تبیان، دستیار زندگی
پدری را تصور کنید که اغلب ساکت و بی توجه است، روزنامه می خواند، تلویزیون تماشا می کند یا سر در لاک خود فرو برده و به کسی توجه ندارد. یا مادری که مکرر تذکر می دهد، ایراد می گیرد و دعوا می کند. سپس شخص مهربانی را تصور کنید که با در نظر داشتن هدف های زندگی،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سعی کن در هیجانات ساکت باشی زیرا .....

زبان

زبان، اساسى ترین عضو وجود آدمى است. جایگاه والاى زبان در عزت آفرینى و نیز در سقوط انسان ها، بر كسى پوشیده نیست. زبان مى تواند چون شمشیر برنده اى عمل كند و سر گوینده اش را بر باد دهد یا نابینایى را از افتادن در چاه رهایى بخشد.


روزى نیست، مگر این كه هر یك از اعضاى بدن در برابر زبان فروتنى مى كنند و مى گویند: تو را به خدا سوگند مى دهیم كه مبادا به خاطر تو ما عذاب ببینیم.

اى زبان ! تو بس زیانى مر مرا            چون توى گویا، چه گویم من تو را

اى زبان !هم آتش و هم خرمنى                   چند این آتش در این خرمن زنى

در نهان، جان از تو افغان مى كند                  گرچه هر چه گویى اش آن مى كند

اى زبان! هم گنج بى پایان تویى                   اى زبان! هم رنج بى درمان تویى(1)

شایسته است این شمشیر بران را همواره زیر نظر داشت تا از آثار زیان بار آن در امان باشیم. امیرمۆمنان على (علیه السلام ) سفارش مى كند: و لیخزن الرجل لسانه فان هذا اللسان جموع بصاحبه (2) مرد باید از زبانش مراقبت كند؛ چون در برابر صاحبش سركش است.

چه کنیم تا به جای داشتن زبان سرخ، زبان سبز داشته باشیم. بیاییم با واکاوی حدیثی از امیر مومنان امام علی (علیه السلام) رمز دستیابی به زبان سبز را جویا شویم.

سخن نشانگر اندیشه است

ضرب المثل ها می گویند: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. یا اینکه: از کوزه همان برون تراود که در اوست. پس کافی است کوزه را تکان دهی و بشنوی چه خبر است؟

اندیشمندان بشری به ارتباط متقابل زبان و تفکر پی برده اند. سخن گفتن، نوعی تفکر با صدای بلند است. لذا چگونه سخن گفتن، نمایانگر چگونه اندیشیدن است. گاهی هنگام بیان مسائل و مشکلاتمان آن ها را حلاجی کرده و به راه حل ها نیز می رسیم. گاهی هم فقط حرف می زنیم و حرف می زنیم، بی هیچ سود و فایده ای. چه بسا با مرور مکرر مشکلات و ناراحتی‌ها باعث خستگی و آزار بیشتر خود و اطرافیان نیز شده ایم.

هر کس سخنی می گوید، طرز فکر و نظر خود را نشان می دهد. قرار نیست که همه مثل ما حرف بزنند. قرار نیست که ما با همه موافق باشیم، یا جواب همه را بدهیم، یا تمام جمله هایشان را ویرایش کرده و به هر حرفی واکنش نشان دهیم. اگر گفتگو منجر به حمله، دفاع، بد معنی کردن، بر خوردن و جدال شود؛ به هیچ ارتباط مثبت و تعامل عاطفی و انسانی منجر نمی شود. مگر قرار نیست که قبل از هر کاری به هدف آن کار فکر کنیم؟ کسی موضوعی به ذهنش آمد و چیزی گفت. می توان منظور حرف ها را ساده و مثبت برداشت کرد، با شوخ طبعی و رفاقت فضای خوبی را فراهم نمود و از مسائل عبور کرد

پدری را تصور کنید که اغلب ساکت و بی توجه است، روزنامه می خواند، تلویزیون تماشا می کند یا سر در لاک خود فرو برده و به کسی توجه ندارد. یا مادری که مکرر تذکر می دهد، ایراد می گیرد و دعوا می کند. سپس شخص مهربانی را تصور کنید که با در نظر داشتن هدف های زندگی، چنان زیبا و شوق انگیز سخن می گوید که محرک نشاط و امید و ارتباط  گرم با همسر و فرزندان است.

پس گفتگو عامل اندیشه و ارتباط است و شرکت در گفتگوهای مفید می تواند تفکر و توجه را بیشتر کند و تفکر عاقلانه منجر به گفتگویی بجا، با ادب، شادی آفرین و رشد دهنده می شود.

امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است.(3)

و در جایی دیگر فرمودند: این قرآن است که با آن می توانید راه حق را بنگرید و با آن سخن بگویید و به وسیله آن بشنوید.(4)

با در کنار هم قرار دادن این دو حدیث زیبا در می یابیم که زبان سبز زبانی است که آراسته به سخن حق شود و چه سخنی حق تر و ارزشمندتر از قرآن کریم است.

گفتگوی سالم و آرام، نشانه تفکر رشد یافته است

آیا لازم است که همه مثل ما فکر کنند؟ آیا لازم است که همه با ما موافق باشند؟ اگر همه مثل هم می اندیشیدند، اصلاً اندیشه ای به وجود می آمد؟

آرامش هنر صرف نظر کردن از انبوه مسائلی است که ارزش فکر کردن ندارند

هر کس سخنی می گوید، طرز فکر و نظر خود را نشان می دهد. قرار نیست که همه مثل ما حرف بزنند. قرار نیست که ما با همه موافق باشیم، یا جواب همه را بدهیم، یا تمام جمله هایشان را ویرایش کرده و به هر حرفی واکنش نشان دهیم. اگر گفتگو منجر به حمله، دفاع، بد معنی کردن، بر خوردن و جدال شود؛ به هیچ ارتباط مثبت و تعامل عاطفی و انسانی منجر نمی شود. مگر قرار نیست که قبل از هر کاری به هدف آن کار فکر کنیم؟ کسی موضوعی به ذهنش آمد و چیزی گفت. می توان منظور حرف ها را ساده و مثبت برداشت کرد، با شوخ طبعی و رفاقت فضای خوبی را فراهم نمود و از مسائل عبور کرد.

آرامش هنر صرف نظر کردن از انبوه مسائلی است که ارزش فکر کردن ندارند.

به برخوردهای کلامی ساده و صمیمی کسانی که آرامش فکری دارند، توجه کنیم. همچنین به برخوردهای افراد هیجانی و تکانشی که هر حرکتی را مارش جنگ و هر کلام غیر موافقی را حمله دشمن تلقی می کنند.

می توان بیش از حرف زدن سکوت کرد، نظرات لازم را کوتاه و آرام، بدون پا فشاری مطرح کرد و از بسیاری درگیری های بی حاصل گذشت.

بیاییم حال با نگاهی نو به این سخن گهربار امیرالمومنین (علیه السلام) نظر می افکنیم: المرء مخبوءً تحت لسانه: آدمی در زیر زبانش پنهان است.

پی نوشت ها:

1.      مولوى، مثنوى معنوى، به كوشش رینولد الین نیكلسون، ص 98 و 104.)

2.      نهج البلاغه، ترجمه صبحى صالحى، خطبه 176، ص 253.

3.      نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص 725.

4.      همان، ص 253.

5.      همان، حکمت 144.

فرآوری: فاطمه سرفرازی

بخش نهج البلاغه تبیان  


منبع: برگرفته از کتاب ( ... لحظه ای درنگ)، نگاشته مریم ادیب با اندکی دخل و تصرّف

مطالب مرتبط:

سخن گفتن با ادب قرآنی 

قرآن کریم و نیکو سخن گفتن

مهارت های سخن گفتن در نهج البلاغه

انواع سخن گفتن با دیگران

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.