تبیان، دستیار زندگی
٣٥ سال است که مرگ بر اسرائیل یکی از شعارهای ملت ایران می باشد و در سیاست خارجی ما حذف اسرائیل یکی از موضوعات مهم می باشد این موضوع در اندیشه و مواضع امام چگونه بوده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حذف اسرائیل چقدر برای امام مهم بود؟


٣٥ سال است که مرگ بر اسرائیل یکی از شعارهای ملت ایران می باشد و در سیاست خارجی ما حذف اسرائیل یکی از موضوعات مهم می باشد این موضوع در اندیشه و مواضع امام چگونه بوده است؟


از دیدگاه سیاسی امام خمینی (ره)، اگر تأسیس حكومت اسلامی، اولویت اول برای ایشان در ایران بود، در خارج از كشور، آزادی بیت المقدس و سرزمین فلسطین، مهم ترین دغدغة فكری و عمل سیاسی ایشان را تشكیل می داد.

یكی از اختلافات اساسی امام با رژیم پهلوی، دربارة نفوذ صهیونیزم در ایران و حضور عناصر اسرائیلی در مناصب دولت پهلوی بود.

امام خمینی

به عبارت دیگر، می توان در اندیشه انقلابی و آزادی بخش امام، آزادی ملت ایران و فلسطین را دو ضرورت عینی و اساسی دانست كه بسیاری از آثار كتبی و شفاهی و مبارزات سیاسی ایشان، مبین این امر است .

اهداف تشکیل رژیم صهیونیستی

امام(رحمة الله علیه) نیز اتخاذ هرگونه سیاست‌ سازشكارانه و همراه با مسامحه را در برابر آنها جایز نمی‌دانند:«اگر سست بگیرید، اینها تا فرات می‌خواهند بروند. اینها همه اینجا را ملك خودشان می‌گویند هست.»

سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسی بنیانگذاران دولت یهود به‌ شمار می‌رود. همواره بازگشت به ارض موعود با تمسك به متون مذهبی و براساس تفاسیر دینی ،بخشی از برنامه‌های رهبران سیاسی اسرائیل را به خود اختصاص می‌دهد تا از این ‌طریق نوعی علاقه ملی و احساس ملی‌گرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند.

ایده تشكیل دولت یهودی در فلسطین ، به ‌قدری نفرت‌انگیز بود كه واكنش عمومی جهان اسلام را برانگیخت و نگذاشت بیت‌المقدس به‌ راحتی و خوشی از گلوی صهیونیسم فرو رود. اما واكنش مسلمانان در قبال اشغال سرزمینهای فلسطین، به اتكای اندیشه‌های عمیق رهبران مسلمان و روشنگری های آنها بود. دراین ‌راستا اندیشه و موضعگیری های فكری و سیاسی حضرت امام‌خمینی(رحمة الله علیه) نقشی اساسی و تعیین‌كننده یافت و مبارزه با اسرائیل را به‌ عنوان یك اصل مهم سیاست خارجی و استراتژی بنیادین مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی ، تثبیت كرد. آنچه را كه حضرت امام(رحمة الله علیه) در زمینه تحریم اقتصادی اسرائیل و استفاده از اجتماعات و گردهمایی‌های بزرگی مانند مراسم حج و برگزاری روز قدس به ملتها و دولتهای اسلامی توصیه می‌كردند ، نهایتاً نقش خود را در تضعیف جایگاه جهانی و منطقه‌ای اسرائیل ایفا كرد و اكنون شاهد ناكام ‌ماندن توسعه‌طلبی های اسرائیل در خاورمیانه هستیم.

امام در دیدگاه خود نسبت به اسرائیل بسیار روشن و صریح بود. او اسرائیل را دست پرورده و فرزند نامشروع آمریكا می دانست كه هر وقت بخواهد آن را برای به كارگیری طرحهای سلطه جویانه و استكباری خود به كار می گیرد. به عبارت دیگر اسرائیل پلیس آمریكا در منطقه ما بوده و جنبش صهیونیسم در خدمت طرحهای استبدادی آمریكا در منطقه می باشد. البته این حقیقت نیز به نوبه خود به طور همزمان امیدها، آرزوها و طمعكاریهای یهودیان و صهیونیسم را نیز جامه ی عمل می پوشاند چون آنان همواره در خدمت شیطان و این آرزوها و طمعكاریهای او بوده و هستند.

یكی از اختلافات اساسی امام با رژیم پهلوی، دربارة نفوذ صهیونیزم در ایران و حضور عناصر اسرائیلی در مناصب دولت پهلوی بود

این دو برداشت متفاوت از جوهر روابط آمریكا و اسرائیل، نیاز به شیوه عملی متباینی در برخورد با آمریكا دارد كه می توان به چند نوع آن در زیر اشاره كرد: 

الف ـ كشورهای عربی و اسلامی و ملتهای آنان باید پیش از هرچیز آمریكا را مسئول تمام اشغالگریها، تجاوزها، كشتارها و جنگ افروزیهای روزانه اسرائیل دانسته و تأكید كنند كه مسئول و عامل نادیده گرفتن حقوق بشر، آن هم در موارد زیاد و هولناك توسط این رژیم آمریكا است.

ب ـ این كشورها و ملتها باید آمریكا را دشمن شماره یك و حقیقی خود دانسته و در حقیقت این آمریكا است كه به وسیله دست پرورده اش اسرائیل، با ملت ما وارد منازعه و جنگ شده است.

ج ـ هرگونه حكمیت و مرجعیت آمریكا را رد كرده و با تمامی اقداماتی كه ایده ی مطرح كردن آمریكا به عنوان میانجی و یا داور بی طرف حمایت می كند، مخالفت كنند، چگونه آمریكا می تواند داور باشد در حالی كه دشمنی است كه هرگز رحم نمی كند و در تجاوز هیچ تردیدی نمی كند.

د ـ تدوین طرحی برای مقابله با شیطان بزرگ كه هم اكنون تمامی قدرتهای استكباری در آن خلاصه می شوند، و باید دست آنان از مراكز تصمیم گیری، ثروت و كشور ما كوتاه گردد تا بتوان نبرد را با عامل آن در منطقه «اسرائیل» به نفع خود تمام كنیم، و این همان مطلبی است که امام در طول عمر مبارك خود به آن دعوت می كرد.

دوم: امام اسرائیل را غده سرطانی نامید، و طبیعی است كه غده سرطانی خود و بدن را فاسد می كند و به نقطه معینی محدود نمی شود بلكه تا آنجایی كه می تواند پیشروی می كند و این به معنی آن است كه اسرائیل می خواهد جامعه های ما را فاسد بكند، ملتهای ما را بكشد و بدون هیچ حد و مرزی به توسعه طلبی خود ادامه دهد. امام معتقد بود كه آرزوها و طمعكاریهای اسرائیل بسیار فراتر از نیل به فرات است و این طمعكاریها و توسعه طلبیهای اسرائیل همگام با قدرت طلبی، كنترل بر منطقه و غلبه بر آن بیشتر و بیشتر می گردد. به همین جهت است كه امام خطر اسرائیل را محدود به ثروتهای طبیعی و سرزمین محدود نمی دانسته و می گفتند اسرائیل تمامی ارزشهای انسانی، دینی و فرهنگی تمدن اسلامی را نیز تهدید می كند.

امام خمینی

بر اساس همین دیدگاه است كه امام شیوه ی عملكرد و برخورد با اسرائیل را مشخص كرده و می فرماید: اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود، این غده سرطانی باید از بیخ درآورده شود. چون هرگز نمی توان در برابر سرطان ساكت ماند و زندگی هم نمی توان با آن كرد، چه رسد به خطرها و تهدیدهایش كه جز با درآوردن ریشه های آن برطرف شدنی نیست، هرچند این كار دردناك باشد و برای ما گران تمام شود.

سوم: از دیدگاه امام، مسأله قدس تنها به فلسطینیان و اعراب محدود نمی شود بلكه مسأله تمامی امت اسلامی است، مسئولیت ملتها،‌ دولتها و دیگر طبقات جامعه های اسلامی است و به همین دلیل است كه بزرگترین روز را در بزرگترین ماه، یعنی آخرین جمعه ماه مبارك رمضان را برای آن انتخاب كرده و آن را روز جهانی قدس نامیده و فرمود این روز، روز فلسطین و اسلام است. امام با این موضعگیری خود مسأله قدس را به جایگاه طبیعی و تاریخی خود در منازعه موجود با صهیونیسم بازگرداند و توانست آن را از چنگ كسانی كه آن را محدود به مسأله فلسطین می دانستند آزاد كند. چرا كه هیچ مسلمانی در این جهان نیست كه بپذیرد قدس بخشی از اسرائیل بوده و یا سندی را امضاء كند كه بر اساس آن قدس پایتخت اسرائیل معرفی شود، این مسلمان خواه خود حاكم و فرمانروا باشد، یا به نمایندگی از سازمان و یا گروهی باشد چه رسد كه یك ملت باشد چنین سندی را امضاء نمی كند. آری تا زمانی كه این ملت بویی از روح و عزم خمینی در میان خود دارد هرگز قدس بخشی از اسرائیل نخواهد شد.

از سوی دیگر امام مسأله قدس را به عنوان محور و زمینه ای برای وحدت و همبستگی ملتهای عربی و اسلامی مطرح كرد، تا در میان ملتها زنده، محترم و شایسته و عزیز بماند. مردم اگر هم در بسیاری از موارد با یكدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما در مقابله با اشغالگران و متجاوزان، تمام اختلافات را كنار زده و با یكدیگر متحد گشته و تمام نیروهای خود را در جنگی سرنوشت ساز به كار می گیرند. مقابله با صهیونیسم و مقاومت در برابر اشغالگران اسرائیلی كه سرزمین ما را اشغال كرده است، مهمترین عاملی است كه می تواند تمامی نیروهای امت ما و جریانهای مختلفش را حول یك محور سرنوشت ساز جمع آوری كند و چنانچه در همبستگی حول چنین محوری ناكام بمانیم محققاً در متحد شدن حول محورهای دیگر ضعیف تر و ناكام خواهیم بود

مواضع امام در مورد اقدامات صهیونیسم

اولین موضع رسمی امام، مقارن با آغاز مبارزات سیاسی وی با رژیم پهلوی در ارتباط با عدم همسویی این رژیم با تحریم نفتی اسرائیل و عدم قطع روابط دیپلماتیك با كشور اسرائیل بود.

ای ملت دین ما اقتضا می كند كه با دشمن اسلام موافقت نكنیم، قرآن ما اقتضا می كند كه در مقابل صف مسلمین با دشمن اسلام هم پیمان نشویم. ملت ما با هم پیمانی شاه با اسرائیل مخالف است

امام در مصاحبه ای اینچنین فرموده اند:

یكی از جهاتی كه ما را در مقابل شاه قرار داده است، كمك او به اسرائیل است … او نفت مسلمین را غصب كرده و به اسرائیل داده است. این خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است .

از سال 41 شمسی و در پیام مشهور امام، به مناسبت نوروز 42 به كشته شدن مسلمانان و روحانیت به دست دولت، برای حفظ منافع اسرائیل اشاره شده است.

پس از آن امام به مناسبت وقایع مختلف در داخل و خارج از ایران این مقوله را به طور جدی طرح كرده اند. از جمله در پیام امام دربارة لایحه انجمن های ایالاتی و ولایتی از سلطه صهیونیست ها بر منافع و تأسیسات ایران، انتقاد شدیدی به عمل آمده است.

یكی از محكم ترین و تندترین موضع گیر های سیاسی امام در برابر اسرائیل سخنرانی مشهور ایشان در مسجد اعظم، پس از آزادی از زندان بود.

ای ملت دین ما اقتضا می كند كه با دشمن اسلام موافقت نكنیم، قرآن ما اقتضا می كند كه در مقابل صف مسلمین با دشمن اسلام هم پیمان نشویم. ملت ما با هم پیمانی شاه با اسرائیل مخالف است.

با كشتار خونین مدرسه فیضیه، امام با سخنرانی تاریخی خود، مبارزه با اسرائیل را هم چنان در محور مبارزات خود قرار دادند .

صهیونیست ها در 18 اوت 1969، مسجد الاقصی را به آتش كشیدند. امام ضمن محكوم كردن صهیونیست ها، دربارة تجدید بنای مسجدالاقصی اعلام كردند تا زمانی كه فلسطین آزاده نشده، مسلمانان آن را تجدید بنا نكنند تا جنایات صهیونیست ها در مقابل چشمان مسلمانان مجسم بماند.

در طول دهة پنجاه شمسی و تا تحولات انقلاب اسلامی، امام همچنان در اعلامیه های مختلف و در پاسخ به نامه های مردم، دانش جویان و علما، با واجب كردن جهاد بر تمام مسلمین برای آزادسازی فلسطین و حمایت از گروه های مبارز فلسطینی، این امر را در اذهان و افكار عمومی مسلمانان زنده نگه داشت.

فرآوری : سمانه نبی 

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : 1- مشرق نیوز / 2- وبلاگ سالی اسلامی / 3- اندیشه قم

مطالب مرتبط:

خوراکی های اسرائیلی برای شاه!

هدیه رژیم صهیونیستی به هویدا

سفر مقامات اسرائیلی به تهران