سبک شناسی جواهر (١)
محمد عندلیب
١٠ | ٩ | ٨ | ٧ | ٦ | ٥ | ٤ | ٣ | ٢ | ١ |
فقه شیعه در برگیرنده جواهری است برگرفته از دو گوهر گرانبهای قرآن و عترت و ابواب آن همچون شرایعی است برای سیراب شدن روح فرد و پیکره جامعه از زلال حکم الهی.
فقه اهلبیت - علیهم السّلام - ثمره تلاش مخلصانه و محقّقانه بزرگمردانی است که از عصر معصوم تا کنون، از سویی در تکامل این علم، جهادی خستگی ناپذیر داشتند و از سوی دیگر، قهرمانانه در مقابل هر گونه بدعت و کژروی در استنباط، پایداری و ایستادگی نمودند، و خواسته هر نسل از نسل بعد خود نیز ادامه همین مسیر است، تا آن گاه که حجت حق، امام زمان - عجل الله تعالی فرجه - ظهور فرماید که در آن زمان این فقه به نهایت پیشرفت خود نائل خواهد شد.
در همین راستا، به عنوان برداشتن قدمی بسیار کوچک، به خواست قادر متعال و عنایات ولی الله الاعظم - ارواحنا فداه - مباحثی درباره سبک و شیوه صاحب جواهر - رحمه الله - در کتاب ارزشمند «جواهر الکلام»، طی سلسله مقالاتی به محضر خوانندگان فرهیخته تقدیم می شود. همان جواهری که حقا نام زیبنده ای دارد و به تعبیر علامه مظفر - رحمه الله -: «فالجواهر جواهر بجمیع ما تعطی هذه الکلمة من دلالة، فهو اسم علی مسمّاه». [1]
کتابی که یکی از مهمترین مدارک و منابع فقه شیعه محسوب میگردد و جلوه جمیلی است از شیوه نیکوی سلف صالح تا آن جا که در کلام فقیه فرزانهای چون امام خمینی - قدس الله نفسه الزّکیه - «فقه سنتی» با «اجتهاد جواهری» مترادف گشته است. و این کلام آن عزیز سفر کرده است که فرمود: «مبادا خدای نخواسته اشتغال به مبادی و مقدمات موجب شود که از غایت اصلی که ابقاء و رشد تحقیقات علوم اسلامی، خصوصا فقه به طریقه سلف صالح و بزرگانِ مشایخ، همچون شیخ الطائفه و امثاله - رضوان الله تعالی علیهم - و در متأخرین همچون صاحب جواهر و شیخ بزرگوار انصاری - علیهم رضوان الله تعالی - باز دارد. اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود، ولی فقهش به طریقه موروث از فقهاء بزرگ بماند به راه خود ادامه خواهد داد، ولی اگر همه چیز به دستش آید و خدای نخواسته فقهش به همان طریقه سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهی خواهد کشید» [2]
و این نیزرهنمود آن راهنما است: «اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزهها این جانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست. زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند.» [3]
جواهر الکلام همان گوهر ارزشمندی است که از گوهرشناسی چون خاتم المجتهدین، شیخ انصاری - قدس سرّه - نقل است که فرمود: «یکفی للمجتهد فی أهبته وعدة تحصیله نسخة من الجواهر و أخری من الوسائل مع ما قد یحتاج الیه من النظر فی کتب الاوائل.» [4 و 5]
قبل از شروع بحث، تذکر نکاتی مفید مینماید:
1. مخاطبان اصلی ما در این مباحث، آشنایان به مبانی فقهی و اصولی و بالاخص طلاّب عزیزی میباشند که بهتازگی وارد مرحله درس خارج شدهاند. از همین رو مطالب، جنبه فنی خواهد داشت، گرچه مطالبی هم که قابل استفاده عموم است، به مناسبت مطرح خواهد شد.
2. نوشتار از پیوستگی و ارتباط ویژهای برخوردار است و این بذل عنایت خواننده عزیز را نسبت به مطالعه قسمتهای بعد نیز اقتضا میکند، اگر چه هر مقاله مشتمل بر نکات و مطالبی خاص هم میباشد.
3. بعد از بیان دو مقدمه به صورت فشرده، اساس بحث در سه فصل خواهد بود:
فصل اول: شیوه نگارش «جواهر»؛ مشتمل بر عناوینی از قبیل: کیفیت عبارات کتاب، روش مۆلف در توضیح و نقد متن، چگونگی ورود به بحث و خروج از آن، سبک نویسنده در نقل روایات و اقوال و نیز مقایسهای بین شروح دیگر «شرائع» و کتب قبل و بعد« جواهر» با «جواهر» (از جهت نگارش) و....
فصل دوم: شیوه بحث و اشکال؛ حاوی مطالبی مانند روش برخورد مۆلف با آرای شاذ و اخباریون، روش ایشان در تقریر و توضیح کلامِ طرفِ بحث، شیوه مۆلف در رفع اشکال و دفاع از کلمات فقها، رعایت فنون منطقی در بحث (برهان، جدل) و نیز مقایساتی در جهت بحث و اشکال با سایر کتب و....
فصل سوم: شیوه استنباط، که مهمترین بخش مقالات و مشتمل بر عناوینی است که به بعضی از آنها اشاره میکنم: سبک مۆلف در برداشت از قرآن کریم، نقش علم رجال و درایة در استنباطات نویسنده، جایگاه علم اصول در فقه جواهری و اشارهای به مهمترین نکات اصولی از نظر صاحب جواهر، از قبیل: عرف، سیره، اجماع، شهرت، عقل و... روش برخورد با فقه عامه و تأثیر آن در اجتهاد، زمان و مکان در فقه جواهری، فقه حکومتی در اجتهاد جواهری و نیز مقایساتی از جهت شیوه استدلال با کتب دیگر و....
4. نویسنده که به بضاعت مزجاة خود اعتراف دارد، از خوانندگان اندیشهور انتظار دارد که او را از پیشنهادها و انتقادات خود بهرهمند سازند.
تاریخچه اجمالی فقه شیعه و جایگاه کتاب جواهر
فقه اهلبیت عصمت و طهارت - علیهم السّلام - از ابتدای تکوّن خود تاکنون، مراحلی را پیموده است که در این میان میتوان به سه مرحله اساسی اشاره کرد:
1. مرحله مربوط به فقهای عصر ائمه - علیهم السّلام - همچون زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و...؛ کتب و اصولی که در این دوران نگارش یافته، مشتمل بر ذکر روایات با بیان اسناد، به همراه رعایت ضوابط افتاء میباشد.
2. عصر فقهایی مانند علی بن الحسین بن موسی بن بابویه - رحمه الله - و فرزندش مرحوم شیخ صدوق و...؛ قسمتی از کتب فقهی عصر مذکور صرفا مشتمل بر روایاتی است که طبق آن فتوا میدادهاند. حذف اسناد و تغییر اندک در عبارت روایت، عامل مناسبی درتناسب کتب آن عصر با کتب فتوایی گردید. از کتب نگاشته شده در این عصر به «اصول المتلقّاة من المعصومین» تعبیر میگردد.
3. عصر شکوفایی اجتهاد: در این دوره، فقیه به نقل روایت معتمد اکتفا نمیکرد، بلکه تفریع فروع و تجزیه و تحلیل مفاد روایات، استفاده بیشتر از علم رجال و اصول و... در استنباط، از مشخصات عمده اجتهاد در این دوران است. نهال نخستینِ این شجره طیبه را فقهایی چون شیخ طوسی و ابن ادریس و... در «خلاف» و «مبسوط» و «سرائر» کاشتند و رشد این شجره ادامه داشت تا زمان مرحوم وحید بهبهائی که این بزرگمرد با مقاومت در قبال اخباریگری، غنای خاصی به فقه استدلالی بخشید و مرحوم صاحب جواهر، از پرورش یافتگان این مکتب است. [6]
نکاتی درباره اهداف مۆلف
1. مقصود اولیه مۆلف، نگارش کتابی منظّم و منقّح نبوده است، بلکه هدف، تألیفی بوده جهت رجوع و استفاده شخصی در ایامی که به متون فقهی دسترسی نداشته [7]، ولی این بدان معنا نیست که در طول مدت نگارش کتاب (30 سال) و بعد از آن، قصد استفاده دیگران از کتاب را نداشتهاند، و به هر حال، این نشان از عظمت علمی ایشان دارد که با نبودن چنان قصدی، چنین تألیف ماندگاری را از خود به یادگار نهادهاند.
2. صاحب جواهر در این کتاب، (اولا) در پی توضیح و بیان دقایق و لطایف، ذکر مستندات، نقادی کتاب شرائع [8] و نقد شروح دیگر آن و(ثانیا) نقل و نقد اقوال دیگر بزرگان فقه و بیان مدارک آنها و(ثالثا) ذکر و اثبات نظریه خود در مسائل فقهی است.
3. مۆلف گرانقدر ما برای دستیابی به اهداف یاد شده، نگارش شرحی [9] مزجی بر شرائع با سبکی توضیحی - نقدی را مناسب دیدهاند. [10]
١٠ | ٩ | ٨ | ٧ | ٦ | ٥ | ٤ | ٣ | ٢ | ١ |
پانوشتها:
[1] مقدمه مرحوم مظفر بر چاپ جدید جواهر، ص 14.
[2] صحیفه نور، (چاپ اول)، ج 17، ص 205.
[3] همان مأخذ، ج 21، ص 98.
[4] سید محسن امین، اعیان الشیعه، (بیروت)، ج 4، ص 5.
[5] بزرگان دیگری نیز در مورد ارزش کتاب جواهر سخنانی گفتهاند که در این جا به دو نمونه بسنده میکنیم: مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی گوید: «خلّف کتابه الجواهر الذی لا یوجد فی خزائن الملوک بعض جواهره و لم یعهد فی طخائر العلماء شیء من ثماره و زواهره، لم یکتب مثله جامع فی استنباط الحلال و الحرام و لم یوفّق لنظیره احد من الاعلام لانه محیط باول الفقه و آخره، محتو علی وجوه الاستدلال مع دقّة النظر و نقل الاقوال. قد صرف عمره الشریف و بذل وسعه فی تألیفه فیما یزید علی ثلاثین سنة، لانّ آخر ما خرج من قلمه الشریف من مجلّدات الجواهر هو کتاب الجهاد الی آخر النهی عن المنکر و قد فرغ منه فی (1257) فأثبت بعمله القیّم المنّة علی کافّة المتأخرین و جعلهم عیالا له فی معرفة استنباط احکام الدین...»؛ الذریعة، ج 5، ص 276-275.
و مرحوم سید محسن امین گوید: «جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام لم یۆلف مثله فی الاسلام حتی حکی عن بعض العلماء انه قال: لو اراد مورخ زمانه أن یثبت الحوادث العجیبة فی ایامه لما وجد حادثة اعجب من تصنیف هذا الکتاب...»؛ اعیان الشیعة، ج 4، ص 5.
[6] از بررسی زندگی شخصی صاحب جواهر، به جهت اختصار خودداری میشود. فقط اشاره میکنیم که ایشان در پایان «کتاب القضاء» جواهر، خود را اینگونه معرفی کرده است: «محمد حسن ابن المرحوم الشیخ باقر نجل المرحوم عبد الرحیم نجل المرحوم آغا محمد الصغیر نجل المرحوم عبد الرحیم الشریف الکبیر.» و درباره سال تولد ایشان مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی طبق قراینی آن را در حدود سال 1200 ه. ق. میداند و در مورد سال وفات، همگی اتفاق دارند که در سال 1266 ه. ق. اتفاق افتاده است (ماده تاریخ: علا ارض النجف). در زمینه زندگی علمی ایشان باید گفت که این فقیه متبحر در مکتب بزرگانی چون مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء و فرزندش شیخ موسی کاشف الغطاء – رحمه الله - و مرحوم سید جواد عاملی، مۆلف «مفتاح الکرامة» و... پرورش یافته است. پس ایشان با یک واسطه شاگرد مکتب وحید بهبهانی است. برای اطلاع بیشتر از زندگی شخصی و علمی ایشان رجوع شود به: آقابزرگ تهرانی، الکرام البررة، ج 1، ص 312؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ج 4، ص 5؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج 5، ص 276-275؛ عمر رضا کحاله، معجم المۆلفین، ج 9، ص 184؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج 2، ص 420-419؛ مقدمه مرحوم مظفر بر چاپ جدید جواهر.
[7] ایشان بخشی از سال را در «غدارات» که در قریهای از قرای حلّه است، میگذراندهاند. شایان یادآوری است که این منطقه، محل زیست خویشان مادری مرحوم صاحب جواهر بوده است؛ (رک: مقدمه مرحوم مظفر، ص 7)
[8] در مورد عظمت علمی مرحوم محقق حلی و ارزش و جایگاه کتاب «شرائع الاسلام»، سخن بسیار است که از جمله مرحوم سید علی طباطبائی معروف به سید مجاهد گوید: «ان کتاب شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام من مصنفات الامام المحقق و النحریر المدقق افضل المتقدمین و المتأخرین نجم الملة و الدین سقی الله ضریحه میاه الرضوان و رفع قدره فی فرادیس الجنان، من أشرف الکتب الفقهیة و أحسن المصنفات الفرعیة لما فیه من التنبیهات الجلیلة الجلیّة و التلویحات الدقیقة الخفیة...» (مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ قدیم، ص 1 و مرحوم صاحب جواهر از این کتاب تعبیر میفرماید به«قرآنا فی الاحکام الشرعیة و فرقانا فی العلوم الفقهیة» ص 2 مقدمه جواهر. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج 13، ص 48-47؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج 3 و...)
[9] نگارش شرح بر کتب فقهی و ... از دیرباز مورد توجه علما بوده است و این شروح، از یک جهت تقسیم میشوند به شرح توضیحی و شرح توضیحی – نقدی. مقصود از شرح توضیحی، آن است که هدف اصلی نگارنده، توضیح و تشریح مراد ماتن است، ولی در شرح توضیحی - نقدی، علاوه بر توضیح متن، مطالب دیگری از جمله نقّادی کلام ماتن و دیگران و... مطرح میشود و کتاب جواهر، شرحی است توضیحی - نقدی بر شرائع.
نیز شروح از جهت دیگری تقسیم میشوند به شرح مزجی و شرح غیر مزجی. در شرح غیر مزجی، شارح جدای از متن، نظرات خود را میآورد، ولی شرح مزجی آن شرحی را گویند که مۆلف، عبارات متن را در ضمن توضیحات و یا نقد خود میگنجاند (مثل شرح لمعه) و جواهر هم از این نظر، شرحی است مزجی.
[10] این نکات برگرفته شده از دو کلام صاحب جواهر است که یکی در مقدمه خود ایشان بر کتاب (ج 1، ص 2 و ص 3) نقل شده است و دیگری کلام ایشان خطاب به شاگردش مرحوم شیخ محمد حسن آل یس است که آن را مرحوم علامه مظفر در مقدمه خود بر جواهر ص 16 نقل کرده است.
منبع: اندیشه حوزه، سال 1374 و 1375، شماره 2 و 4 و 5
تنظیم:محسن تهرانی-گروه حوزه علمیه تبیان