تبیان، دستیار زندگی
در این طرح دانش آموزان با نظم و انواع ان آشنا می شوند.نظم در لغت به معنی به یکدیگر پیوستن و به رشته کشیدن دانه های جواهر و در اصطلاح سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انواع نظم 1

گل نارنجی

اهداف یادگیری:

  • آشنایی با نظم و انواع آن
  • آشنایی با نمونه هایی از انواع نظم

شرح درس:

در این طرح دانش آموزان با نظم و انواع آن آشنا می شوند. نظم در لغت به معنی به یکدیگر پیوستن و به رشته کشیدن دانه های جواهر و در اصطلاح سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد.

در تداول زبان، نظم را به شعر نیز اطلاق می کنند اما اساسا نظم با شعر متفاوت است و تفاوت آنها در این است که شعر – بنابر تعریف قدما- کلام موزون و مخیل است که قافیه داشتن جزو ماهیت شعر نیست و لذا نثر شعرگونه یا شعر منثور نیز می تواند وجود داشته باشد.

طبق تعریف علمی و دقیق امروزی، شعر « پیوند عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته باشد » و بنابراین تعریف عناصر سازنده ی شعر عبارت است از: عاطفه، تخیل، زبان، موسیقی و تشکل.

اما نظم تنها کلامی است که دارای وزن و قافیه است و از عنصر عاطفه و تخیل به دور است بنابراین نظمی که شعر نباشد هم وجود دارد مانند: نصاب الصبیان ابو نصر فراهی.

انواع شعر

انواع شعر عروضی فارسی عبارت است از: قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، رباعی، دوبیتی، ترجیع بند و ترکیب بند، مسمط و چهارپاره.

قصیده

قصیده شعری است بر یک وزن و قافیه با مطلعی هم قافیه درباره ی موضوعی خاص؛ مانند ستایش یا نکوهش، تهنیت یا تعزیت، شکر یا شکایت، فخر یا حماسه و یا مسائل اجتماعی و اخلاقی و عرفانی. در حداقل شانزده بیت و به طور متوسط از بیست تا هشتاد بیت.

تعداد بیت های قصیده ها بستگی به اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر و نوع قافیه و اوزان شعری دارد.

قصیده از نظر مضمون و محتوا از آغاز تا امروز دستخوش دگرگونی هایی شده که می توان به اجمال آن را بیان کرد:

در زمان سامانیان اغلب مدح و ستایش در حد اعتدال و مبالغه های شاعرانه بوده است.

در زمان غزنویان و سلجوقیان مدح و ستایش سلاطین و وزرا و امرا در قصاید با تملق و چابلوسی به حد غلو و افراط در تقاضا همراه بوده است.

ناصرخسرو با ایجاد تحول در قصیده آن را در خدمت توجیه و تبیین مبانی اعتقادی آیین اسماعیلیان درآورد.

سعدی قصیده را بیشتر در خدمت مسائل اخلاقی و اجتماعی درآورد.

اینک به نمونه ای از قصاید سعدی توجه کنید:

بس بگردید و بگردد روزگار                       دل به دنیا در نبندد هوشیار

ای که دستت می رسد کاری بکن                  پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

اینکه در شهنامه ها آورده اند                       رستم و رویین تن اسفندیار

تا بدانند این خداوندان ملک                         کز بسی خلق است دنیا یادگار

این همه رفتند و مای شوخ چشم                    هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار

ای که وقتی نطفه بودی بی خبر                    وقت دیگر طفل بودی شیرخوار

مدتی بالا گرفتی تا بلوغ                                       سرو بالایی شدی سیمین عذار

همچنین تا مرد نام آور شدی                        فارس میدان و صید و کارزار

..........

از درون خستگان اندیشه کن                        وز دعای مردم پرهیزگار

با بدان بد باش و با نیکان نکو                      جای گل گل باش و جای خار خار

( سعدی )

غزل

غزل در لغت به معنی حدیث عشق و عاشقی گفتن است و در اصطلاح شعرا اشعاری است بر یک وزن و قافیه و با مطلع مصرع که تعداد ابیات آن به طور متوسط از پنج تا دوازده بیت و گاهی تا حدود شانزده و به ندرت نوزده و بیست است اما کمتر از پنج بیت را می توان غزل ناتمام نامید.

اینک به نمونه ایی از غزل توجه کنید:

غمت در نهانخانه ی دل نشیند                                به نازی که لیلی به محمل نشیند

به دنبال محمل چنان زار گریم                                      که از گریه ام ناقه در گل نشیند

خلد گر به پا خاری آسان برآرم                                چه سازم به خاری که در دل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی                          ز بامی که برخاست مشکل نشیند

بنازم به بزم محبت که آنجا                                            گدایی به شاهی مقابل نشیند

طبیب! از طلب در دو گیتی میاسا                               کسی چون میان دو منزل نشیند

( طبیب اصفهانی)

قطعه

قطعه شعری است بر یک وزن و قافیه بدون مطلع هم قافیه، حداقل در دو بیت و بیشتر در زمینه های اخلاقی، تربیتی و اجتماعی است. قطعه را از آن روی قطعه نامیده اند که گویی بخشی یا قطعه ای از یک قصیده است.

علاوه بر اختلاف در پیام و مضمون، تفاوت دیگر قطعه با قصیده در این است که قصیده دارای مطلع مصرع است اما قطعه چنین نیست.

ابن یمین، جامی، انوری، سعدی و پروین اعتصامی معروفترین قطعه سرایان فارسی هستند.

به چند قطعه ی زیر توجه کنید:

دوست مشمار آن که در نعمت زند                                  لاف یاری و برادرخواندگی

دوست آن باشد که گیرد دست دوست                        در پریشان حالی و درماندگی

( سعدی)

تندخو، آتشی بود که به قهر                          چون برافروخت خشک و تر سوزد

گرچه سوزد تو را به خشم، ولی                             خویش را از تو بیشتر سوزد

( سنا )

تست:

گزینه نادرست را انتخاب کنید:

الف) غزل در لغت به معنی حدیث عشق و عاشقی گفتن است.

ب) نظم کلامی است که دارای وزن و قافیه است.

ج) پروین اعتصامی قصیده سرای معروف فارسی است.

د) سعدی قصیده را بیشتر در خدمت مسائل اخلاقی و اجتماعی درآورد.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده