گرانی یا برف؛کدامیک کمر مردم را زودتر خم کرد
جدای از مشکلات بحران برف برای ساکنان گیلان و مازندران، فرصتجویی عدهای که بیتوجه به عمق بحران و فاجعه و زیر سایه بیتوجهی مسئولان دولتی، اقدام به افزایش نرخ و تعرفه انواع کالا و خدمات کردند، قابل تأمل و تأسف است.
بحران اخیر برف و سرما در شمال کشور که تاکنون خسارات زیادی به ساکنان و کشاورزان استانهای شمالی کشور کرده است، مقصران متعددی از جمله وزارت نفت، سازمان هواشناسی و سازمان مدیریت بحران دارد که در چگونگی پیشبینی وضعیت جوی، توزیع انرژی و اتخاذ تدابیر پس از وقوع این بحران کوتاهیهایی را داشتهاند اما همیشه یکی از اصول اساسی پس از وقوع بحران، ایجاد آرامش و امنیت برای افرادی است که دچار بحران شدهاند و نیاز به آرامش فکری برای بازیابی جسمی و روحی خود دارند.
جدای از مشکلات ساکنان استانهای گیلان و مازندران که بسیاری از آنها در خانههای روبه ویرانی خود، محبوس شده بودند و ابتداییترین امکانات زندگی هم برایشان تبدیل به رۆیا شده بود، مشکلی که ناشی از سوء تدبیر مسئولان است، فرصتجویی فروشندگان و ارائه کنندگان خدمات به مردم است که بیتوجه به عمق بحران و فاجعه و زیر سایه بیتوجهی مسئولان دولتی، اقدام به افزایش نرخ و تعرفه انواع کالا و خدمات کردند.
جدای از مشکلات ساکنان استانهای گیلان و مازندران که بسیاری از آنها در خانههای روبه ویرانی خود، محبوس شده بودند و ابتداییترین امکانات زندگی هم برایشان تبدیل به رۆیا شده بود، مشکلی که ناشی از سوء تدبیر مسئولان است، فرصتجویی فروشندگان و ارائه کنندگان خدمات به مردم است که بیتوجه به عمق بحران و فاجعه و زیر سایه بیتوجهی مسئولان دولتی، اقدام به افزایش نرخ و تعرفه انواع کالا و خدمات کردند
در گذشته رسم بر این بود که هنگام بروز حوادثی چون سیل، زلزله، خشکسالی و سرمای شدیدی چون امسال، مردم از اقصینقاط کشور به کمک حادثهدیدگان میشتافتند اما این روزها گویا همچون بسیاری از سنتها که فراموش شده، این سنت نیز به باد فراموشی سپرده شده و منفعت را در این میبینیم که نمک بر زخم مردمی بریزیم که زیر بار سنگین برف و سرما کمر خم کردهاند. از نامهربانی مردم که بگذریم، باید از مسئولان دولتی و مراجع نظارتی این سوال را پرسید که چرا در برابر گرانیهای وحشتناک و غیرقابل توجیه اخیر در استانهای بحرانزده سکوت کردهاند و اقدامی نمیکنند. چرا خبری از برخورد با گرانفروشان نیست.
یک فروشنده به چه حقی به خود اجازه میدهد به بهانه کمبود و سرما، محصول و کالایی را که در اختیار دارد به دهها یا صد برابر قیمت معمول به فروش برساند. چرا یک راننده تاکسی باید قیمت مسیر را حدود 30 برابر افزایش دهد؟ چرا به جای اینکه امکانات اولیه به سرعت در اختیار مردم قرار بگیرد، آنها باید نان را به قیمت جان بخرند؟ اگر دولت در تهیه اقلام اساسی و ضروری با مشکل روبهرو بود، چرا مانند حوادث مشابه دیگر، از مردم کشور تقاضای کمک به بحرانزدهها را نکرد؟
تمام این اتفاقات ناشی از این است که در شرایط عادی و هنگام بروز تخلفات کوچک و جزئی، برخوردهای قانونی، بایسته و بازدارنده با متخلفان صورت نمیگیرد تا آنها در چنین شرایطی که شهروندان برای زنده ماندن به ابتداییترین مایحتاج مانند نان و آب دارند، آنها را با قیمتهای گزاف بفروشند.
در زیر بخشی از کالاهایی که در مواقع بحران جزو ضروریات محسوب شده اما در روزهای اخیر در برخی شهرها مانند تنکابن،صومعه سرا، فومن و نوشهر با افزایش عجیب روبهرو شدهاند را میبینید.
نام کالا | قیمت فعلی | قیمت قبلی |
نان | 1500 تومان | 500 |
آب معدنی بطری | 3 هزار تومان | 650 |
آب معدنی بستهای | 12 هزار تومان | 4000 |
سیب زمینی | 5 هزار تومان | 1800 |
چراغ قوه | 35 هزار تومان | 15000 |
چکمه | 30 هزار تومان | 10000 |
پارو | 15 تا 20 هزار تومان | 5000 |
برفروبی | 200هزار تا یک میلیون | ....... |
تاکسی (چالوس_ساری) | 30000 | 12000 |
منبع:تسنیم