تبیان، دستیار زندگی
در «خط ویژه» شاهد گناه و گناه‌تر هستیم. برخی اشتباهات تنها نگریسته می‌شوند و برخی دیگر کمتر ایراد دارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«خط ویژه»؛ گناه و گناه‌تر!


در «خط ویژه» شاهد گناه و گناه‌تر هستیم. برخی اشتباهات تنها نگریسته می‌شوند و برخی دیگر کمتر ایراد دارند.

«خط ویژه»؛ گناه و گناه‌تر!

«تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد می شود!»؛ این جمله یکی از رایج ترین و حکیمانه ترین ضرب المثل های شیرین فارسی است. یک معنای ضمنی دارد و یک معنای صریح. معنای صریح آن بزرگتر شدن اشتباه در صورت تکرار اشتباه - در صورت عدم بازگشت و تنبه از آن است - و معنای ضمنی آن عدم تفاوت در میان گناهان و خطاها؛ یعنی گام نهادن در راه تیرگی ها - اگر با توجه و بازگشت همراه نباشد - هر نوبت بزرگتر و بیشتر می شود؛ به عبارت دیگر انجام آگاهانه گناه می تواند تکرار شود و نوبت بعدی بزرگتر. پس در ناصواب بودن گناهان میان آنها فرقی نیست.

برداشت اول: ایده؛ توجیه

پس از این مقدمه کوتاه بهتر است در مورد فیلمی صحبت کنیم که عکس همان ضرب المثل بالاست. یعنی می گوید گناه و گناهتر وجود دارد. برخی خطاها وجود دارد و برخی خطاها از آنها بزرگترند. گروهی از حساب یک ویژه خوار(رانت خوار) دزدی می کنند به بهانه اینکه او از بانک سوء استفاده کرده است و با زد و بند 10 میلیارد وام گرفته است. پس از او که ویژه خوار است باید دزدی کرد. در اشتباه بودن ویژه خواری شکی نیست اما این اتفاق توجیهی برای آن نیست که افرادی دوباره به تخلف دست بزنند. هم توجیه مناسبی برای تخلف های دیگر نیست و هم ممکن است به بی انصافی منتهی بشود. چه بسا افرادی به ویژه خواری دست بزنند؛ آیا این مساله قابل تعمیم به تمام کسانی است که از وام های بانکی استفاده می کنند؟

در «خط ویژه» شاهد گناه و گناه تر هستیم. برخی اشتباهات تنها نگریسته می شوند و برخی دیگر کمتر ایراد دارند. اگر یک ویژه خوار وام بگیرد اشتباه تر است از وقتی که چندین نفر از وام او(که در واقع سپرده های مردمی است) دزدی کنند. آیا با این نگاه امنیت اقتصادی بر هم نمی خورد؟ آیا این وضعیت مانند وقتی نیست که از فردی زورگیری شود و او به همراه دیگر دوستانش به سراغ زورگیران بروند تا آنها را از بین ببرند؟ با این منطق جامعه از ثبات برخوردار می شود؟ آیا این دلیل مناسبی برای توجیه کم کاری مجریان قانون است؟

کاش نقش اول فیلم کیایی حداقل نخبه ای بود که می توانستیم کمی با او همذات پنداری کنیم. او تنها یک فیلمنامه نویس است که می خواهد مهاجرت کند! این نگاه ناامیدانه تنها مربوط به هسته اصلی گروه هم نیست.

برداشت دوم: انگیزه؛ ناامیدی

حالا چرا این گروه دست به چنین کاری می زنند؟ اصلی ترین هدف هسته اصلی گروه سارقان فیلم - یعنی مصطفی زمانی و همسرش هانیه توسلی - به دست آوردن یک مبلغ کلان برای خروج از کشور است. حتی صبح روز آخر برای آنکه هیچ ابهامی برای تماشاگران به وجود نیاید باز هم مصطفی زمانی تاکید می کند باید از کشور برود.

کاش نقش اول فیلم کیایی حداقل نخبه ای بود که می توانستیم کمی با او همذات پنداری کنیم. او تنها یک فیلمنامه نویس است که می خواهد مهاجرت کند! این نگاه ناامیدانه تنها مربوط به هسته اصلی گروه هم نیست. باقی افراد این گروه هم از پیشنهاد خروج از کشور استقبال می کنند. تنها همسر یکی از اعضای گروه مخالف است و تلاش می کند شوهرش را از این جمع خارج کند.

«خط ویژه»؛ گناه و گناه‌تر!

برداشت سوم: تحقیر

گاهی وضعیت شخصیت های بدبخت فیلم های ما حیرت انگیز است. انگار هر چه بلا در آسمان هست بر سر شخصیت های فیلم نازل شده است. به بیان دیگر انگار هرچه فیلمنامه نویس و کارگردان در صفحات حوادث و برخوردهای روزمره دیده اند باید یکجا در شخصیت های فیلمشان جمع شود. برای مثال وضعیت میترا حجار (خواهر یکی از دو جوان) نیز جالب است. او در یک شرکت خدماتی کار می کند و در ادامه متوجه می شویم در این شرکت خدماتی به خاطر آنکه مشکل مالی داشته است با افرادی که شرکت می گفته رابطه برقرار کرده و پولی بابت تن فروشی دریافت می کرده است.

البته فیلمساز تلاش می کند وضعیت را از این بحران خارج کند، بنابراین میترا حجار می گوید او تا به حال این کار را انجام نداده و در آینده باید دست به تن فروشی بزند اما دیگر افرادی که در آنجا کار می کنند به این کار اشتغال دارند.

تحلیل های سطحی فیلمساز تنها به این منتهی نمی شود. سکانس پایانی نمونه ای جالب در سینمای ایران است. در این سکانس دزدان اصلی وقتی از سرقت بخشی از پول های سرقت شده که به دلار تبدیل شده است ناامید می شوند پول ها را از بالای پل هوایی به زمین می ریزند. مردمی که سوار بر خودرو هستند با دیدن این صحنه وسط اتوبان متوقف می شوند و شروع به جمع آوری پول ها می کنند. ریزش دلارها از آسمان و دَلگی مردم برای جمع آوری آنها نمایشی توهین آمیز از مردم است. چیزی که باز هم تاکید می کند آقای فیلمساز وقت نوشتن فیلمنامه و ساختن آن، حالشان خیلی خوب نبوده است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : خبرگزاری فارس / مهدی انصاری

مطالب مرتبط:

متروپل، متروپل که می‌گفتن این بود؟!  

سایه روشن با  فرزاد موتمن