تبیان، دستیار زندگی
زاکانی از سیاست های 35 ساله انقلاب می گوید ازگفتمان های مختلف سازندگی، اصلاحات، مهرورزی و گفتمان اعتدال بر سر کار مده اند، و اینکه هر کدام چه میزان توانسته اند بیشتر تظر مردم را جلب کنند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست داخلی انقلاب به کجا رسیده است؟

مصاحبه اختصاصی تبیان با علیرضا زاکانی


زاکانی از سیاست های 35 ساله انقلاب می گوید ازگفتمان های مختلف سازندگی، اصلاحات، مهرورزی و گفتمان اعتدال بر سر کار مده اند، و اینکه هر کدام چه میزان توانسته اند بیشتر تظر مردم را جلب کنند


علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس معتقد است که روند و چارچوب کلی سیاست داخلی نظام در 35 سال گذشته حرکت و جهت کاملا مشخصی داشته است و بخشی از سیاست ها در کشور نیز بسته به تغییر دولت ها و گفتمان آنها متغیر بوده است.

او که علاوه بر نمایندگی، دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و عضو کمیسیون ماده 10 احزاب نیز هست، در گفت و گویی با سایت اطلاع رسانی تبیان، با اشاره به ضعف احزاب در کشورمان، همچنین می گوید: دولت هایی که بر سر کار می آیند به دلیل اینکه از پیشینه و عقبه منضبط اجتماعی برخوردار نیستند، لذا شعارهایشان را فراموش می کنند و مردم هم به همین دلیل از آنها رویگردان می شوند.

زاکانی

زاکانی ابراز امیدواری می کند که بلوغ سیاسی در کشور هر چه زودتر به منصه ظهور برسد و عینیت پیدا کند.

مشروح گفت و گوی علیرضا زاکانی با تبیان را در زیر می خوانید:

ارزیابی شما از سیاست داخلی نظام در 35 سال گذشته بعد از انقلاب چیست؟

سیاست داخلی نظام در بخشی که به دولت ها بر می گشت، حاصل فضایی بود که در اجتماع وجود داشت و بسته به آن فضا دولت ها انتخاب می شدند. در این عرصه، بخشی از سیاست ها در کشور متغیر بوده اما روند کلی و جوهره اساسی که بنیان حرکت نظام بوده در 35 سال گذشته حرکت و جهت کاملا مشخصی داشته است.

مشخصا کدام بخش از سیاست داخلی در کشور در سالهای گذشته محصول تغییر دولت ها بوده و کدام را سیاست کلی نظام می دانید؟

ممکن است در این سالها دولتی سرکار آمده باشد که گشاده رویی کرده یا دولت دیگری ایده خاصی برای اداره کشور داشته که اینها به تیم هایی بر می گردد که در شرایط مختلف کشور روی کار آمده اند. یک تیم دوست داشته فضای کشور از نظر سیاسی فضای بسته ای باشد و دولت دیگری فضای باز سیاسی را ترجیح داده و حد و حدود و ثغور آن را هم معلوم نکرده است، لذا افراط از هر دو طرف آسیب هایی را به کشور وارد کرده است.

اینها به سیاست های مقطعی بر می گردد که با هر انتخابات تغییر کرده است. من یادم هست در سال 72 که در دانشگاه بودم، مقام معظم رهبری فرمودند خدا لعنت کند کسی را که می خواهد دانشگاه را غیر سیاسی کند؛ یعنی حتی عده ای به دنبال این بودند که دانشگاه غیر سیاسی شود. بعد از آن هم تا امروز اتفاقات مختلفی در دانشگاه ها افتاده که اینها جزو سیاست های مقطعی و سینوسی است که با تغییر فضا اتفاق می افتد و قدری هم طبیعی است. به هر حال هر انتخابی اثرات خود را دارد.

به نظر من این بلوغ حاصل شده و ما در این مسیر حرکت می کنیم. انشاءالله که این بلوغ هر چه زودتر به منصه ظهور برسد و عینیت پیدا کند

اما بخشی از سیاست ها هم سیاست های اصلی نظام است از جمله توجه به آرای مردم، امانت داری در رای آنها، حرکت در مسیر نقش دادن به مردم و نخبگان در جامعه، لزوم مشارکت بالا در انتخابات، مسوولیت پذیری مردم نسبت به حکومت و مسوولیت و پاسخگویی حکومت نسبت به مردم و مسائلی از این دست که سیاست های ثابتی است که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری دائم بر آن تاکید داشته اند؛ اینها از سلایق مختلف در هر دوره و شرایطی قابل تفکیک است و با جوهره انقلاب عجین است و لذا طی 35 سال گذشته به عنوان یک مزیت نسبی در نظام اسلامی کارکرد خود را داشته است.

زاکانی

بعد از انقلاب گفتمان های مختلف سازندگی، اصلاحات، مهرورزی و گفتمان اعتدال بر سر کار آمده اند، هر کدام از این دولت ها چقدر توانسته اند نظرات مردم را بیشتر جلب کنند و بیشتر مخاطب پیدا کنند؟

باید دید که مردم چقدر به این دولت ها رای داده اند. همانقدر که مردم به اینها رای داده اند، نشان دهنده میزان اقبال مردم به آن گفتمان ها در همان مقطع خاص است.

به نظر شما چرا بین دولت های مختلف اینقدر تفاوت وجود داشته، به نحوی که از دل دولت سازندگی، دولت اصلاحات بیرون آمده، بعد از دولت اصلاحات دولت احمدی نژاد و بعد از آن هم دولت حسن روحانی؟

دولت هایی که بر سر کار می آیند به دلیل اینکه از پیشینه و عقبه منضبط اجتماعی و مرتبط از باب نخبگان برخوردار نیستند، لذا شعارهایشان را فراموش می کنند. آنها شعارهایی می دهند که چون مبتنی بر یک مدل مشخص از قبل اعلام شده نیست و برنامه هایشان هم چارچوب مدون از پیش تعیین شده ای ندارد، هم در حوزه کادر و هم در حوزه برنامه کم می آوردند و در مسیر دچار مشکل می شوند و ما به ازای آن اضطراب را به جامعه منتقل می کنند. جامعه هم رویگردانی خود را از این جهت می بیند که که شعارهای داده شده در عمل پیاده نشده و این عملا سبب می شود مردم به سلیقه دیگری رجوع کنند.

یعنی شما دلیل این امر را ضعف احزاب در کشور می دانید؟

این ضعف در کشور ما وجود دارد. اگر تشکیلاتی در کشور ما پاگیر شد و توانست از قابلیت های بالایی برای خدمتگزاری به مردم برخوردار باشد، این آفت جبران می شود؛ البته احزابی که به اتکای ملت سرپا باشند نه احزاب دولت ساخته و احزاب بهره مند و رانت گیر از حوزه سیاست.

- 35 سال از تشکیل نظام جمهوری اسلامی گذشته، فکر می کنید این بلوغ سیاسی چه زمانی حاصل خواهد شد؟

به نظر من این بلوغ حاصل شده و ما در این مسیر حرکت می کنیم. انشاءالله که این بلوغ هر چه زودتر به منصه ظهور برسد و عینیت پیدا کند.

مصاحبه: سارا کیان

بخش سیاست تبیان


مطالب مرتبط:

کرانه فجر( ویژه نامه دهه فجر ٩٢)