیست؛ بلکه از سر ناآگاهی و بی خبریست چنین کسی مستضعف فکری و دینی شمرده شده و پایان کار او به دست خداست؛ یعنی خدا خود می داند با او چه خواهد برخوردی که به صراحت برای ما بیان نکرده است؛ آنگونه که تکلیف و سرانجام نامسلمانهای گروه اول را بیان کرد.

در آیات 97 و 98 سوره نساء آمده است:

بی تردید کسانی که [با ترک هجرت از دیار کفر، و ماندن زیر سلطه کافران و مشرکان] بر خویش ستم کردند [هنگامی که] فرشتگان، آنان را قبض روح می کنند، به آنها می گویند: [از نظر زندگی دینی] در چه حالی بودید؟ می گویند: ما در زمین، مستضعف بودیم. فرشتگان می گویند: آیا زمین خدا وسیع و پهناور نبود تا در آن [از محیط شرک به دیار ایمان] مهاجرت کنید؟! پس جایگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهی است. مگر مردان و زنان و کودکان مستضعفی که [برای نجات خود از محیط کفر و شرک] هیچ چاره ای ندارند و راهی [هم برای خلاصی] نمی یابند.

قرآن کریم در سفارشی به اهل کتاب، آنها را دعوت به اسلام کرده و راه نجات رستگاری ایشان را، هم باور شدن با مسلمانان معرفی کرده درباره آنها می فرماید: فَإِنْ ءَامَنُواْ بِمِثْلِ مَا ءَامَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنمَّا هُمْ فیِ شِقَاقٍ: اگر آنها به همین امور که شما ایمان آورده‌اید ایمان بیاورند هدایت یافته‌اند و اگر سرپیچی کنند در این صورت، حق را رها کرده و سراغ باطل رفته‌اند. روشن است کسی که در راه باطل قدم بردارد هیچگاه روی نجات و سعادت نخواهد دید

مستضعف کیست؟

از این آیات به دست می آید که مستضعف واقعی که عذر او نزد پروردگار عالم پذیرفته است کسی است که به واقع نمی‌تواند وضعیتی را که در آن قرار دارد تغییر دهد، از آن رها شود و یک زندگی اسلامی داشته باشد. و نیز فهمیده می‌شود که بی خبری از معارف دین در صورتی که ناشی از کوتاهی و ضعف باشد و خود انسان هیچ دخالتی در آن کوتاهی و ضعف نداشته باشد در درگاه خدای عز و جل معذور است. [4]

آنچه در پایان این آیات قابل توجه است نویدی البته با کنایه به گذشت از این گونه افراد است چرا که می فرماید:

فَأُوْلَئکَ عَسیَ اللَّهُ أَن یَعْفُوَ عَنهمْ وَ کاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا: پس اینانند که امید است خدا از آنان درگذرد و خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است.

ولی نباید این نکته از نظر پنهان بماند که در عصر حاضر که عصر ارتباطات و فناوری های پیشرفته مربوط به آن است این بهانه که ما ندانستیم و یا از آن بی خبر ماندیم از خیلی ها پذیرفته نیست. امروز که ماهواره ها و پایگاههای اینترنتی هر شهر و آبادی را در نوردیده و بسیاری از ساکنان کره زمین سایه افکنده به سختی می توان بی خبری از اسلام و باورهای آن را باور کرد.

به هر حال اگر شرایط حاکم بر زندگی فرد یا افرادی به گونه ای باشد که در نامسلمانی خود چه در باور و چه در عمل مقصر نباشند بنابر آیه «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»: خدا هیچ کس را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند. (بقره/286) توبیخ و مجازاتی از این جهت، متوجه آنان نخواهد شد. [5]

پی نوشت ها:

1.  آیه 39 بقره و هفت آیه دیگر

2.  تفسیر المیزان 1/390

3.  تفسیر نمونه 1/469

4.  برای مطالعه بیشتر ر.ک به تفسیر المیزان ج 5 ذیل آیه 98 سوره نساء، گفتاری در معنای مستضعف.

5.  ر.ک به همان

امید پیشگر    

بخش قرآن تبیان


مطالب مرتبط:

همه‌ی آدمهای خوب به بهشت نمی‌روند!

آیا ادیسون و امثال او بهشتی می‌شوند؟

نشانه های پذیرش اعمال