تبیان، دستیار زندگی
رسانه ملی خیلی ها را با اوای باران میخکوب کرد و طولانی شدن داستان سریال حوصله شان خیلی ها را سر برد اما از نگاه دیگر هم می توان باز به این فیلم نگریست که آیا این فیلم موفق بوده است یا خیر
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا آوای باران موفق بود؟


رسانه ملی خیلی ها را با اوای باران میخکوب کرد و طولانی شدن داستان سریال حوصله شان خیلی ها  را سر برد  اما از نگاه دیگر هم می توان باز به این فیلم نگریست که آیا این فیلم موفق بوده است یا خیر


آوای باران

یک واقعیت اثبات شده در عصر ارتباطات این است که هیچ قدرتی نمی تواند به اندازه ابزار رسانه ای برای اثر گذاری بر افکار عمومی و مخاطبان، عمل کند. به همین خاطر است که ابرقدرتهای جهانی برای نشر و توسعه اهداف و مبانی فکری و فرهنگی مورد نظر خود، بخش اعظم نیروها و منابع مالی خود را در بخش ارتباطات رسانه ای صرف می کنند و هر روز، اندیشه ای تازه در راستای بهره گیری موثر تر از ابزار رسانه ای در سر می پرورانند. اندیشه ای مبنی بر برقراری ارتباطات تنگاتنگ رسانه با مخاطبان و استفاده تمام و کمال از ابزارهای رسانه ای.

آنچه مشخص است و بارها و بارها توسط کارشناسان رسانه ای و منتقدان فیلم و تحلیل گران محتوای فیلم ها مطرح شده، این است که برای انتقال مفاهیم اخلاقی و تقویت الگوها و هنجارهای اجتماعی، بهترین و سریعترین وسیله اثر گذاری، رسانه است. خصوصا وقتی رسانه ای همچون رسانه ملی، خصلت بومی بودن را دارد و رسانه ای برای هفتاد میلیون ایرانی محسوب می شود. رسانه ای که در اختیار دولت است و قابلیت برخورداری از موقعیت های حمایتی در سطوح کلان را داراست. به همین خاطر است که همواره این انتظار از رسانه ملی وجود داشته است که با اختصاص بودجه های قابل قبول و بهره گیری از نیروهای فکری قدرتمند و نظرات کارشناسان خبره، به تولید برنامه هایی بپردازد که ارزش هزینه های صرف شده و وقتی که قرار است از مخاطب گرفته شود را، داشته باشد.

اگر تمامی معضلات و موضوعات اجتماعی به گونه ای سنجیده و متناسب نمایش داده شوند، قطعا می توانند در جهت الگو دهی و جهت بخشی به ذهن مخاطبان عمل کنند

متاسفانه در اغلب برنامه های تلویزیون، نقاط ضعف بسیاری وجود دارد. اما حیطه اثرگذاری در سریالهای تلویزیونی بیشتر است چرا که بیشترین تعداد مخاطب را به خود اختصاص داده است. بنابراین وجود کاستی ها و نقاط ضعف در متن سریالهای تلویزیونی، می تواند اثرات مخربی را بر سطح افکار عمومی جامعه به دنبال داشته باشد. اما چنانچه یک سریال تلویزیونی نقاط قوت پررنگ تری داشته باشد، به همان میزان در اثر گذاری مثبت بر مخاطب و برقراری ارتباط با مخاطب، موثر واقع می شود.

آوای باران

سریال تلویزیونی آوای باران، که به پایان داستان خود رسید را می توان مجموعه ای نسبتا موفق دانست که با طرح موضوعی تازه به بیان یک معضل جدی اجتماعی پرداخت و اتفاقا در این راستا موفق عمل کرد.

طرح یک آسیب اجتماعی به نام باندهای تکدی گری که با سوء استفاده از کودکان فقیر یا بی سرپرست، به جمع آوری پول مشغولند و در کنار این مسئله، به خرید و فروش مواد مخدر و فسادهای دیگری گرفتار هستند.

فیلمنامه آوای باران، هرچند در نقاط انتهایی با کش و قوس های زیادی همراه بود که بعضا برای مخاطب کسالت آور بود اما، به طور کلی ریتمی روان و متناسب داشت و بازی خوب بازیگران این مجموعه، موجب برقراری ارتباطی موفق میان این سریال و مخاطبانش شد.

در واقع می توان نقطه قوت رسانه ای همچون تلویزیون را در برقرای ارتباط با مخاطب با همین مثال مطرح کرد که سخن از کودکان خیابانی و باندهای تکدی گری، به طرق مختلفی در جامعه ما مطرح شده است

در این میان، بازی تاثیر گذار شکیب، در نقش پدرخوانده و رئیس یک باند تکدی گری، قابل تقدیر بود. تاثیر این شخصیت در برقراری ارتباط با مخاطبان به حدی بود که عده زیادی از افراد بعد از تماشای این مجموعه، با دیدن کودکان تکدی گر در خیابانها و چهار راهها، به یاد شکیب می افتند و رغبتی برای کمک به این بچه ها ندارند. در واقع می توان نقطه قوت رسانه ای همچون تلویزیون را در برقرای ارتباط با مخاطب با همین مثال مطرح کرد که سخن از کودکان خیابانی و باندهای تکدی گری، به طرق مختلفی در جامعه ما مطرح شده است.

آوای باران

مثلا با نصب جملاتی بر دیوار خیابانها یا پخش مستندهایی در این زمینه و چاپ مقالات بیشماری با این موضوع. اما هیچ یک از این ابزارها نمی توانند به اندازه یک سریال تلویزیونی موفق عمل کنند و به جرات می توان گفت که مجموعه آوای باران، نگرش تازه ای را در زمینه کودکان تکدی گر در ذهن مردم ایجاد کرد. این را می توان موفقیت رسانه در ایجاد ارتباط نامید. اگر تمامی معضلات و موضوعات اجتماعی به گونه ای سنجیده و متناسب نمایش داده شوند، قطعا می توانند در جهت الگو دهی و جهت بخشی به ذهن مخاطبان عمل کنند. آنچه مسلم است اینکه یک متن تلویزیونی باید این توانایی و قابلیت را داشته باشد که به ذهن مخاطب راه یابد و ارتباطی قوی با او برقرار کند. اگر این ارتباط ایجاد شود می توان تلویزیون را ابزاری موفق و تاثیر گذار نامید. ابزاری کارآمد در جهت انتقال مبانی فکری و هنجار بخش که می تواند حرکتی موثر در راستای ارتقای فرهنگی برای یک جامعه باشد.

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان


مطالب مرتبط:

 تا کی به خنده بازار می خندیم؟

دومین زن محجبه من و تو!

مخاطب كشی به روش جام جم