تبیان، دستیار زندگی
عالمان و عارفان بزرگ دینی هر کدام به نوعی و بنا به طرز فکر و سلیقه خویش از سفر سخن گفته‌اند و همگی آن را برای تهذیب نفس و عبرت‌آموزی و تکامل فرد دانسته‌اند. با توجه به آنکه تعطیلات عید فرصتی مناسب برای سفر کردن می‌باشد بد نیست اندکی بیشتر با جایگاه و ارزش
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3هدف خوب برای مسافرت های نوروزی


عالمان و عارفان بزرگ دینی هر کدام به نوعی و بنا به طرز فکر و سلیقه خویش از سفر سخن گفته‌اند و همگی آن را برای تهذیب نفس و عبرت‌آموزی و تکامل فرد دانسته‌اند. با توجه به آنکه تعطیلات عید فرصتی مناسب برای سفر کردن می‌باشد بد نیست اندکی بیشتر با جایگاه و ارزش دینی آن آشنا شده و با آگاهی بیشتری بدان اقدام نماییم.

سفر

سفر واژه‌ای است عربی و در لغت به معنی بیرون شدن از شهر خود و به محلی دیگر رفتن، قطع مسافت و پیمودن راهی از محلی به محلی دور آمده است.

غزالی در وجه تسمیه سفر گفته است: «سفر را بدین سبب سفر می‌خوانند که پوشیده‌ها را کشف کند».[مقاله «سیر و سفر و سلوک عرفانی، محمد بهنام‌فر، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بیرجند، سال سوم، شماره سوم، ص 21 و 22]

اهمیت سفر

سفر از جمله موضوعاتی است که همه پرهیزکاران و اولیاءالله اهمیت آن را گوشزد کرده‌اند، از جمله در این‌باره از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: «مسافرت کنید چه اگر در سفر نفع مالی عایدتان نشود از فوائد عقلی بهره مند خواهید شد». (منبع: مکارم الاخلاق ، ص124)

در دیوانی که به امام علی(علیه السلام) نسبت داده شده چنین آمده است:

«برای نیل به تعالی و ترقی، از وطن‌های خود دور شوید و مسافرت کنید که در سفر پنج فایده است:

1ـ سفر باعث تفریح و انبساط روح است و اندوه و آزردگی ها را برطرف می کند.

2ـ مسافرت یکی از راه ‌های تحصیل درآمد و تامین معاش است.

3ـ مسافرت وسیله فراگرفتن علم و تجربه است.

4ـ مسافرت به انسان آداب زندگی می‌آموزد.

5ـ آدمی در سفر با افراد با فضیلت برخورد می‌کند و با آنان دوست می‌شود». (منبع: مستدرک 2 ، ص22)

در کنار این تأکیدات بر این امر نیز اشاره می‌نمایند که سفر نمودن باید همراه با هدف و نیت خاصی صورت پذیرد و الا بی‌فایده خواهد بود:

سفر از جمله موضوعاتی است که همه پرهیزکاران و اولیاءالله اهمیت آن را گوشزد کرده‌اند، از جمله در این‌باره از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که:«مسافرت کنید چه اگر در سفر نفع مالی عایدتان نشود از فوائد عقلی بهره مند خواهید شد»

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصایای خود به حضرت علی (علیه السلام) فرموده‌اند: «سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور:

1- برای تجارت و تحصیل درآمد و اصلاح معاش

2- برای نیل به کمالات معنوی و تعالی روح و ذخیره ی معاد

3- برای تفریح و تفرّج و جلب لذایذ مباح». (منبع: وسائل، ج 3 ، ص177)

مسافرت با هر قصد و نیتی انجام پذیرد سبب می‌گردد انسان تجربیات بیشتری به دست آورده و دانشی مضاعف نسبت به محیط پیرامون خویش کسب نماید.

انسان در سفر و در طول مسیر و با دیدن آثار به جای مانده از پیشینیان، گذر زمان را حس کرده و با تمام وجود درک می‌کند دنیا سرایی است فانی که آدمی تنها مدت زمانی کوتاه در آن زندگی خواهد کرد و روزی ـ هم‌چون سایر اقوام و مردمان ـ به دیار باقی می‌رود.

سفر

انسان با دیدن آثار به جای مانده از تمدن‌های گذشته به این امر وقوف می‌یابد که تنها در صورتی می‌توان جاودانه در دنیا ماند که نام و یادی نیک از خود به جای گذارد. چه بسیار افرادی که سال‌هایی دراز در این جهان زیسته‌اند ولیکن اکنون حتی نامی نیز از آنان باقی نمانده است. چه بسیار حاکمان و قدرتمندانی که به دلیل ظلم و جور و تجاوز به مردمان تنها لعن و نفرین برای خود به جای گذاشته‌اند. انسان با بصیرت با دیدن این آثار و نشانه‌ها قدر عمر خویش را دانسته و تلاش می‌کند با کارهای نیک و شایسته ماندگاری خویش در تاریخ و اذهان را رقم زند و نامی خوش از خویش به یادگار گذارد. از این روست که در قرآن به مۆمنان سفارش می‌نماید در زمین گردش کنند که در آن عبرتی برای صاحبان خرد و اندیشه است:

«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْل ... ». (روم.42)

سفر در طبیعت و دیدن آیات قدرت خداوندی آدمی را بیش از پیش با آفریدگار خویش مأنوس می‌سازد. از این رو خداوند در قرآن یکی از علل سفر کردن را اینگونه نام می‌برد:

«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»؛ «بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز كرده است سپس [باز] خداست كه نشئه آخرت را پدید مى‏آورد خداست كه بر هر چیزى تواناست». (عنکبوت/20)

انسان در سفر و در طول مسیر و با دیدن آثار به جای مانده از پیشینیان، گذر زمان را حس کرده و با تمام وجود درک می‌کند دنیا سرایی است فانی که آدمی تنها مدت زمانی کوتاه در آن زندگی خواهد کرد و روزی ـ هم‌چون سایر اقوام و مردمان ـ به دیار باقی می‌رود

خداست که کوه، آسمان، دریا، زمین و تمام زیبایی‌های درون آن را خلق کرده است. بی اذن و اراده او هیچ موجودی تاب زندگی ندارد و نظام آفرینش با تدبیر او استوار و پابرجاست. دیدن این همه شکوه و زیبایی و نظم و استواری به انسان یادآوری می‌کند که قدرت تنها و تنها در دستان اوست و جز او از کسی نباید خوف و هراسی به دل راه داد. انسان عاقل می‌داند که جز در برابر چنین قدرتی نباید خضوع کرد و جز او نباید دل به کسی بست که هر کس با هر قدرتی، هر آنچه دارد در دستان اوست و اگر او بخواهد به آنی از کفش خواهد گرفت.

آری! سفر مجالی است برای تفریح و تفرج و با هم بودن. لحظاتی شیرین و به یادماندنی که لذتش تا سال‌های سال کام آدمی را شیرین می‌سازد.

سکانداران دین علاوه بر آنکه به جنبه‌های مادی و لذت‌های دنیایی سفر توجه نموده‌اند؛ از پیروان خویش خواسته‌اند چشم دل به روی حقایق گشوده و قدری نیز تأمل کنند. و اگر چنین گردد دنیا و آخرت زیبا خواهد شد.

زینب مجلسی راد               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


مطالب مرتبط:

نگاه اسلام به شادی و تفریح

الگویی برای زنان و مردان مسلمان جهانگرد

دفترچه راهنمای انسان

قرعه کشی برای اعزام حجاج !؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.