تبیان، دستیار زندگی
کتاب «شکاف جهانی» عمدتا کتابی در حوزه جامعه شناسی تاریخ است که جنبه های تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تحولات جهان به ویژه شکل گیری نظام سرمایه داری در اروپا از قرن پانزدهم و به دنبال آن «جهان سوم» را تاکنون، از هنگام دست اندازی اروپاییان به قاره های آفر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«جهان سوم» چگونه سوم شد؟

نگاهی به کتاب «شکاف جهانی»


کتاب «شکاف جهانی» عمدتا کتابی در حوزه جامعه شناسی تاریخ است که جنبه های تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تحولات جهان به ویژه شکل گیری نظام سرمایه داری در اروپا از قرن پانزدهم و به دنبال آن «جهان سوم» را تاکنون، از هنگام دست اندازی اروپاییان به قاره های آفریقا، آسیا، حوزه اقیانوس اطلس و «دنیای جدید» تشریح کرده است.

کتاب «شکاف جهانی

نویسنده کتاب «شکاف جهانی» جامعه شناسی یونانی است که در این کتاب فرآیند جهان سوم شدن کشورها در قالبی جامع، خواندنی و کلاسیک را با توجه به سیر تاریخی استعمار بررسی می کند. در این پژوهش که همراه با آمارهایی است، شیوه های استعمار نو نیز بیان شده اند. به اعتقاد نویسنده، اروپا در قرون اخیر با کشف قاره های دیگر به استعمار دامن زد، استعماری که به اصطلاح از کشورهای مرکز آغاز می شود و به پیرامون می رود، اما اروپاییان در قرن بیستم شیوه نوینی با عنوان استعمار نو را در قبال کشورهای جهان سوم در پیش گرفتند.

نویسنده این کتاب تاثیرات استعمار را بر کشورهای مختلف قاره های جهان بررسی می کند و همچنین به بیان نقش کشورهای استعمارگر در فرآیند استعمار می پردازد. روش های استعماری نظیر فلج کردن اقتصاد و نفوذ و تغییر فرهنگی نیز از دیگر موضوعات مورد بررسی این کتاب به شمار می آیند. استاوریانوس این کتاب را از نظر یک حزب سیاسی خاص ننوشته است، بلکه او پژوهشی بی طرفانه را ارایه می کند که به عنوان کتابی کلاسیک شناخته می شود.

موضوع این کتاب فراز و نشیب های گوناگون شکل گیری اخلاق مذهب پروتستانیسم و پدیدآمدن روحیه سرمایه داری در اروپا به دنبال گسترش اصول این مذهب از سده پانزدهم، فروپاشی تمدن های بزرگ خاورمیانه، آسیا و آفریقا، دست اندازی اروپاییان به فراسوی مرزهای اروپا، تاثیر انقلاب صنعتی بر جوامع بشری، پیدایش جهان سوم در پی گسترش نظام سرمایه داری در سراسر جهان و ظهور جنبش های آزادی بخش ملی و انقلاب های اجتماعی در جهان سوم است.

استاوریانوس تاریخ جهان سوم را به چهار دوره تقسیم می کند و این دوره ها را به مراحل توسعه نظام سرمایه داری جهانی مربوط می داند: نخستین دوره بین اوایل سده 1400 تا پایان سده 1700 است که از آن با عنوان دوره سرمایه داری تجاری نام می برد، زیرا در این دوره اکثر سرمایه ها در اروپا در جهت فعالیت های تجاری سرمایه گذاری شده است. مهم ترین ویژگی اقتصادی دوره سرمایه داری تجاری پیدایش بازرگانی کالاهای اساسی (اقلامی که مصرف انبوه داشت) بود، در حالی که بازرگانی پیش از این دوره عمدتا بر صدور کالاهای تجملی به ویژه کالاهای مورد نیاز پادشاهان و دربارها متمرکز بود.

کتاب «شکاف جهانی» عمدتا کتابی در حوزه جامعه شناسی تاریخ است که جنبه های تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تحولات جهان به ویژه شکل گیری نظام سرمایه داری در اروپا از قرن پانزدهم و به دنبال آن «جهان سوم» را تاکنون، از هنگام دست اندازی اروپاییان به قاره های آفریقا، آسیا، حوزه اقیانوس اطلس و «دنیای جدید» تشریح کرده است. نویسنده با قلمی شیوا و به شیوه تفسیری، شناخت نظری مستند و موثقی درباره مقاومت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان سوم در برابر نظام سرمایه داری و نیز ادغام جهان سوم در این نظام را به دست داده است. لاتینی شدن و نیز انگلیسی مآب شدن قاره آمریکا، تاثیر انقلاب صنعتی بر جوامع بشری، مساله توسعه وابسته، تجارت برده از آفریقا، ظهور ناسیونالیسم و جنبش های استقلال طلبانه و مسایلی که در آغاز استقلال در کشورهای تازه استقلال یافته بروز می کنند، از جمله مسایل مربوط به دموکراسی سیاسی، «وابستگی اقتصادی و سیاسی» سیاست های رشد هدایت شده توسط دولت های تازه استقلال یافته، کشمکش های داخلی این کشورها، مساله جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ و توسعه اجتماعی فصل های عمده کتاب را تشکیل می دهد.

انقلاب صنعتی که برپایه ماشین بخار و نوآوری های فنی بود مرحله تازه ای از شکل گیری «جهان سوم» به شمار می رود. استاوریانوس دومین دوره تاریخ «جهان سوم» را دو دوره سرمایه داری صنعتی و افول استعمار می داند که از 1770 تا 1870 ادامه داشته است.

سومین مرحله توسعه سرمایه داری بین 1870 تا آغاز جنگ جهانی اول بود. در این دوره سرمایه داری رقابتی به سرمایه داری انحصاری تبدیل شد و به دنبال آن دومین انقلاب صنعتی و پیدایش فنون جدید تولید انبوه و به طور همزمان به کارگیری منظم علم در صنعت به وقوع پیوست.

بر اساس دوره بندی هایی که در «شکاف جهانی» ارایه شده است، جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه مرحله کنونی تحولات «جهان سوم» از جمله سرمایه داری انحصاری تدافعی و استعمار نو را پدید آورد. از دیدگاه استاوریانوس سومین انقلاب صنعتی شامل کشف و کاربرد نیروی هسته ای، سیبرنتیک، ساخت موشک و حوزه های فرعی آن است که بنیاد فنی دوره کنونی را فراهم آورده است. بر اثر دو جنگ جهانی، انقلاب های روسیه و چین و محو حکومت های خودکامه پادشاهی، امپراتوری های عظیم پیش از 1914 از هم پاشیدند. اما این فروپاشی باعث از میان رفتن شرایطی که آن امپراتوری ها در جهان سوم به وجود آورده بودند، نشد.

جهان سوم در دوره معاصر شاهد دو موج انقلابی جهانی بوده است: یکی از این دو موج انقلاب روسیه و ادامه آن تا جنگ جهانی دوم بود و دیگری که قوی تر از اولی بود و از آشفتگی ناشی از «جنگ دوم» ناشی شد، با پیروزی و تداوم پویایی انقلاب چین به پیش رفت و حرکت آن همچنان ادامه دارد.

این کتاب به بسیاری از پرسش ها درباره پیشرفت غرب و عقب ماندگی بخش وسیعی از جوامع پاسخ می دهد، پرسش های مهمی که همواره دغدغه ذهنی بسیاری از علاقه مندان است. چه شد که بارقه آگاهی و عقلانیت بر تاریکی دوران سیاه قرون وسطی تابیدن گرفت؟ چه شد که تمدن های بزرگ خاورمیانه و آسیا و آفریقا رو به افول گذاشتند؟...

در دهه 1970 مجادله روشنفکرانه تندوتیزی بین نظریه پردازان وابستگی از جمله سمیر امین، آندره گوندر فرانک و امانوئل والرشتاین و منتقدان نظریه وابستگی که گاهی اوقات به آنان تحلیلگران شیوه تولید یا «گروه بین المللی کردن سرمایه» می گفتند در گرفت. استاوریانوس وارد این معرکه نشد، اما دیدگاه های او نشان می دهد که گرایش بیشتری به نظریه وابستگی دارد.

استاوریانوس دوران کنونی جهان را بزرگ ترین بی نظمی تاریخ می داند که وجه مشخصه آن تجاری کردن، فقیرکردن و شهرنشینی در جهان سوم است. اما این اعتقاد را نیز دارد که جهان سوم ضرورت توسعه اقتصادی خودگردان را درک کرده است. به همین دلیل نیاز به افزایش شدید تولیدات کشاورزی را برای خودکفایی مورد تاکید قرار می دهد و از طرف دیگر رشد تولیدات کشاورزی را مستلزم افزایش مشارکت سیاسی و به نوبه خود ایجاد برابری اجتماعی می داند. بنابراین از نظر استاوریانوس گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن نیازمند روابط قدرت داخلی در «کشورهای جهان سوم» و نیز روابط بین کشورهای جهان اول و جهان سوم است. برای تحقق این اهداف جهان نه تنها عقب ماندگی جهان سوم بلکه توسعه یافتگی بیش از حد جهان اول را مورد توجه قرار دهد و از طریق 1. تمرکززدایی و 2. مشارکت توده ای، نابرابری های سرمایه و قدرت را برطرف سازد. استاوریانوس اعتقاد دارد در صورت تحقق این اهداف، کشورهای جهان سوم دارای خودمختاری بیشتری خواهد بود و این کشورها بیشتر بر بازارهای داخلی متمرکز خواهند شد.

این کتاب به بسیاری از پرسش ها درباره پیشرفت غرب و عقب ماندگی بخش وسیعی از جوامع پاسخ می دهد، پرسش های مهمی که همواره دغدغه ذهنی بسیاری از علاقه مندان است. چه شد که بارقه آگاهی و عقلانیت بر تاریکی دوران سیاه قرون وسطی تابیدن گرفت؟ چه شد که تمدن های بزرگ خاورمیانه و آسیا و آفریقا رو به افول گذاشتند؟ ویژگی های اصلی امپریالیسم چیست؟ امپریالیسم چگونه آغاز شد؛ امپریالیسم چگونه عمل می کند و چه چیز به آن چنین قدرت و سماجتی را بخشیده است؟

نویسنده خاطرنشان می سازد که امپریالیسم همواره در سراسر تاریخ ثبت شده وجود داشته است. چین، مصر، یونان، روم، ایران، همگی بر خارج از مرزهای خود سلطه افکندند. این امپراتوری های دوران باستان عمدتا در اندیشه غارت ثروت ملت های دیگر، یا در جست وجوی باج و خراج بودند، اما ساختار اقتصادی آن ملت ها را دگرگون نمی کردند.

ویژگی امپریالیسم جدید با امپریالیسم دوران باستان بسیار متفاوت است. امپریالیسم جدید از طریق تجارت نابرابر، سرمایه گذاری ها و پرداخت وام نه تنها ثروت این ملت ها را می بلعد بلکه ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها را دگرگون و وابستگی آنها را به امپریالیسم بیشتر می کند.

انگلستان نخستین کشوری بود که این روش چپاول را در مقیاس جهانی به کار برد و نظامی را بر جهان حاکم کرد که از لحاظ دامنه، تنوع و پیچیدگی در تاریخ بشر بی سابقه بود؛ نظامی که تمام امپراتوری های پیشین را از صحنه خارج و انگلستان را به بزرگ ترین قدرت استعماری جهان تبدیل کرد. استاوریانوس می گوید هرگز در تاریخ بشر جمعیتی چنین انبوه یک چهارم جمعیت نوع بشر برای ثروتمندکردن شمار اندکی در معرض کار استعمارگرانه قرار نگرفته اند. چه عوامل و شرایطی باعث شد که انگلستان چنین نظام سودآفرین عظیمی را ایجاد کند؟

نویسنده خاطرنشان می سازد که عوامل بی شماری به این امر کمک کرد، اما چهار عامل مهم را با این شرایط کاملا مرتبط می داند: 1) فناوری جدید انقلاب صنعتی، 2) دسترسی به ذخیره کار ارزان، 3) انباشت سرمایه، 4) به وجودآمدن بازارهای خارجی. کتاب همچنین درباره رشد آگاهی ملت های جهان سوم است؛ آگاهی ای که فرض های اساسی امپریالیسم را در هم می شکند و قدرت آن را به چالش می کشد. این مبارزه بین امپریالیسم با اشکال گوناگون آن و ملت هایی که مصمم به کسب استقلال سیاسی و اقتصادی اند بزرگ ترین مساله دوران ماست. این نبرد به نوبه خود با اشکال گوناگونش، روزبه روز شدت بیشتری می گیرد و خواه ناخواه، آگاهانه و ناآگاهانه، همه ما در آن سهیم هستیم.

بخش كتاب و كتابخوانی تبیان


منبع: روزنامه شرق- سهراب فرسیو