وقتی برای کودکان مینویسیم، به کودکان نمیاندیشیم
سخنان حمید رضا شاهآبادی، رمان نویس
حرفهای حمید رضا شاهآبادی درباره ادبیات کودک و نوجوان، حقیقتا خواندنی است؛ چرا که با تسلط بر زوایای مختلف این حوزه و سالها کار توامان نویسندگی و مدیریت در ادبیات کودک و نوجوان بیان شده است. این گفتوگو حدود یک سال قبل انجام شده است...گزیده ای از سخنان شاه آبادی را در ادامه می آوریم.
- به نظرم یکی از انواع مهم ادبی در عالم ادبیات رمان نوجوان است؛ اما سابقهی رمان نوجوان چندان طولانی نیست؛ سالهایی پیش میآمد که ما حتی یک رمان نیز منتشر نمیکردیم و گاهی نیز در طول سال تنها دو رمان چاپ میشد. این در شرایطی بود که نوجوانها خیلی به مطالعه علاقه داشتند و از آنجایی که نوع ادبی رمان از خیلی جهات درخور اعتناست و چکیدهی بهترین تجربهی نوع بشر است، ضرورت توجه به آن بیشتر احساس میشد. همین نکته ما را متوجه این مساله کرد که ما باید رمان نوجوان تولید کنیم، اما با توجه به شرایط موجود، نویسندگان کمتر اقبال نشان میدادند؛ شاید مهمترین علتش، انگیزههای مالی بود؛ از طرف دیگر، نویسنده وقتی که یک کتاب مینویسد، میخواهد کارش زود چاپ شود. اما در گذشته کار نویسنده برای مدتها زیر چاپ میماند و منتشر نمیشد و این موضوع هم انگیزه را در وجود نویسندگان کم میکرد. بنابراین، وقتی شرایط مدیریتی کانون عوض شد، این نیاز بیشتر احساس شد.
- طرح رمان نوجوان ویژهی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان است. یکی از این شیوههایی که ما در اجرای این طرح به کار بردیم، این بود که ما وقتی با نویسندهها قرارداد میبندیم، آنها را رها نمیکنیم و با آنها در ارتباط هستیم و از آنها میپرسیم کارشان در چه مرحلهای است. حتی ماهی یک بار این افراد را دور هم جمع میکنیم و آنها بریده آثارشان را برای هم میخوانند و یکدیگر را نقد میکنند. این جلسات به صورت گروهی یک ماه در تهران و ماه بعد در شهرستانها برگزار میشود و ما این گروه را با هم به سفر میبریم. این افراد در این سفرها بیشتر با هم آشنا میشوند و تجربیات جدید به دست میآورند و مردم و نیازهای مردم را بهتر میشناسند. همچنین در این سفرها سعی میکنیم از نوجوانان منطقه دعوت کنیم که بیایند و در جلسات شرکت کنند و نظر دهند و شرایط را طوری فراهم میکنیم که نویسندگان ما تا زمانی که با ما قرارداد دارند، در فضای داستاننویسی و رمان تنفس کنند و همین باعث میشود که سطح کیفی کار بالا رود. همچنین ما به نویسندگان قول دادهایم که کار آنها حداکثر تا دو ماه بعد از تحویل به ما منتشر شود.
- در حال حاضر، حدود چهل نویسنده با ما کار میکنند و از این تعداد، 28 نفر کارشان را تحویل دادهاند و الان که من دارم با شما صحبت میکنم، 21 عنوان از این کتابها از زیر چاپ در آمده است و چاپ شده و این حاصل کار یکسالهی ماست. پس اگر این تعداد را با قبل مقایسه کنید، خواهید دید که ما به نسبت گذشته موفق بودهایم. در واقع ملاک کار برای ما این است که کار از لحاظ فنی پذیرفتنی باشد و از لحاظ محتوایی، جاذبههای لازم را برای نوجوانان داشته باشد و به نیازهای آنان پاسخ دهد و قاعدتاً راههای نرفته و ایدههای نو هم در این زمینه برای ما جذابتر بود و الان که یک سال و چندی گذشته، اولویت جدیدی هم برای کار پیدا کردیم و آن کار کردن با نویسندگان شهرستانی است. اعتقاد ما این است که استعدادهای خوبی در شهرستانها وجود دارد که به علت دور بودن از مرکز، امکان چاپ آثارشان را پیدا نمیکنند و البته نویسندگان باسابقهی شهرستانی در این طرح در اولویت کار ما هستند، اما اگر نویسندهی جوانی هم بتواند داستان خوب بنویسد، ما از وی دعوت به همکاری میکنیم. ولی هیچ وقت اعلام عمومی نمیکنیم؛ چراکه در این صورت، با انبوهی از افراد مدعی روبهرو میشویم که توانایی کار ندارند، اما وقت و انرژی ما را میگیرند.
- طرحی در زمینهی کتابهای مذهبی داریم و در حال حاضر پنج عنوان کتاب زیر چاپ است که بهزودی از زیر چاپ بیرون میآیند و یک طرح دیگر با عنوان «طنز نوجوان» نیز در دست است. البته اینها به گستردگی طرح رمان نوجوان نیستند، اما در حوزهی خودشان از لحاظ کمیت و کیفت قابل اعتنا هستند.
- ادبیات کودک بعد از انقلاب ما، جایگاه خوبی دارد. ما از معدود کشورهای منطقه هستیم که صنف نویسندگان و پدیدآورندگان ادبیات کودک داریم. این صنف در بسیاری از کشورها وجود ندارد و تا قبل از انقلاب در کشور ما هم نبود و افرادی که برای بزرگترها مینوشتند و دست به قلم میشدند، گاهی برای بچهها هم کارهایی مینوشتند. از طرفی این افراد، کتابهایی را که به هر علتی قابلیت چاپ برای بزرگترها را نداشت، برای کودکان منتشر میکردند. در این زمینه، با یک نگاه به سابقهی کانون در قبل از انقلاب، بهخوبی میتوان فهمید که آن موقع صنفی به عنوان صنف ادبیات کودک و نوجوان وجود نداشت. همچنین تیراژها کتاب کودک در کشور ما بالاست و فروش خوبی حتی بهتر و بیشتر از ادبیات بزرگسال دارد و بسیاری از مۆلفههای دیگر که نشان میدهد ما موقعیت خوبی داریم. در کنار اینها کتابهای ضعیف و کتابهای بازاری هم چاپ میشوند و ما مثل هر حوزهی دیگری، با انواع جعلی این کتابها هم روبهرو هستیم.
- ما در کانون سیستم خوبی برای سنجش مخاطبان خودمان داریم که آن هم سیستم کتابخانههای ما هستند. کتابخانههای ما با سیستم کامپیوتریای که دارند، به ما اعلام میکنند بچهها از چه کتابهایی خوششان میآید. شما در همین تهران، از طریق این سیستم میتواند دریابید که بچهها در سراسر کشور چه کتابهایی را میخوانند و از چه کتابهایی خوششان میآید. آمار هر کتاب به صورت مجزا موجود است. مثلاً تا چند روز پیش که من آمار گرفتم، سه هزار و 600 نفر در کتابخانههای کانون رمان هستی را خوانده بودند و این نشان میداد که استقبال خوبی از آن شده. در مورد کتابهای دیگر و در نقد و بررسی و درگزارشنویسیهای ما هم همین طور است. مربیان کانون نقاط ضعف و قوت کتاب و استقبال بچهها از کتاب را به ما اعلام میکنند و ما سعی و تلاش میکنیم با استفاده از این آمارها، نقاط ضعف و قوت خودمان را بر طرف کنیم. در جلساتی که داریم، و آمار و ارقام و گزارشها را بررسی میکنیم و روی آنها تصمیمگیری میکنیم؛ مثلاً ما گروههای کارشناسی خودمان را سال گذشته به تمامی استانهای ایران ارسال کردیم. اینها میرفتند و با مربیان گفتوگو میکردند و نتایج کار موجب تصمیمگیری ما میشد.
- واقعیتاین است که ما قدرت مالی خوبی نداریم، اما خیلی خوب با سیلی صورت خودمان را سرخ نگاه داشتهایم. بودجهی ما در قیاس با دیگر نهادهای فرهنگی، بسیار بسیار ناچیز است. در کنار اینها چندین کتاب و فیلم و آلبوم موسیقی را تولید میکنیم. در واقع بزرگترین شانش ما اعتبار و اعتقادی است که مردم به ما و کار ما دارند. الان فروشگاههای زیادی نداریم، اما این تعداد هم فروش زیادی دارند و ما را از توزیع دیگر بینیاز میکند.
- راجع به ادبیات كودك نظر من این است که ما به اسم کودکان مینویسیم، اما چیزی که منتشر میشود، برای کودکان نیست. در واقع ما در نوشتنهای خود به فکر راضی کردن منتقدان، ناشران، داوران و آموزش و پرورش هستیم، اما به کودکان نمیاندیشیم. کمتر پیش میآید که پدیدآورندگان کتاب کودک، با خودِ بچهها ارتباط بگیرند و از آنها بپرسند و با آنها همدلی کنند و مثل آنها بیندیشند و در نهایت برای آنها کتاب تولید کنند.
- گاهی فکر میکنم که در کانون کارهای بسیاری انجام میگیرد که دیده نمیشود. نمیدانم مشکل از عدم اطلاعرسانی ماست یا اینکه اخبار کانون در ذیل خبرها و کارهای غیرفرهنگی و گاه ضد فرهنگی نادیده گرفته میشود. در واقع اگر این کارها دیده شود، برخورد با کانون بهتر از چیزی بود که امروز هست. همه باید بدانند که کانون چه مسئولیت بزرگی برعهده دارد و ازچه جایگاهی برخوردار است و تا کنون چه گامهایی برداشته است.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منبع: لوح