ورزشهای پیشنهادی رهبر + تصاویر (2)
در مقاله قبل اشاره شد كه رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگاهی به ورزشهای سنتی داشتند و از مسئولین درخواست کردند تا ورزشهای سنتی و بازیهای ایرانی را ترویج دهند. در این مقاله نیز به یكی دیگر از ورزشهای سنتی اشاره خواهیم كرد.
ورزش باستانی
زورخانه، جای نیکان، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است. زورخانه بنایی است مسقف که در وسط آن، گودی کنده شده و در اطراف این گود، غرفههایی برای نشستن تماشاچیان و کندن لباس و گذاشتن آلات و اسباب ورزشی بنا گردیده است.
سقف اصلی زورخانه که گود در زیر آن واقع شده، بلندتر از سقفهای دیگر بناهاست و در بالای این سقف، پنجرهای برای روشنایی نصب گردیده و درب ورودی به مقداری کوتاه است که باید با قامت خم شده از آن عبور کرد و این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه میشود.
زورخانه جای نیکان، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است. ادب، صفا، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر، کمتر دیده میشود.
اصطلاحات زورخانه
کهنهسوار و مرشد، پیشکسوت، پیش قدم، پیش خیز، نوچه، نوخاسته، ساخته، صاحب زنگ و صاحب ضرب، پهلوان و صاحب تاج، اصطلاحاتی است که در زمان زورخانه متداول است.
زمان ورود
به هنگام ورود به زورخانه، به سبب کوتاهی درب ورودی میبایست خم شد و متواضعانه وارد شد. گود زورخانه، بسته به تناسب بنا، بعضی مربع و بعضی مسدس ساخته شده است و در لبهی گود بجای هزاره، چوبهایی نصب کردهاند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران یا جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند.
در یکی از غرفهها که مدخل زورخانه محسوب میشود، سکویی به نام سردم برای نشستن مرشد زورخانه ساختهاند. سکویی مدور یا مربع به ارتفاع یک متر و بعضی قدری بلندتر. در جلوی سردم و به طرف گود، چوب بستی میسازند برای آویختن زنگ و نصب پرهای قو (معروف به ابلق) که در ارتش قدیم به جای درجه به کلاه خود نصب میشده و همچنین سایر مظاهر پهلوانی و شجاعت از قبیل پوست پلنگ، زره، شمشیر و سپر. در جلوی سردم اجاقی است که برای گرم کردن ضرب كاربرد دارد.
انواع میل زورخانه
نوعی از چوبهای ثقیل و وزین برای ورزش
نوعی از چوبهای سفید رنگ و کوچک برای میل بازی و شیرین کاری که دستههای آن را تا حد امکان بلندتر میساختند تا در موقع بازی، چرخاندن، پرتاب کردن و رها کردن آن به راحتی انجام شود. در سالهای دور، میلهای دیگری هم در زورخانه وجود داشتهاند که عبارت بود از یک یا دو جفت میل بسیار سنگین که اکنون استفاده از آنها مرسوم نیست.
میل بازی
بازیهایی که به وسیله میل انجام میشود، نظم و قانون معینی ندارد و هر ورزشکار با ذوق و سلیقه خود، انواع بازیها را انجام میدهد و آنچه مشاهده گردیده، میل بازها متجاوز از 30 نوع بازی میکنند و این کار یکی از شیرینترین اعمال ورزش باستانی است.
سابقاً معمول نبود ورزشکاران میلهای خود را دسته جمعی از جای خود بلند کنند، بلکه جلوتر از همه، کسی که نسب سیادت داشت، میل خود را با آهنگ ضرب بلند کرده و چند حرکت مختصر به صورت میل بازی انجام داده و میلها را روی شانه خود میگذاشت و بعد از این عمل، از پیشکسوتترین نفر شروع و به اشخاص مبتدی ختم میگردید که در حال حاضر، این رویه ترک شده است و برای جلوگیری از اتلاف وقت، همه افراد میلها را دفعتاً بر روی شانههای خود میگذارند.
جامههای ورزش باستان
تُنْکه یا تُنْبان نَطعی:
شلوار کوتاهی است که ران را تا زیر زانو میپوشاند و آن را هنگام ورزش کردن و کشتی گرفتن میپوشند. این تنبان از یک رویه چرمی یا پارچه ماهوتی ستبر و چند لایه آستر کرباسی دوخته شده است. رویه آن بیشتر به رنگ آبی مایل به سبز است. کمر و نشیمنگاه و سر دو زانوی تنکه از چرم است. روی رانهای تنکه گل و بوته های بزرگی، قلابدوزی شده است. بالای تنکه را «برج»، پیش روی تنکه را که زیر شکم میافتد «پیش قبض»، روی زانو را «پیش کاسه» یا «سَر کاسه» و پشت زانو را «پَس کاسه» مینامند.
لُنْگ:
همان لنگی است که مردان در گرمابه میبندند. در روزگار ما به جای پوشیدن تنکه، ورزشکاران لنگی روی «زیر شلوار» خود میبندند و در گود میروند.
گردانندگان زورخانه
مرشد:
امروز در زورخانه، مرشد به کسی میگویند که آوازی خوش دارد و هنگام ورزش روی «سَرْ دَمْ» مینشیند و با آهنگهای گوناگون که هر کدام ویژه یکی از حرکات ورزشی است ضرب میگیرد و شعرهای رزمی که بیشتر از شاهنامه فردوسی برگزیده میشود میخواند و صدای ضرب و آواز خود را با حرکات ورزشکاران، هماهنگ میکند و آنان را به ورزش برمیانگیزد. در قدیم «مرشد» یا «کهنهسوار» کسی بود که کار آموزش ورزشکاران و پهلوانان با او بود. کهنهسوار در هنگام ورزش، لنگی به دوش میانداخت و چوبی هم که به آن «تعلیمی» میگفتند در دست میگرفت و در کنار گود مینشست و باستانیکاران یا کشتیگیران را در کارهای ورزشی و کشتیگیری راهنمایی میکرد. کهنه سواران یا مرشدان از چابکترین و آزمودهترین پهلوانان و ورزشکاران بودند.
مُشتُ مالچی:
کسی است که پیش از ورزش به ورزشکاران و پهلوانان لنگ و تنکه میدهد و پس از ورزش آنها را مشت و مال میکند، تا کوفتگی و خستگی از تنشان بدر رود و پادویی زورخانه نیز با مشت مالچی است.
مقام ورزشکاران در زورخانه
پیشکِسوَت:
پیشکسوت در زورخانه به کسی میگویند که سالمندتر و آزمودهتر از ورزشکاران دیگر باشد. پیشکسوت از همهگونه ورزشهای باستانی و ریزهکاریهای یکایک آنان آگاه است و میتواند بهتر و سنگینتر از دیگران ورزشهای باستانی را انجام دهد.
میاندار:
ورزشکاری است که در گود، روبروی مرشد و میان ورزشکاران دیگر میایستد و گرداندن ورزش و پیش و پس انداختن کارهای ورزشی را به عهده میگیرد. ورزشکاران هنگام ورزش به او نگاه و از حرکات ورزشی او پیروی میکنند. میاندار باید مانند پیشکسوت، آزموده و آگاه از همه گونه ورزش و ریزهکاریهای یکایک آنها باشد. معمولاً پیشکسوت هر زورخانه، میاندار آنجا میشود.
پهلوان:
به کسی گفته میشود که بسیار آزموده و چابک و کار کرده باشد و هماوردی نداشته باشد.
نوخاسته:
جوان نوچهای است که آزمودگی یافته و پهنه کارهای ورزشی خود را گسترش داده و برای کشتی گرفتن و ورزشهای «تو گودی» به زورخانههای دیگر میرود.
نوچه:
به جوان ورزشکاری گفته میشود که زیر نظر پهلوانی، فنهای کشتی را میآموزد و شاگرد او به شمار میرود. او از نظر تردستی و چابکی، برگزیدهترین شاگردان آن پهلوان است.
شنا رفتن
پیش از شنا رفتن، میاندار یکی از تخته شناها را که در غرفهای روی هم ریخته شده است برمیدارد و به دنبال او ورزشکاران یکی پس از دیگری، تختهای را برمیدارند و درون گود میایستند. سپس میاندار دور گود میگردد و به هر یک از ورزشکاران، میانداری کردن را تعارف میکند. آنگاه از همه رخصت میطلبد و تختهاش را در میان گود میگذارد و زانوان و پنجه پا در کف گود قرار میدهد و دو لبه تخته شنا را با دست میگیرد. گاهی مرشد یا میاندار از ورزشکاری که آوازی خوش و گیرا دارد درخواست میکند که چند بیتی به مناسبت حال و مقام بخواند و پیش از اینکه او خواندن را آغاز کند «میاندار» یا «مرشد» میگوید: (مزد دهنش به محمد صلوات) و همه صلوات میفرستند.
میاندار و ورزشکاران میل میگیرند
و آنگاه كه همه صلوات میفرستند، سپس میاندار دو پایش را پس میبرد و از یکدیگر باز میگذارد و به مرشد نگاه میکند. ورزشکاران هم به پیروی از میاندار چنان میکنند مرشد زنگ را به صدا در میآورد و به ضرب میزند و با هر تک ضربه محکمی که میکوبد ورزشکاران سینه خود را به سوی تخته شنا خم و نزدیک میکنند. گاهی در کشاکش شنا رفتن، میاندار با صدایی که از خستگی، بریده به گوش میرسد فریاد میزند (علی بابا) و با دست به مرشد اشاره میکند که آهنگ ضرب را تندتر کند تا آنها شیوه شنا رفتن را عوض کنند.
نرمش:
ورزشکاران پس از شنا رفتن، برمیخیزند و بی آنکه تخته شنا را از کف گود بردارند، برای در کردن خستگی نرم و آرام بدن خود را تکان میدهند و این حرکت را نرمش مینامند. مرشد هنگام نرمش کردن ورزشکاران، آهنگی ملایم میگیرد و اشعار را با آهنگ مخصوص نرمش میخواند.
میل گرفتن:
ورزشکاران هر کدام یک جفت میل از جایگاه ویژه میلها که در بالای گود و نزدیک آن است برمیدارند و نخست میاندار به هر یک از ورزشکاران تعارف میکند که میانداری بپذیرند و اگر کسی نپذیرفت، همان میاندار میلها را بر شانه خود میگذارد و دیگران از او پیروی میکنند و با ضرب مرشد، میل گرفتن را آغاز میکنند. میل گرفتن سه گونه است: میل سنگین؛ میل چکشی یا (سرنوازی)؛ میل جفتی.
پا زدن:
میاندار در میان گود میایستد و ورزشکاران، پیرامون او گرد میآیند. نخست پای آرامی میزنند که به آن پای (نَرْمْ) میگویند و آن چنین است که ورزشکار پنجه یک پا را اندکی از زمین بلند میکند و بر روی پنجه پای دیگر، خود را تکان میدهد و به آرامی پیش و پس میرود.
چرخ زدن
ورزشکار در میان گود میآید و دستها را در امتداد شانه نگاه میدارد و خود را تکان میدهد و آرام و هماهنگ با صدای ضرب مرشد، دور گود میچرخد. در نمونههایی دیگر، سرعت چرخ زدن فرد، افزایش مییابد.
کباده کشیدن
کباده را همه ورزشکاران نمیکشند و کسانیکه بخواهند بکشند، پس از چرخ زدن دوتا دوتا یا تک تک از مرشد یا پیشکسوت «رُخصت» میگیرند و هر کدام کبادهای برمیدارند و با دو دست در بالای سر نگه میدارند. کباده کشیدن به این گونه است که ورزشکار، کمان کباده را با دست راست و زنجیر آن را با دست چپ میگیرد (و برخی هم از ورزشکاران برعکس) و بالای سر میبرند. در این حالت دو بازوی او کمی تاشده است و با ضرب و آواز مرشد، یک بار دست راست را در امتداد شانه نگاه میدارد و دست چپ را بر روی سر خم میکند و میخواباند و بار دیگر دست چپ را در امتداد شانه نگاه میدارد و دست چپ را بر روی سر خم میکند و میخواباند و بدین گونه ورزشکار کباده کشیدن را ادامه میدهد. او باید به روی پنجههای دو پا به ایستد و با آهسته و نرم حرکت دادن کباده پا به پا بشود و پیش و پس برود.
کُشتی
در گذشته پس از پایان یافتن ورزش، کشتیگیران و پهلوانان میان گود میرفتند و دو به دو با هم کشتی میگرفتند.
دعا کردن
پس از پایان ورزش، مرشد میگوید (اول و آخر مردان عالم به خیر) و بك زنگ میزند و تنبک را کنار میگذارد و مینشیند. در این هنگام میاندار و ورزشکاران دیگر که هر یک لنگی بر دوش انداختهاند به کنار گود میآیند و به لبه آن تکیه میدهند و میاندار، دیگران را احترام میگذارد و تعارف میکند. اگر کسی نپذیرفت خود او به دعا کردن میپردازد و ورزشکاران و تماشاچیان هم باهم پس از هر یک از دعاهای او (آمین) میگویند.
گل ریزان
یکی از دیدنیترین جشنهایی که در زورخانه بر پا میشود «گل ریزان» است. جشن بیشتر در شبهای ماه رمضان برای بزرگداشت پهلوانان بنام و کهن بر پا میشود و در آن، پهلوانان و ورزشکاران قدیمی و با سابقه و بزرگان و سرشناسان محل دعوت میشوند و هر یک از آنان دسته گلی با خود میآورند و در و دیوار زورخانه نیز با گل پوشیده میشود. در جاهای خاص و روی میز، شیرینی و میوه چیده میشود. پس از یک دور ورزش و بازیهای ورزشی و چند کشتی میان پهلوانان بنام، یکی از پیشکسوتترین ورزشکاران درباره مقام پهلوانی که گلریزان برای او برپا شده است، سخن میراند. اکنون «گل ریزان» بیشتر برای بزرگداشت و پاس پهلوان یا ورزشکار آزموده و قدیمی برپا میشود و هم چنین برای کمک به خانواده ورزشکارانی که درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارند یا گرفتارهایی كه زندگی، آنان را آشفته کرده است. برای «گل ریزان»، دعوتنامههایی با عنوان «همت عالی» و به ارزشهای گوناگون چاپ میکنند و پولی را که از این راه گرد میآید، به ورزشکار یا خانواده او میدهند.
باشگاه خبرنگاران