تبیان، دستیار زندگی
هر کس دوست دارد بدون داشتن مال، غنی باشد و بدون قدرت و سلطنت، عزیز باشد از سایه معصیت خدا خارج شود و به عزت، و فرمانبرداری خداوند روی آورد، چرا که با این کار، به همه آنها دست پیدا کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز و راز ثروتمند و عزتمند شدن بدون مال!


دیروز تاجر معروف شهر بود. خیلی‌ها حسرت موقعیت او را می خوردند. اما امروز... بر اثر ورشکستگی تمام دارای هایش را از دست داده، کارش به جای رسیده که حتی دوستانش هم جواب سلامش را نمی‌دهند.

کمی این طرف‌تر... دیروز برای خودش کسی بود؛ قدرت داشت؛ ابهت داشت، اما حالا که منصبش و مقامش را از دست داده، کارش به جای رسیده که هیچ کس برایش تره هم خرد نمی‌کند!

دوستان!!! دوپارگراف بالا، بخشی از وقایعی است که هر روز در گوشه و کنار جهان رخ می دهد و تکرار می‌شود، و روزگار هر روز با زبان بی‌زبانی به ما هشدار می دهد که ای انسان! ثروت و مقام دنیوی سرابی بیش نیست.


عبادت

ثروت واقعی و عزت و اقتدار حقیقی را باید در کلام معصومین علیهم السلام جستجو نماییم؛ کلامی همچون کلام نورانی امیرالمۆمنین علی (علیه السلام که آن حضرت فرمود:

«مَنْ سَرَّهُ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَ الْعِزُّ بِلَا سُلْطَانٍ .... فَلْیَخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَتِهِ فَإِنَّهُ وَاجِدُ ذَلِكَ كُلِّهِ»[تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، حدیث شماره 3501، ص 184]

هر کس دوست دارد بدون داشتن مال، غنی باشد و بدون قدرت و سلطنت، عزیز باشد از سایه معصیت خدا خارج شود و به عزت، و فرمانبرداری خداوند روی آورد، چرا که با این کار، به همه آنها دست پیدا کرده است.

هیچ چیز همچون بندگی و اطاعت از خدا، آدمی را عزت نمی بخشد چرا که خداوند اصل و حقیقت عزت و عزت حقیقی و اصیل است. از رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) روایت شده است: «خداوند هر روز ندا می دهد كه من پروردگار عزیز شمایم و هر كه خواهان عزت دو جهان است، خدای عزیز را اطاعت كند.» (مجمع البیان 4: 402). حضرت در توصیه خویش به ابوامامه فرمودند: «یا ابا امامه! اعز امر الله، یعزك الله؛ ای ابوامامه، امر خدا را عزیز بدار تا خداوند تو را عزت بخشد.» (کنزالعمال 15: 785).

از امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز روایت شده: «لا عز الا بالطاعه؛ هیچ عزتی نیست مگر به سبب اطاعت و فرمانبرداری (پروردگار). » (شرح غررالحکم 6: 393)، نیز می فرمایند: «اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعه؛ هرگاه خواهان عزت شدی، آن را در اطاعت و فرمانبرداری خدای بجوی.» (همان 3: 135) از این روست که امام علی (علیه السلام) در مناجات خویش به خداوند چنین عرضه می دارد: «خدایا، همین قدر برای عزت من كافی است كه بنده تو باشم و همین اندازه برای فخر و مباهات من كفایت می كند كه تو پروردگارم باشی.» (میزان الحکمه 6:292)

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: «برای كسی كه خود را برای خدا خوار و ذلیل نسازد، هیچ گونه عزتی نخواهد بود و همچنین انسانی كه نسبت به خداوند تواضع و فروتنی نورزد، هیچ رفعت و سربلندی نخواهد داشت.» (بحار الانوار 78: 249)

از رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) روایت شده است: «خداوند هر روز ندا می دهد كه من پروردگار عزیز شمایم و هر كه خواهان عزت دو جهان است، خدای عزیز را اطاعت كند»

به عبارتی می توان بیان کرد که دوری از گناه و داشتن تقوا مهمترین رمز عزت و ثروت است، چنانچه در تعالیم نورانی اهل بیت (علیه السلام) رابطه ای مستقیم میان تقوا و عزت به چشم می خورد بدین معنا که هر قدر تقوای فرد فزونی یابد، عزتش افزوده خواهد شد و بالعکس هر قدر انسان از مسیر تقوا فاصله بگیرد به همان میزان از عزت او کاسته خواهد شد.

رعایت تقوای الهی از چنان جایگاهی در عزت بخشی برخوردار است که امام متقیان علی (علیه السلام) درباره تقوا چنین فرموده اند: «لاكرم اعز من التقوی؛ هیچ كرامتی چون تقوا، انسان را عزیزترین نمی سازد»، نیز فرموده اند: «لاعز اعز من التقوی؛ هیچ عزتی عزت بخش تر از تقوا نیست.» (نهج البلاغه، حکمت 371)

امیرالمومنین علی (علیه السلام): «التقوی تعز، الفجور تذل؛ تقوا عزت می بخشد و تبهكاری ذلیل می سازد.» (شرح غررالحکم 1: 39)

از رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) نیز نقل شده: «من اراد ان یكون ان اعز الناس فلیتق الله؛ هر كه می خواهد كه با عزت ترین مردمان باشد، پس تقوای الهی پیشه كند.» (بحارالانوار 70: 285) این تقوای الهی سبب می شود که انسان جزء مومنین شده و عزت الهی نیز نصیب او گردد، چنانچه منافقان در زمان رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) خود را عزتمند می پنداشتند و به خیال خام خود ادعا می کردند، «اگر به مدینه بازگردیم عزت یافتگان، خوارشدگان را بیرون می كنند.» این در حالی است که خداوند عزت واقعی را در ایمان و تقوا دانسته و می گوید: «و لله العزه و لرسوله و للمومنین و لكن المنافقین لایعلمون؛ عزت از آن خدا و فرستاده او و مومنان است ولی منافقان این را نمی دانند.» (منافقون:8)

هر كس می خواهد بدون برخورداری از مال و ثروت، بی نیاز باشد و بدون داشتن فامیل و تبار، عزتمند و بدون بهره مندی از قدرت، فرمانش برده شود، پس باید از خواری معصیت خدا به عزت طاعت او روی آورد. در این صورت، همه آنها را می یابد»

در مجموع باید قبول کرد که هر معصیت و گناهی به نوعی خروج از مراتب ایمان است و انسان گناهکار و اسیر شیطان خود را از ظل رحمت الهی دور می کند و همین امر سبب می شود تجلی صفات و صبغه الهی در وجود او کم رنگ شود و به تبع، این عزت نیز از وجود او رخت بر بسته و ذلت در دام ابلیس بودن او را در خود بپیچد.

امام علی (علیه السلام) فرمود: «من اراد الغنی بلا مال و العز بلا عشیره و الطاعه بلا سلطان فلیخرج من ذل معصیه الله الی عز طاعته فانه واجد ذلك كله؛ هر كس می خواهد بدون برخورداری از مال و ثروت، بی نیاز باشد و بدون داشتن فامیل و تبار، عزتمند و بدون بهره مندی از قدرت، فرمانش برده شود، پس باید از خواری معصیت خدا به عزت طاعت او روی آورد. در این صورت، همه آنها را می یابد.»(تنبیه الخواطر 1: 51) و در بیانی دیگر می فرماید: «من كرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه؛ كسی كه به كرامت ]و عزت[ نفس خود عقیده دارد، با گناه، خوارش نخواهد ساخت.»(غررالحکم:677)

توجه:

با توجه به روایات، دوری از معاصی غیر از اطاعت خداست و چه بسا کسی که در مسیر اطاعت از خدا می باشد، اما از محرمات دوری نمی کند از این رو گرچه این انجام واجبات و ترک محرمات دو روی یک سکه است، اما دو مقوله جدا از هم هستند و باید مورد توجه قرار گیرد.

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

وبلاگ قرآن و عترت

مقاله علی خانی در سایت حوزه

مطالب مرتبط:

مبارزه با دشمنی سرسخت!

آسان‌ترین راه‌های گناه نکردن

قرار عاشقی- فقط یک گناه!

گناهی بزرگ به نام «جرأت بر گناه»

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.