تبیان، دستیار زندگی
بیگانه یک درام اجتماعی است که از دغدغه های انسانهایی سخن می گوید که باید به جرم زندگی کردن تاوان هایی سخت به جامعه باز پس کنند ، حال انسانها برای یکدیگر نه تنها تیمار و مرهمی نیستند بلکه گردن بندی هستند که دائم بر سرنوشت انها اویزان است و اطرافیان برای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از راه رسیدن

نگاهی به فیلم‌های سی‌ودومین جشنواره فیلم فجر؛


بیگانه یک درام اجتماعی است که از دغدغه های انسانهایی سخن می گوید که باید به جرم زندگی کردن تاوان هایی سخت به جامعه باز پس کنند ، حال انسانها برای یکدیگر نه تنها تیمار و مرهمی نیستند بلکه گردن بندی  هستند  که دائم بر سرنوشت آنها آویزان است  و اطرافیان برای تخلیه عقده ها و چالش هایی که در زندگی ایجاد شده دست گرمی سهل الوصولی اند و این آدم های پیرامون هستند که می توانند سنگینی این درونیات تلخ را عهده دار شوند حال در این میان ارتباطات  خونی و سببی فرقی نمی کند چه رابطه ای بین یک زن و شوهر باشد چه رابطه  بین دو خواهر و یا دو دوست .

از راه رسیدن

فیلمساز به یمن  در اختیار داشتن یک الگو برای خود و بازیگرانش از عهده این قصه و روایت آن برآمده است به گونه ای که گهگاه حضور هدایتگری فیلمساز احساس نمی شود.فضای سرد و خاموش در ابتدای قصه از دنیایی خاص و انسانهای پر مشغله حکایت دارد که چون آتش فشانی خاموش و آرام هستند.

بیشتر صحنه ها در یک اتاق می گذرد و این در حالی است فیلم  تا لحظه آخرش جذابیتش را از دست نمی دهد. فیلم مبتنی بر دیالوگهایی است که بین 4 قهرمان اصلی داستان روایت شده  است ، فیلمساز سه رابطه متفاوت را در فیلم شکل می دهد  رابطه زن و همسر ، رابطه دو خواهر و ارتباط بین دو دوست،  فیلم با اقتباسی کامل از" اتوبوسی به نام هوس"  برخلاف ادعای فیلمساز که برداشتی آزاد است  پیش می رود اما باز هم توکلی از این اقتباس سربلند بیرون می آید و در ایرانیزه کردن شخصیت ها ، دغدغه ها و مشکلاتی که گریبانگیر آنهاست به خوبی و شفاف عمل می کند.  اوحتی در فضا سازی هم از لوکیشنی غیر عادی استفاده می کند و در حین آنکه فیلم ایرانی است اما موقعیت ها ، فضا و محتوا هنوز به اصل اثر وفادار است .

"بلانش " در نمایشنامه اصلی  که در "بیگانه" پانته آ بهرام( نسرین ) است،  زنی روان پریش است، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسه‌ای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش "استلا "که سپیده  (مهناز افشار ) است به پیش وی و شوهر خواهرش استنلی کووالسکی (امیر جعفری )می‌آید. استنلی که یک قمارباز است و امیر یک سنگتراش  بیکار  است  از بدو ورود این میهمان ناخوانده سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش (داود) از گذشتهء بلانش باخبر می‌شود تا اینجا فیلم منطبق با نسخه اورژینال پیش می رود.

نسرین معلم میانسالی نقاشی یک آموزشگاه آزاداست که جهت دیدن خواهرناتنی اش می آید. اوکه در انتظار دیدن شوهر خواهرش است با مردی غیر عادی و طلبکار روبرو می شود .امیر از پیش می دانسته که املاکی از طریق همسرش به او ارث خواهد رسید و حالا که بیکار است و شدیدگرفتار بر روی این ماترک حساب کرده و با ورود نسرین به باز گرفتن ارث برمی خیزد.

بیگانه اثری خوش ساخت از فیلمسازی است که در ژانر خود مسلط پیش میرود  اما ریتم کندی که در 30 دقیقه شروع ادامه داشت باید قدری با تکنیک ، اتفاقات بر روند ساختار ارتباط برقرار می کرد

امیر مردی بسیار خشن و زمخت است. نسرین در ابتدا سعی می کند با حرکاتش اورا به سوی خود جلب کند اما وقتی زمختی و بی احساسی او را می بیند، بی خیال می شود. او که از قبل درباره ارث و میراث به جا مانده از مادر همسرش اطلاعاتی داشته، از سپیده بازخواست می کند. او معتقد است هر چیزی که متعلق به خانواده همسرش بوده به او نیز تعلق می گیرد. اما جز مشتی سند بی ارزش چیز دیگری نصیبش نمی شود.

در یکی از شبها دوست امیر (برق نورد)با نسرین آشنا می شود. به نظر او دوست شوهر خواهرش با بقیه آدمهای آنجا فرق دارد. او رابطه عاشقانه ای برقرار می کند و داود دلباخته او می شود. در این اثنا امیر که نسبت به رفتار خواهر زنش مشکوک شده در مورد او تحقیق کرده و پی به حقایق میبرد. او متوجه می شود که او زنی غیر اخلاقی  است و  به دلیل عامل بودن  خودکشی جوانی در آموزشگاه ، متواری شده است.

" بیگانه"  در ادامه ارتباطات دوگانه یک مثلث سخت زندگی را تحلیل می کند .آدم هایی که برای بقا باید کارهایی برخلاف درونیات و طبع خویش انجام دهند که در قید حیات باشند .

از راه رسیدن

فیلمساز ارتباطات ریز را در روابط دو خواهر عنوان می کند . سپیده مجبور است با بچه ای در دل با سخت گیری های همسر بی اخلاقش سر کند ، با روان پریشی و آشفتگی خواهر کنار اید و اینها برای این است که سرنوشت مادر خویش را ادامه ندهد،  او در گیردار رابطه همسر و خواهرش مجبور است با ملاطفت رفتار کند هرچند که گاهی سنگینی این تاوان ها کمرش را خم کمی کند . او در سکانس آخر با قدم زدن نسرین در لبه جدول های خیابان و نظاره سپیده از پشت بام این پیام را به مخاطب می دهد که در هر گیروداری باید به تعادل رسید و تعادل حتی در صورت مبارزه با آن ، باز از سوی محیط و جبر اجتماعی بر آدم های تحمیل خواهد شد همان به که آدمی خود با میل و اراده خویش به این تعادل و بازگشت به اصل درونی حیات و زندگی تمایل نشان دهد.

بیگانه اثری خوش ساخت از فیلمسازی است که در ژانر خود مسلط پیش میرود  اما ریتم کندی که در 30 دقیقه شروع ادامه داشت باید قدری با تکنیک ، اتفاقات بر روند ساختار ارتباط برقرار می کرد .

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : خبرگزاری سینمای ایران / محسن سلیمانی فاخر

مطالب مرتبط:

همه این جا جمع اند   

لیست کامل فیلم‌های فجر سی دوم

ابهام یک واژه ی سینمایی