تبیان، دستیار زندگی
ایران نخستین کشور در خاورمیانه بود که با غرب و هنر غربی روبه رو شد. از همان دوره هخامنشیان، رویارویی با هنر یونانی، تاثیرات خود را بر پیکره هنر ایرانی وارد کرد. اما شاید زوال هنر ایرانی در مواجهه با هنر غربی را در دوره صفوی باید جستجو کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاثیر هنر غربی و تخریب هنر ایرانی


ایران نخستین کشور در خاورمیانه بود که با غرب و هنر غربی روبه رو شد. از همان دوره هخامنشیان، رویارویی با هنر یونانی، تاثیرات خود را بر پیکره هنر ایرانی وارد کرد. اما شاید زوال هنر ایرانی در مواجهه با هنر غربی را در دوره صفوی باید جستجو کرد.

تاثیر هنر غربی و تخریب هنر ایرانی

از مطالعه منابعی که چگونگی تاثیرپذیری هنر ایرانی را از غرب مورد پژوهش و بررسی قرار داده اند، می توان گفت که این اثرپذیری ، به راه های زیر صورت پذیرفته است:

·         ارتباط ایران با غرب از طریق هیات های سیاسی ، مذهبی ، بازرگانی که از غرب به ایران می آمدند و آمد و رفت جهانگردان و هنرمندان اروپایی به ایران.

·         اعزام سفرا و نمایندگانی از ایران به کشورهای اروپایی برای مقاصد سیاسی و بازرگانی

·         انتقال ارمنیان ساکن جلفا به ایران (اصفهان) با تصمیم شاه عباس اول و تاثیرپذیری از هنرمندان ارمنی

·         ورود آثار هنری اروپایی به ایران و تماس مستقیم با نقاشان اروپایی در ایران به ویژه اصفهان

·         اعزام نقاشان ایرانی به اروپا برای تحصیل سبک و روش نقاشی غربی1

"آثار توجه به نقاشی غربی، از همان نخستین سال های شهریاری خاندان صفوی در ایان مشاهده می شود . چنان که شاه اسماعیل صفوی و شاه تهماسب ، در همان سالها ی نخستین شهریاری این خاندان، اجازه دادند که نقاشان و نگارگران اروپایی، پرده هایی از چهره و قیافه ی حقیقی هر دو آنان تهیه کنند که اینک در موزه "رویال گالری دزوفیسی" در شهر فلورانس، نگهداری می شود." 2

"میناس"3 از نخستین هنرمندانی بود که شیوه و موضوعات نقاشی اروپایی را به ایران وارد کردند. او در جوانی زیر نظر یک معلم اروپایی، آموزش دید و سپس در جلفای نو اصفهان ساکن شد. از طریق نوشته های سفیران و جهانگردان اروپایی، مشخص است که غیر از میناس، شماری از نقاشان اروپایی از جمله "خوان لوکاس"، "وان هاسولد" که هلندی بودند و "ژول" نقاش یونانی و "فیلیپس آنجل" نقاش انگلیسی و نقاش معروف به "ژان هلندی" که همگی در اصفهان به نقاشی دیوارهای قصر شاهی یا کاخ ها و منازل اشراف مشغول بوده اند.

نقاشان ارمنی ، با نقاشی دیوارهای کلیسا و خانه های اعیانی جلفا، چشم انداز بصری جدیدی را گشودند که سایه روشن و پرسپکتیو با آن همراه شد و جنبه ی زمینی و عینی نقاشی، غلبه یافت.

هدف از اجرای این نقاشی ها زیباتر کردن و تزیین فضای زندگی و یا ثبت تصویر یک شاهزاده یا اعیانزاده برای ارضای امیالش بوده است و در نتیجه اندام انسان ها و چهره هایشان  ، کاملا عینی و واقعی نیست و آرمانی است

غیر از جلفا ، نقاشی های بزرگ دیواری در خانه ی بزرگان و اشراف و درباریان سراسر شهر اصفهان توسط نقاشان ارمنی و اروپایی و به تدریج ایرانی، رایج شد که به قصد تزئین و زیبانمودن معماری و به ویژه فضاهای داخلی بنا، اجرا می شد.

"در دوران کهن، دیوارنگاری بیشترین اهمیت را در میان انواع هنر تصویری داشت، حال آنکه پس از استیلای مغولان ، اهمیت آن در مقایسه با تصویرگری کتاب، بسیار کاهش یافت. نقاشی دیواری بزرگ اندازه ، مجددا در عهد صفویان مورد توجه قرار گرفت . هرچند دقیقا به ویژگی های نگاره های کوچک اندازه وابسته بود." 4

شیوه اجرای این نقاشی های دیواری ، رنگ و روغن و مقاس آنها بزرگ است به گونه ای که آدمها نزدیک به اندازه طبیعی و بعضا در اندازه طبیعی هستند، تا حدودی پرسپکتیو دارند و در زمینه ی تعدادی از آنان ، منظره هایی دیده می شود که کاملا به شیوه ی اروپایی اجرا شده اند.

هدف از اجرای این نقاشی ها زیباتر کردن و تزیین فضای زندگی و یا ثبت تصویر یک شاهزاده یا اعیانزاده برای ارضای امیالش بوده است و در نتیجه اندام انسان ها و چهره هایشان  ، کاملا عینی و واقعی نیست و آرمانی است . این نقاشی های دیواری ، هرچند همان گونه که اشاره شد از نگاره های کتاب آرایی عصر خود ، ریشه گرفته اند، ولی در عین حال همان نقاشی های دیواری مربوط به سده های سه و چهار هجری را تداعی می کنند . (تصویر2)

تاثیر هنر غربی و تخریب هنر ایرانی

در این تصویر ، نقاش از همان سبک پیروی کرده است که پس از قرن ها فاصله آن را در نقاشی های دیواری دوره صفوی و سپس در مکتب زندو قاجار می بینیم:

حال انسان ها تا حدی خشک و مصنوعی ولی آرمانی است یعنی ستون مهره های کاملا عمودی ، قفسه سینه ستبر و افراشته، کمر باریک، بازوان قوی ولی دست و انگشتان ظریف و تمام فرم ها و ترکیبات آنها موزون و چشم نواز هستند و گردش موسیقیایی خطوط و استفاده از نقش و نگار ظریف در پر کردن سطوح ، بسیار چشم نواز است.5

این ویژگی های تصویری با وصف کلامی شخصیت ها و قهرمانان شاهنامه کاملا هم سو است و پهلوانان نیز با همین صفات ظاهری وصف شده اند . این مشترکات ذهنی آرمان خواهانه که نقاش و شاعر هر دو داشته اند ، ایده آلی را بازآفرینی می کرد که در بسیاری از هنرهای این مرز و بوم، اشاراتی از آن را می بینیم. مفاهیم نمادین این گونه نقوش ، بیش از واقعیت تصاویر ، مشهود است.

" در زمان های بعد ، این انطباق سبک، به عنوان یک مفهوم ، همچنان ادامه یافت. مثلا شیر در هنر و ادبیات ایران، از نظر سنت، نماد سلطنت و پادشاهی است که همواره از دوران پیش از تاریخ تا قرون اخیر با بدنی کشیده و پنجه هایی محکم و دهانی باز ترسیم شده است."6

پس در پایان می توان این گونه نتیجه گرفت که "نقاشی های دیواری دوره صفوی، ادامه نقاشی دیواری چندین قرن قبل و خاستگاه مکتب زندو قاجار است. " 7 هرچند که کم کم تاثیراتی از بعدنمایی هنر غربی و دانش پرسپکتیو در آن ریشه دوانده و آن را به سمت نوعی نگارگری-نقاشی سوق می دهد.

پی نوشت:

1- افشار مهاجر، ص34

2- ذکاء، ص 39

3- نقاش و تصویرگر ایرانی (حدود 1024-1091هـ.ق)

4- پاکبار، ص8

5- افشار مهاجر، ص35

6- سودآور، ص14

7- افشار مهاجر، ص36

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

افشار مهاجر، کامران/ هنرمند ایرانی و مدرنیسم

پاکباز، روئین/ نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز

ذکاء، یحیی/ نگاهی به نگارگری در ایران

سودآور، ابوالعلاء/ هنر دربارهای ایران

مطالب مرتبط:

هنر نقاشی دیواری دوران صفوی

مکتب تبریز دوم