تبیان، دستیار زندگی
«عدالت» واژه ای است در ظاهر محبوب و مورد پسند همگان، ولی در واقع غریب! مبحثی که در تمامی اعصار و خصوصا در جوامع متمدن دنیا جایگاهی بس والا برخوردار بود؛ و مورد تکریم و توجه اقشار مختلف است. این نکته از دید نافذ مقنین مختلف مغقول نمانده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسانه ملی؛ بازیچه دست افرادی خاص

مرز مجاز و ممنوع تبلیغات در رسانه


«عدالت» واژه ای است در ظاهر محبوب و مورد پسند همگان، ولی در واقع غریب! مبحثی که در تمامی اعصار و خصوصا در جوامع متمدن دنیا جایگاهی بس والا برخوردار بود؛ و مورد تکریم و توجه اقشار مختلف است. این نکته از دید نافذ مقنین مختلف مغقول نمانده است.

تلویزیون

قانونگذار در اصول مختلفی از قانون اساسی، اقدام به تعریف ابعاد مختلف از عدالت اجتماعی کرده است چنانچه در اصولی نظیر بند 9 از اصل 3 قانون اساسی در وصف بیان وظایف دولت آورده شده است که: «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی» در واقع همه ایرانیان دارای جایگاهی هم طراز در برابر قوانین حاکم شناخته شده اند که این به معنای عدالت واقعی است.

جای خالی عدالت

آیا بیان عدالت تنها در متون قانونی کافی است؟ آیا ارایه تبلیغات در هر برنامه و به هر نحو و شکلی موافق آرمان های فرهنگی مدنظر جامعه ما بوده و مطلوب پخش در تلویزیون ملی و دولتی ما است؟ آیا ما مجاز هستیم که رسانه ملی را بازیچه دست افرادی خاص کرده و با هدف تضمین منافع شخصی آن ها، اقدام به تولید و پخش برنامه های مدنظرشان به هر قمیمتی کنیم؟

اصل 44 از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان می کند «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه  سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است بخش دولتی شامل رادیو و تلویزیون است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است.» وقتی صفت ملی بودن و مالکیت عمومی بر چیزی باز شود، بدان معناست که از بند سیطره افکار و عقاید شخصی رها شده و متعلق به افراد خاصی نخواهد بود و از آن یک ملت است و نهایتاً نمی توان بنابر نظر و میل افرادی خاص و تنها به منظور نفع رسانی به آن ها و بدون در نظر گرفتن مصالح عموم افراد جامعه از آن بهره جست؟!

رسانه ملی یا دروازه تبلیغاتی

در ماده 1 طرح اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، صدا و سیما موسسه ای دولتی و دارای شخصیت حقوقی معرفی شده و بیان می دارد که این سازمان تابع قوانین حاکم بر موسسه های دولتی است مگر در مواردی که در طرح مجلس مقررات خاصی پیش بینی شده باشد حال چه شده است که رسانه ای ملی که مالکیتش از آن یک ملت است این روزها بازیچه برنامه سازانی شده است که بدون ذره ای توجه به مصالح عموم جامعه با نادیده انگاشتن عدل و انصاف خواسته و ناخواسته موجبات رنجش و نارضایتی اقشاری از افراد همین جامعه را ایجاد کرده اند؟!

ما منکر حق تبلیغات تجاری و بازرگانی تلویزیونی نیستیم و در بند 6 از ماده 22 اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نیز در بند 4 از ماده 26 طرح اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز منطوفی با همین مضمون به چشم می خورد که «درآمدهای ناشی از برنامه های تبلیغاتی و پخش آگهی های بازرگانی» را جزیی از مواد تأمین منابع مالی این سازمان بر شمرده است

روی صحبت ما آن دسته از برنامه سازانی است که دیگر هیچ مرز مشخصی میان برنامه های تولیدی و پیام های تبلیغاتی قابل نبوده و بدون هیچ قبحی، برخلاف برخی قوانین و متون مدون شده عمل می کنند چرا که اصل 7 از مجموعه مقررات و ضوابط تولید آگهی های رادیویی و تلویزیونی مصوبه اداره کل بازرگانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چنین تصریح می دارد که «آگهی ها باید از نظر اجرا و سبک به نحوی ساخته شوند که بینندگان و شنوندگان، به سادگی آن ها را از برنامه های تلویزیونی تمیز دهند» حال آیا درست است که تمام وقت محبوب ترین برنامه تولید ویژه کودکان و نوجوانان یک شبکه سراسری از تلویزیون ملی را به تبلیغات خوراکی ها و اقلام مختلف غذاهای دل فریب مخاطبان خاصش به جهت حصول رضایت سرمایه دارانی خاص و معدود اختصاص داده شود؟

تبلیغات در رسانه

ممنوعیت تبلیغات در فضاهای مخصوص کودکان

ما منکر حق تبلیغات تجاری و بازرگانی تلویزیونی نیستیم و در بند 6 از ماده 22 اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نیز در بند 4 از ماده 26 طرح اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز منطوفی با همین مضمون به چشم می خورد که «درآمدهای ناشی از برنامه های تبلیغاتی و پخش آگهی های بازرگانی» را جزیی از مواد تأمین منابع مالی این سازمان بر شمرده است، لیکن این موارد در کنار اصولی دیگر همچون اصل 7 مذکور در فوق و یا اصل 69 از همین مجموعه مقررات و ضوابط قرار گرفته است که چنین اشعار می دارد: «هنگام پخش برنامه های ویژه کودکان، پخش آگهی های مربوط به مواد غذایی، کبریت و محصولاتی با خواص دارویی و حاوی ویتامین، غذاهای کمکی کودکان و ... ممنوع می باشد.» با تمام این موارد مورد اشاره آیا باز هم جایی باقی می ماند که بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و وضعیت مالی اقشار جامعه به تبلیغاتی در برنامه هایی بپردازیم که حاصل آن تکرار مکررات برای اقشار غنی و ایجاد حسرت و رنجش قشر مستضعف جامعه باشد؟ آیا برنامه سازان مجاز هستند تا در برنامه هایی با قابلیت پخش در تمام شهرها و روستاها با مخاطبینی که احساساتشان غالب بر قوه تعقل و تفکر در مورد واقعیت ها است و گاها در نقاطی محروم و با امید سرگرمی و فرار از مشکلات اقتصادی و دغدغه های مالی خانواده خویش، دقایقی را صرف تماشای برنامه های دلخواه و مطلوبشان می کنند که از شبکه های سراسری پخش می شود و شاید این تنها سهمشان از تقسیم عدالت در جامعه بوده است! به تعریف از محصولاتی بپردازند که تنها باب میل این کودکان بوده و شاید امکان تجربه ی یک مرتبه آن را نیز نداشته باشند؟ مگر آیین نامه اجرایی ماده 7 قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان مصوب 1388 مجلس شورای اسلامی، در مقام بیان موارد تبلیغ خلاف واقع و اطلاعات نادرست در بند «ف» استفاده ابزاری از کودکان، که نقش اصلی را در معرفی کالا و خدمات ایفا می کنند، ممنوع ندانسته است؟ پس با چه جواز و طی چه استدلالی تمام محوریت برنامه های ویژه کودکان معطوف تبلیغات می شود؟ آیا این مصداق استفاده ابزاری از روحیات احساسات ذهن و علایق کودکان نیست؟!

در ماده 1 طرح اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، صدا و سیما موسسه ای دولتی و دارای شخصیت حقوقی معرفی شده و بیان می دارد که این سازمان تابع قوانین حاکم بر موسسه های دولتی است مگر در مواردی که در طرح مجلس مقررات خاصی پیش بینی شده باشد حال چه شده است که رسانه ای ملی که مالکیتش از آن یک ملت است این روزها بازیچه برنامه سازانی شده است که بدون ذره ای توجه به مصالح عموم جامعه با نادیده انگاشتن عدل و انصاف خواسته و ناخواسته موجبات رنجش و نارضایتی اقشاری از افراد همین جامعه را ایجاد کرده اند؟!

به راحتی و با وحدت ملاک قرار دادن اصول و قوانین می توان به مصوبه جلسه 198 شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورخ 27/11/1388 در زمینه تصویب سیاست ها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی اشاره کرد که در بند 7 از بخش «ب» و در خلال بیان این ضوابط اشعار می دارد: «تبلیغات باید از تشویق و تجمل و اسراف پرهیز کند و بجای تحریص به مصرف معطوف به معرفی خصوصیات درست کالا باشد» و نیز در بند 9 همان بخش نیز بیان شده است «تبلیغات در فضاهای مخصوص کودکان ممنوع است» با در نظر گرفتن اصل 65 از مجموعه مقررات و ضوابط تولید آگهی ها که قید کرده «در آگهی نباید از کودکان با صراحت درخواست شود محصولی را خریداری  کنند یا از والدین خود و یا دیگران چنین درخواستی کنند.» و نیز با مدنظر قرار دادن اصل 67 از همین مجموعه که اشعار می دارد «آگهی ها نباید به کودکان القا کنند که چنانچه کالای موضوع آگهی را نداشته باشند یا خریداری نکنند، از دیگر کودکان پایین تر هستند و...» راه هر نوع توجیهی در مورد تولید و پخش این قبیل برنامه های غیر اصولی و بدون کارشناسی اخیر صدا و سیما خصوصا در حوزه کودکان و نوجوانان را بر روی مسئولین مربوطه در این بخش بسته نگاه داشته و تنها سوالاتی مطرح می شود که تا به کی به این سیاست غلط در پیش گرفته شده ادامه داده خواهد شد؟ آیا سلامت روانی فرزندانمان نیز در پی این تبلیغات به ظاهر دلسوزانه با هدف هر چند توجیهی سلامت جسمی آنان، تضمین خواهد شد؟!

بخش حقوق تبیان

منبع : روزنامه همشهری /امیرحسین کاشانی