تبیان، دستیار زندگی
با رسیدن به روزهای پایانی لیگ برتر فوتبال به نظر می رسد که باید هوش و حواس اهالی فوتبال به این رقابت ها باشد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا کی روش خودسری می کند؟


با رسیدن به روزهای پایانی لیگ برتر فوتبال به نظر می رسد که باید هوش و حواس اهالی فوتبال به این رقابت ها باشد. این امر با توجه به رقابت جدی تیم های پرطرفدار در صدر جدول از یکسو و تعطیلی کامل فعالیت های تیم ملی از سوی دیگر باید پررنگ تراز حد تصور هم باشد. با این وجود حضور عنقریب تیم ملی در جام جهانی آنقدر حرارت دارد که با کوچکترین اتفاق پیرامون آن توجهات به آن سو جلب شود.


کی روش

برگزاری مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی یکی از این اتفاقات است که نظرها را به سوی تیم ملی و جام جهانی جلب کرد. اما در این میان یک نکته سخت دل آزار است. در شرایطی که تیم ملی صعودی شورانگیز به جام جهانی داشت و موجب خوشحالی مردم شد و این تیم باید این روزها پیرامون خود آرامشی مثالزدنی داشته باشد اوضاع به شدت نگران کننده است.

از مدت ها پیش فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برگزاری فشرده لیگ برتر را دردستور کار قرار داد تا فرصت بیشتری برای کارلوس کی روش و تیم ملی برای هماهنگی فراهم آید. این فشردگی باعث گلایه به حق مربیان باشگاهی ما شد. این اعتراض نه تنها از سوی مربیان ایرانی لیگ بلکه از سوی مربیان خارجی هم به گوش رسید. مربیان لیگ برتری معتقد بودند برای آرامش خیال بی دلیل کی روش مدتها قبل از شروع جام جهانی نباید آرامش لیگ را بر هم زد. با این حال تا چندی پیش این انتقادات و اعتراض در لفافه مطرح می شد و خیلی علنی نبود.

متاسفانه این روزها این اعتراض ها شدت بیشتری به خود گرفته و به شکلی عریان خودنمایی می کند. با تعطیلی اردوهای تیم ملی مربیان باشگاهی اعتراض به حقی دارند. این که چرا باید این فشار به باشگاه ها تحمیل می شد و دست آخر اردوی تیم ملی هم برگزار نشود. بدون تردید این مشکل بیش از هرکس متوجه فدراسیون فوتبال و برنامه ریزانش است. برنامه ریزانی که متاسفانه دروغ گفتن را امری عادی می دانند. ( به عنوان مثال در موقع غیبت کی روش در جلسه رونمایی از پیراهن تیم ملی دبیر فدراسیون می گوید که او کسالت داشته است! در حالی که او صبح همین روز با وزیر ورزش ملاقات کرد و کفاشیان هم به قهر کی روش به طور واضح اعتراف داشت)

در کنار این تعارضات ما مشکل بزرگ بی سرو سامانی کمیته تیم های ملی را از مدت ها پیش احساس می کنیم. مشکلی که متاسفانه اراده ای برای حل آن وجود ندارد. از همان روز نخستی که کارلوس کی روش به ایران آمد حضور یک عده آدم بی خاصیت کنار او باعث شد تا مربی سرد و گرم چشیده ای مثل او بی درنگ در پی بزرگتر کردن حوزه اختیاراتش باشد. او که در کنار خود یک فوتبالی بزرگ و مطرح و کاربلد نمی دید کاری کرده که جز یک مشت بله قربان گو کسی اطرافش نباشد.

خودسری های کی روش به اینجا خاتمه نیافت و رفته رفته او همه ارکان فوتبال ما را به استهزاء گرفته است. اکنون کار به جایی رسیده که سرمربی تیم ملی به جای ایجاد تعامل با مربیان لیگ برتری برایشان خط و نشان می کشد، به مدیران باشگاهی ما توهین می کند و حتی از قانون سرپیچی می کند و به جلسه رونمایی از پیراهن تیم ملی نمی رود.

کی روش با آشنایی به فضای فوتبال ایران و پیدا کردن روزنه های موجود از شکاف بین بازیکنان با مربیان و باشگاه ها سود می برد و به جای بازی کردن نقش یک پیوند دهنده در هیبت یک بازیگر" تفرقه بینداز و حکومت کن " ایفای نقش می کند.

همه مواردی که ذکر شد بیش از این که اشکال و تقصیر کی روش باشد ضعف مدیران فوتبالی ماست. مدیران ضعیفی که با سپری کردن فعالیت های روزانه روزمرگی را به داشتن برنامه های اساسی و بلند مدت ترجیح می دهند. آنها مثلا برای این که کشمکشی به وجود نیاید همه اختیارات را به کی روش داده اند تا نکند خدای ناکرده این مربی خارجی مطرح که هنوز تخم مرغ دو زرده اش را در فوتبال ایران ندیده ایم دلخور شود.

حرمت مربی تیم ملی به جای خود. زحماتی که او برای تیم ملی کشیده هم به جای خود. در این که از تیم ملی حمایت عالی صورت نگرفته هم شکی نیست. اما همه اینها باعث نمی شود تا کی روش خودسری کند. اگر او به عنوان محور حرکت تیم ملی خودسری پیشه کند از دیگران چه توقعی می توان داشت؟

حرمت مربی تیم ملی به جای خود. زحماتی که او برای تیم ملی کشیده هم به جای خود. در این که از تیم ملی حمایت عالی صورت نگرفته هم شکی نیست. اما همه اینها باعث نمی شود تا کی روش خودسری کند. اگر او به عنوان محور حرکت تیم ملی خودسری پیشه کند از دیگران چه توقعی می توان داشت؟

این که اغلب مربیان موفق لیگ برتر از حسین فرکی و کرانچار و قلعه نویی گرفته تا... از برنامه های مدنظر کی روش به شدت انتقاد می کنند مطلب قابل تعمقی است. انصاف این است که وجدان های بیدار بدون جهت گیری های شخصی قضاوت عادلانه ای در این خصوص داشته باشند. فراموش نکنیم که در این میان موجودی دوست داشتنی به نام تیم ملی وجود دارد. همه باید بر این اساس کاری کنیم که فضای حرکت برای این تیم نه امروز و فردا بلکه در سالهای بعد تسهیل شود. تا چشم بر هم زنیم جام جهانی می آید و می رود. گذاشتن خشت کج در تیم ملی باعث کج رفتن دیوار این تیم تا ثریا می شود. بدون هیچ شک و تردیدی دود ناشی از درگیری های فردی امروز فردا به چشم تیم ملی خواهد رفت. تیمی که کارلوس کی روش اذعان داشته چند صباحی بیشتر با آن همراه نخواهد بود.

امیدواریم یکبار هم شده اراده ای قوی در فدراسیون به وجود آید تا با تعریف درست شرح وظایف افراد پیرامون فوتبال جایگاه آنها را مشخص کند. با تعریف درست جایگاه افراد پله بعدی نشاندن افراد بر سرجای خودشان است. کاری که اگر صورت پذیرد جلوی حاشیه سازی را خواهد گرفت. فراموش نکنیم که فقط این کی روش نیست که باید سرجای خود بنشیند. در بلبشوی فعلی فوتبال خیلی ها هستند که جایگاه خود را نمی شناسند و این وظیفه برنامه ریزان فوتبال است که در این باره جدی و دقیق عمل کنند. تیم ملی در آستانه جام جهانی نیاز به آرامش دارد. هر کس در هر مقامی بخواهد این آرامش را بر هم زند باید با شدت عمل لازم مواجه شود.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان