شبهه: خودمان باید هدایت شویم یا خدا هدایتمان کند؟!
می گوییم: «خدایا ما را به راه راست هدایت کن»؟ مگر خدا به ما اختیار نداده تا خود مسیر هدایت را طی کنیم پس نقش خدا در هدایت ما چیست؟)
سۆال «نقش خدا در هدایت ما چیست؟ مثل این که بپرسند: نقش خدا در خلقت ما چیست؟ پس نه کسی در خلقت ما نقش «قائم به خود و بیواسطه» دارد و نه کسی در ربوبِت ما و نه کسی در هدایت ما نقشی «قائم به خود و بیواسطه» دارد، چه رسد به خودمان. مگر میشود که انسان چون اختیار دارد، خودش هدایت کنندهی خودش باشد؟!
خداوند متعال اختیار داده است تا مسیر هدایت تبیین و وضع شده به امر او را انتخاب کنیم و در طی مسیر بحول و قوهی خودش بکوشیم، اما اختیار نداده است که ما «صراط مستقیم» را تبیین کنیم و خودمان هدایت کنندهی خویش باشیم. اگر ما هدایت شده بودیم (که بتوانیم خود را هدایت کنیم) که دیگر نیازی به هدایت شدن نداشتیم.
الف – معنای «اختیار» این نیست که خداوند متعال ولایت و سرپستی خود را از انسان سلب نموده است. اساساً انسان نمیتواند بیولایت باشد.
ب – معنای «اختیار» این نیست که خداوند متعال انسان را غنی محض نموده است و دیگر به هیچ چیزی و از جمله هدایت به سوی رشد و کمال و بالتبع هدایتگر احتیاجی ندارد. انسان همیشه محتاج و فقیر و نیازمند است و بدیهی است که نیاز فقیر، به غنی است و نه سایر فقراء – غنی نیز فقط خداوند متعال است؛ چنان چه فرمود:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر، 15)
ترجمه:اى مردم، همه شما به خدا نیازمندید و خداست كه بىنیاز و ستوده صفات و افعال است.
ج – معنای «اختیار» این نیست که انسان «علیم» شده است و دیگر نیازی به راهنمایی و هدایت که مستلزم علم به همه عالم است ندارد. ما در سادهترین امور خود، نیازمند به معلم، مربی، هدایت و هدایت کننده هستیم. برای پیمودن چند کیلومتر راه، نیازمند به جاده، وسیله نقلیه، قوانین، آیات و نشانهها (علائم راهنمایی و رانندگی)، نقش دیگران و تعاون هستیم، چطور ممکن است که در پیمودن صراط مستقیم، بینیاز باشیم؟!
بشر چه میداند؟ هنوز خودش را هم نشناخته است، چه رسد به محیطش و چه رسد به عالم هستی و حقایق پنهان و آشکار آن. بشر هنوز نمیتواند این ذهن هرزهگرد خود را کاملاً در اختیار و کنترل خودش بگیرد – نمیتواند بر نفس و قوای خود کاملاً مسلط گردد و حتی اغلب نمیداند که چه قوایی دارد و چگونه باید بر مملکت وجود خویش حکومت کند و این قوا را در راه کمال و رشد به کار گیرد؟ حال چون فقط در برخی موارد اختیار دارد، نیازی به هدایت و هدایتگر نداشته باشد؟
د – معنای «اختیار» این نیست که انسان خالق، مالکَ المُلک، ربّ و رازق عالم وجود شده است و ولایت و اختیار و حکومت همه چیز و تمامی اسباب هدایت را در اختیار دارد. بر خودش هم مالک نیست، چه رسد به دیگران و سایر مخلوقات، در حالی که همهی عوالم وجود در حرکت انسان نقشآفرین و مۆثر هستند.
ه – ندیدیم بسیار اتفاق میافتد که انسان با عقل خود کاری را خوب و مفید تشخیص میدهد، به دین و شریعت هم که ارجاع میدهد منعی نمیبیند، لذا اقدام میکند، توکل و دعا را نیز ضمیمه میکند، اما هر چه تلاش میکند، به جایی نمیرسد و آن کار محقق نمیگردد و بعدها میفهمد که اتفاقاً صلاحش نیز در همین بود؟ و یا آن که با عقل و ذهن خودش متوجه موضوع، عوامل یا شرایطی نشده است، در آن جهت نیز اقدام خاصی نکرده است، اما شرایطی برایش پیش میآید که موفقیت و رشدش در آن بوده است؟ پس هدایت و همه عوامل هدایت که دست خود او نیست.
و – پس «اختیار» یعنی: ای بشر به تو در برخی از موارد اختیار دادم که انتخاب کنی. نه این که مالکیت، حاکمیت، ولایت و همه عالم را به تو واگذار کردم.
برای رشد تو، عوامل و اسباب لازم را در وجود خودت و عالم هستی مهیا نمودم. به تو عقل و فطرت و وجدان دادم، شعور و منطق دادم، خوبی و بدی را به تو الهام کردم، رسولان و امامان را نیز برای هدایت و رهبری تو گسیل نمودم، کتاب و قانون و بایدها و نبایدها را نیز وضع و ابلاغ کردم، صراط مستقیم را پیش رویت قرار دادم ... و البته هشدار دادم که در کنار این جاده، از سنگلاخ گرفته تا دره و پرتگاه نیز وجود دارد.
در ضمن تو را در انتخاب صراط مستقیم و چگونه سالم پیمودن آن مجبور نکردم و به تو اختیار انتخاب دادم که صراط مستقیم را بپیمایی یا خودت را مهلکه بیاندازی و این اختیار نیز لازمه رشد تو میباشد. حالا انتخاب با خودت. راه رشد روشن است، راه ضلالت و هلاکت نیز روشن است و در انتخاب یکی از این دو اختیار داری «لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ».
ز – پس انسان اختیار دارد که برای خود راه انتخاب کند و در طی مسیر این راه، معلم، مربی، هدایتگر و «ولی» انتخاب کند، لذا کسی که صراط مستقیم را انتخاب کرد، از آن مربی (رب) و علیم (معلم) و هدایت کننده (هادی) و حفاظت کننده (حفیظ) و نگهدارنده (قیّوم) و ...، میخواهد که او را در این مسیر هدایت نماید.
این خواست، لفظ نیست، بلکه قصد و عزم قلبی است که در قالب لفظ نیز بیان میشود: «اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»، یعنی هدایت به سوی خودش را از خود او میخواهد که خالق، مالک و رب العالمین است.
بله، خداوند منّان به ما اختیار داده است که هدایت شدن در صراط مستقیم را از او بخواهیم یا نخواهی
بخش قرآن تبیان
منبع: سایت ایکس شبهه