چگونه گناه همه زندگی ما را می گیرد !!
گناه ابعاد ویرانگرى بر جامعه و افراد آن دارد كه فراتر از ابعاد مورد بررسى این نوشتار است. در اینجا تنها اشارهاى به دو اثر مهم گناه، بر شخص گناهكار مىكنیم.
یكى از آثارى كه در روایات براى گناهان شمرده شده، این است كه انسان با ارتكاب هر گناهى راه را براى گناه دیگر هموار و بر آن جرأت پیدا مىكند.[1]
امام رضا 7 مىفرماید:
الصَّغَائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ إِلَى الْكَبَائِرِ، وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ فِی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ فِی الْكَثِیر [2] ؛
گناهان كوچك راههاى گناهان بزرگ هستند. كسى كه از خداى تعالى در گناه كوچك ترس نداشته باشد، در گناهان بزرگ هم از او نمىهراسد.
انسان معمولا تا گناهى را مرتكب نشده، از ارتكاب گناه هراس و اضطراب دارد، ولى وقتى نخستین گناه را مرتكب شد، مقدارى از ترس و هراس او از بین مىرود و با ادامه دادن به تدریج ترس و اضطرابش به كلّى زائل مىشود، تا آنجا كه از هیچ جرم و جنایتى وحشت به خود راه نمىدهد. امام على بن الحسین(علیهماالسلام) به فرزندان خویش فرمود:
اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِیرَ مِنْهُ وَ الْكَبِیرَ فِی كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَى عَلَى الْكَبِیرِ. أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ 6 قَالَ: مَا یَزَالُ الْعَبْدُ یَصْـدُقُ حَتَّـى یَكْتُبَهُ اللَّهُ صِدِّیقاً وَ مَا یَزَالُ الْعَبْدُ یَكْذِبُ حَتَّى یَكْتُبَهُ اللَّهُ كَذَّاباً [3]؛
از دروغ كوچك و بزرگ به جدّ یا شوخى پروا كنید؛ زیرا كه انسان وقتى دروغ كوچك را مرتكب مىشود بر دروغ بزرگ هم جرأت پیدا مىكند. آیا نمىدانید كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مىفرماید: بندهاى كه بر راستگویى مداومت مىكند، خداى تعالى در نهایت او را صدّیق و راستگو ثبت مىكند و بندهاى كه به دروغگویى مداومت مىكند در نهایت خداى تعالى كذاب و دروغگویش ثبت مىكند.
پس عدم توجه و پشیمانى از گناه كوچک به تدریج كار را بر انسان دشوار مىكند. با این بىتوجهى ممكن است انسان به مرحلهاى برسد كه ارتكاب گناهان بزرگ برایش سهل و آسان گردد. بنابراین انسان تا حدّى كه مىتواند، باید از اوّل كار خود را محكم و خالص انجام دهد و از گناهان كوچك و بزرگ خود به سادگى عبور نكند و همیشه كارهاى روزمرّه خویش را مورد محاسبه دقیق قرار داده، كردار بد و معاصى خُرد و كلان خود را با توبهاى خالص همراه كند تا آثارى از ناحیه آنها متوجه او نگردد.
2. فساد و تباهى و قساوت قلب
یكى دیگر از آثار گناه در انسان این است كه موجب فساد و تباهى قلب مىشود. امام صادق(علیه السلام) مىفرماید پدرم مىفرمود :
مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ. إِنَّ الْقَلْبَ لَیُوَاقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ [4] ؛
چیزى تباه كنندهتر از گناه بر قلب وجود ندارد. گناه وقتى وارد قلب مىشود، همیشه با آن است تا این كه بر آن چیره شود و آن را زیر و رو كند.
در روایتى دیگر مىفرماید:
إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ، فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ، زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً [5] ؛
وقتى گناهى از شخصى سر مىزند، در دل او نقطه سیاهى به وجود مىآید. پس اگر از گناه توبه كرد، آن نقطه سیاه زایل مىشود و اگر بر گناه اصرار نمود و به آن افزود، آن نقطه سیاه هم افزایش پیدا مىكند، تا این كه بر دل چیره شود و بعد از آن هرگز روى رستگارى را نخواهد دید.
این حدیث در حقیقت شرح و تفسیر حدیث پیشین است. همچنین این احادیث با احادیثى كه هر گناه را هموار كننده راه براى گناه بعدى معرفى مىكند، قابل جمع و هماهنگ است.
امیرالمۆمنین 7 مىفرماید:
مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِكَثْرَةِ الذُّنُوبِ[6] ؛
اشكها خشك نشود، جز به خاطر قساوت دلها و دلها قساوت پیدا نمىكنند، جز به جهت كثرت گناهان.
پی نوشت ها:
[1] . این امر درباره اطاعتها هم صادق است؛ یعنى هر اطاعتى به دنبال خود راه اطاعت دیگر را باز مىكند.
[2] . عیونالاخبار، ج2، ص180؛ بحارالانوار، ج68، ص174.
[3] . الكافى، ج2، ص338؛ بحارالانوار، ج69، ص235.
[4] . الكافى، ج2، ص268؛ بحارالانوار، ج70، ص312.
[5] . همان، ص 271؛ بحارالانوار، ج70، ص327.
[6] . عللالشرایع، ج1، ص81؛ بحارالانوار، ج70، ص354.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: کتاب اخلاق فطری مۆلف محمد بیابانی اسکویی