تبیان، دستیار زندگی
ملکه ی عصمت در سطوح مختلفی در همه ی انسان ها وجود دارد و به نحو کامل و جامع آن در معصومین (علیه السلام) تحقق یافته است. درجات انبیاء و امامان نیز بسته به همین ملکه ی عصمت در ایشان معین می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه معصوم شویم؟!

عصمت

از جمله اصول اعتقادی نبوت و امامت است که مساله ی عصمت یکی از مشترکات مهم در این اصول اعتقادی به شمار می رود. در باره ی عصمت سخن بسیار گفته می شود و شبهات بسیاری نیز در این باره توسط منکران و معاندان طرح شده است که پرداختن به آن ها سبب تحکیم پایه های اعتقادی انسان می شود. در این نوشتار می کوشیم با نگاهی ریشه ای به مساله ی عصمت بدان بپردازیم.


عصمت از ریشه ی عصم!

واژه عصمت از ریشه ی «عصم» است که در زبان عربی به معنای منع و خودداری است و عصمت الله للعبد به معنای خودداری و منع بنده از معصیت الهی می باشد. از آیات بسیاری این معنا از عصمت و توجه به ریشه ی آن ذکر شده است از جمله:

«لاعاصم الیوم من أمر الله الا من رحم»؛ «امروز هیچ نگهدارنده ای در برابر فرمان خدا نیست مگر آن کس را که او رحم کند.» (هود /42)

عاصم از همان ریشه ی عصم است و به معنای مانع و نگهدارنده به کار رفته است. راغب از جمله علمای لغت عرب در کتاب معروف خود به نام المفردات عصم را به معنای امساک نیز معنا کرده است که معنایی نزدیک به منع دارد. همچنین در سوره ی ممتحنه می فرماید:

«و لاتمسکوا بعصم الکوافر»؛ و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید.» (ممتحنه/ 10)

در این آیه ی شریفه نیز عصم و ریشه ی واژه ی عصمت به کار رفته است و به معنای نکاح و ازدواج آمده است. مفسّران گفته اند زیرا در حالتی که زن در نکاح و ازدواج مردی است از همسری سایر مردان منع می شود و خودداری می نماید و نیز شوهرش او را در عقد خود نگه داشته است. بنابراین واژه ی عصمت از نظر ریشه ی اغوی دلالت بر منع و امساک و نگه داری می کند.

ملکه ی عصمت در سطوح مختلفی در همه ی انسان ها وجود دارد و به نحو کامل و جامع آن در معصومین (علیهم السلام) تحقق یافته است. درجات انبیاء و امامان نیز بسته به همین ملکه ی عصمت در ایشان معین می شود

عصمت اصطلاحی!

امّا در اصطلاح اهل فن عصمت ملکه ای است درونی که فرد را از انجام مکروه و معاصی الهی باز می دارد و معصوم کسی است که مرتکب خطا و گناه نمی شود بواسطه ی ملکه ای درونی که در او به وجود آمده است. ملکه ی درونی نیرویی درونی است که در اثر تمرین و تکرار و یا به عنایت الهی در فرد ایجاد می شود و در مورد همه ی خلقیات می تواند مطرح شود. مثلاً کسی که ملکه ی عدالت را دارا شده است، نیروی درونی عدالت و عادل بودن را در خود دارد و به این خصیصه ی اخلاقی مزّین شده است. عصمت نیز از جمله فضایل اخلاقی است که ملکه ی درونی آن در صورتی در فرد ایجاد می شود که مسیر مزّین شدن به این ملکه ی اخلاقی را طی کرده باشد!

مسیر کسب ملکه ی عصمت!

برای بدست آوردن ملکه ی عصمت همانند سایر ملکه های اخلاقی قدم اول به کار بردن نیروی عقلانی است! معصوم در درجه ی اول زشتی و قبح گناه را به معنای حقیقی آن می فهمد و خطر آن را برای روح و جان خویش درک می نماید. بسیاری از افراد عادی هم در مورد برخی از معاصی و اعمال ناشایست عصمت و ملکه ی درونی دارند. مثلاً هیچ یک از افراد عاقل راضی نمی شوند که جام زهر را بنوشند! زیرا خطر جدی آن را برای خویش درک می نمایند. از این رو نسبت به انجام این چنین عملی عصمت دارند و یا بسیاری از افراد راضی نمی شوند که کسی را به قتل برسانند! زیرا قبح و زشتی چنین عملی را به خوبی درک می کنند پس نسبت به انجام آن معصومند. به همین ترتیب معصومین (علیهم السلام) که نسبت به انجام همه ی گناهان و شرور درک حقیقی پیدا کرده اند از انجام آن ها احتراز و خودداری می نمایند و نسبت بدان ها عصمت دارند.

عصمت

شرط اول قدم آن است که ...

بنابراین عصمت معصومین (علیهم السلام) در درجه ی اول ناشی از درک ایشان نسبت به قبح گناه است. پس از آن با احتراز ایشان از معاصی لطف و توفیقات الهی نیز شامل حالشان می شود و تقوای پرهیز از گناه در ایشان قوت می یابد: «و من یتّق الله یجعل له مخرجاً» (طلاق/ 2)

بدین ترتیب هر چه ایشان در تقوای الهی و احتراز از گناهان و معاصی موفق تر می شوند ادراک شان نسبت به آلودگی معاصی نیز افزایش یافته ملکه عصمت در وجودشان قوی تر می شود. بنابراین عصمت و خودداری از معاصی در ایشان به عنوان ویژگی بارز و واضح آنان نمود و ظهور می یابد!

توفیقی یا اکتسابی؟!

پس می توان گفت عصمت در معصومین (علیهم السلام) هم امری اکتسابی و هم امری توفیقی است که به نحو کامل در هر دو جریان نمود کرده است. هم چنان که در مورد سایر انسان ها چنین است که در کسب کمالات هر دو جریان اکتساب و توفیق را به دست می آورند. اساساً قانون الهی است که وقتی کسی قدم در مسیر کمال و خیر گذاشت و در راه اکتساب آن کوشید، توفیقات الهی شامل حالش می شود و با این توفیقات در مسیر کسب کمال ثابت قدم تر می شود. عصمت در معصومین(علیهم السلام) نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد که با همت و کوشش ایشان ناشی از ادراک از قبح گناه برای احتراز از آن شروع می شود و توفیقات الهی ادامه مسیر را روشن می نماید.

عصمت معصومین(علیهم السلام) در درجه ی اول ناشی از درک ایشان نسبت به قبح گناه است. پس از آن با احتراز ایشان از معاصی لطف و توفیقات الهی نیز شامل حالشان می شود و تقوای پرهیز از گناه در ایشان قوت می یابد: «و من یتّق الله یجعل له مخرجاً»

ادراک برتر!

پس برای آن که بتوانیم در مسیر الگوگیری از معصومین(علیهم السلام) ملکه ی عصمت را در خویش تقویت نماییم لازم است ادراک و شناخت خود را نسبت به گناهان و معاصی و قبح آن ها افزایش دهیم. تا جایی که دوری کردن از همه گناهان و خط قرمزهای دین برای ما همانند دوری کردن از نوشیدن جام زهر باشد! در این صورت ملکه ی عصمت در درون وجود آدمی رشد می کند و او را از همه ی شرور و آفات معاصی حفظ می نماید.

سخن پایانی...

«عصمت» به عنوان ویژگی بارز و مشخص همه ی معصومین (علیهم السلام) است که اعتقاد به عصمت ایشان از جمله اصول اعتقادی دینی ماست. ملکه ی عصمت در سطوح مختلفی در همه ی انسان ها وجود دارد و به نحو کامل و جامع آن در معصومین(علیهم السلام) تحقق یافته است. درجات انبیاء و امامان نیز بسته به همین ملکه ی عصمت در ایشان معین می شود. ما برای آن که بتوانیم عصمت معصومین(علیهم السلام) را الگوی خویش قرار دهیم لازم است که در شناخت گناه و سپس احتراز و دوری از آن بکوشیم تا شامل توفیقات الهی در ادامه ی مسیر کسب ملکه ی عصمت کردیم!

  ن. رادفر                   

بخش اعتقادات شیعه تبیان  


منابع و مآخذ:

1- مفردات راغب

2- المحاضرات فی الالهیات- آیت الله سبحانی

3- کشف المراد- علامه حلّی

4- الالفین- علامه حلّی

5- کتابخانه ی کلام اسلامی (نرم افزار جامع نور)

مطالب مرتبط:

عصمت معصوم چگونه است؟

اثبات عصمت پیامبران

مقام عصمت، مِلک طلق کسی نیست!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.