تبیان، دستیار زندگی
آردلیونیک درام پانتومیم تاریخی، مذهبی است که از سوی گروه تئاتر دولتی ارمنستان به کارگردانی ژایرار داداشیان یکشنبه، 29 دی ماه، در دو نوبت 17 و 19:30 در تالار استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر در بخش بین الملل سی و دومین جشنواره بین المللی تئاتر ف
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایتی تازه از پانتومیم

نگاهی به نمایش ”‌آردلیون”‌ به کارگردانی ”‌ژیرار داداشیان”‌ از کشور ارمنستان


"آردلیون"یک درام پانتومیم تاریخی، مذهبی است که از سوی گروه تئاتر دولتی ارمنستان به کارگردانی ژایرار داداشیان یکشنبه، 29 دی ماه، در دو نوبت 17 و 19:30 در تالار استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر در بخش "بین الملل" سی و دومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا شد. این نمایش بر اساس یک روایت تاریخی از وقایع مذهبی، تاریخی مسیحیت شکل گرفته است.

روایتی تازه از پانتومیم

"آردلیون" نام یک مقلد (بازیگر نمایش های کمدی میم) و از جمله بازیگران "بورلسک" (نوعی سرگرمی تئاتری مضحک و طنزآمیز است که معمولا بر تقلید و ادای کسی را در آوردن مبتنی است. این شیوه به نوعی شکل اغراق شده گروتسک است) بود که در اوایل قرن چهارم میلادی، که دین مسیحیت در حال رواج یافتن در شرق بود، از سوی امپراتوری روم باستان مأمور شد با اجرای مجالس تقلید و مضحکه  یا کمدی های میم  به هجو و مسخره کردن عقاید مسیحیت بپردازد و به نوعی مانع اشاعه این دین در شرق امپراتوری شود. کار این نوع گروه ها سفر به نقاط مختلف شرق و تمسخر داستان های انجیل، مسیحیت و شهیدان آن با  لال بازی و دلقک نمایی بود.

در واقع "آردلیون" و همبازیانش دلقکان دوره گردی بودند که طبق گفته یک محقق (پروفسور پلینیو) روی صحنه نوعی پارودی اندیشه کاتولیک را می ساختند، اما "آردلیون" به مرور متوجه شد که معتقدان به مسیحیت بی گناه و به طور واقعی از سوی سربازان امپراتور روم کشته می شوند و در یکی از اجراهایش که داشت در آن یک مومن کاتولیک را مسخره می کرد، ناگهان مهر الهی بر روحش نازل شد یا براساس روایت های فرهنگ کهن عامه، مسیحیت نور الهی از آسمان بر او فرود آمد و  این بازیگر را تحت تأثیر قرار داد و او در لحظه به خدای مسیح و دین آن ایمان آورد. سپس بلافاصله  این حقیقت را به تماشاگرانش اعلام کرد و گفت آنان نباید به این مسئله بخندند. بنابراین در همان لحظه همبازیانش او را دستگیر و در صحنه به صلیب کشیدند و او شهید دفاع از همان حقیقتی شد که پیش از آن مسخره اش می کرد و از حدود سال 300 میلادی که "آردلیون" در صحنه به صلیب کشید شد، این بازی مسخره دلقک های دوره گرد به تراژدی غم انگیزی تبدیل شد که بعدها موضوع بسیاری از نمایش های مسیحی شد و کلیساهای کاتولیک و ارتدکس نام این بازیگر را در رده افراد مقدس خود قرار دادند.

”‌ ژیرار داداشیان" کارگردان گروه پانتومیم دولتی ایروان، داستان این بازی ساز قرن چهارم میلادی را به همراه گونه اجرایی نمایشش، در قالب تئاتر مدرنی از میم و حرکات فرم اجرا می کند. فارغ از آنکه بتواند از پارادوکس جذاب این قصه کهن، داستانی دراماتیک خلق کند

"ژیرار داداشیان" کارگردان گروه پانتومیم دولتی ایروان، داستان این بازی ساز قرن چهارم میلادی را به همراه گونه اجرایی نمایشش، در قالب  تئاتر مدرنی از میم و حرکات فرم اجرا می کند. فارغ از آنکه بتواند از پارادوکس جذاب این قصه کهن، داستانی دراماتیک خلق کند و نمایش فقط در سطح یک شو نمایش فرمال، که شاید در اثر محدودیت ها و ممانعت های خاص اجرا در کشور دیگر باشد، باقی می ماند و در نهایت به دلیل نداشتن دراماتورژی محتوایی و اجرایی به قاب های تصویری با حرکت ها و میزانسن های تکراری تبدیل می شود.

در این نمایش ما با دو رویکرد روایت داستان تراژیک "آردلیون" در بستر یک نمایش حرکات موزون، پانتومیم و دیگر شیوه اجرایی نویی در کالبد یک نمایش "میم" و "بورلسک" مواجه ایم.

روایتی تازه از پانتومیم

در روایت تراژدی "آردلیون" از همه عناصر لازم این نوع نمایش (نور، موسیقی، حرکت، پانتومیم، گریم خاص لال بازی) استفاده شده و لباس بازیگران آن علاوه بر اینکه بر اساس زمینه اصلی لباس دوره گردهای دلقک قرن چهارم میلادی طراحی شده و  تلاش شده مناسب با فرهنگ ارزشی و عرفی کشور میزبان باشد، در تیپ سازی و ایجاد موقعیت نمایشی اثر هم کاربردی اساسی دارد و به نوعی خود آکساسور صحنه هم است که این را می توان یکی از ویژگی های اجرای داداشیان در ایران دانست، اما باید این موضوع را هم در نظر داشت که همین لباس در صحنه هایی موجب جلب توجه ذهن مخاطب به سوی خود و دور کردن او از مهم ترین بخش یک پانتومیم، حالت ها و ایما و اشاره های صورت و بدن بازیگر می شود و نقصان هایی در حرکت های اجرایی بازیگران و در نتیجه ناهماهنگی در حرکات نمایشی ایجاد می کند و با توجه به محدودیت ها، در بسیاری از صحنه ها، ترکیب کلی اجرای حرکت بازیگران، ترکیبی درهم ریخته است. هرچند در نهایت ما در این اجرا  با نشانه هایی از یک اجرای بورلاسک، یعنی نوعی تقلید سرگرم کننده، طنز و مضحک که معمولا بر پایه ادای کسی را درآوردن است، مواجه ایم (خود شیوه اغراق شده گروتسک است) و هم نشانه های بسیار ضعیفی از بورلسک قرن بیستمی امریکا (نمایش واریته به همراه استریپ تیز و شوخی های مبتذل)  را می بینیم که البته این نشانه ها در قالب یک خلاقیت نمایشی صرفا به شکل نشانه های نمایشی با اشاره های مبسوط  صورت و حرکات فرم و آگاهانه و عامدانه فقط در جهت  ارائه شکل موزه ای ساختار مضحکه های بورلاسکی است، که در قرن سوم و چهارم میلادی از سوی گروه مقلدان لال بازی و در دوره "آردلیون" ارائه می شد.

روایتی تازه از پانتومیم

از سوی دیگر داداشیان بدون تمهید خاصی در روایت تاریخی کاملا وفادارانه تراژدی  او را روایت می کند. هرچند  این امکان به تماشاگر داده می شود که گذرا تاویل هایی از تعمیم این تراژدی به داستان تراژیک به صلیب کشیدن عیسی مسیح را داشته باشد. (به ویژه در صحنه آخر)، اما در نگاه کلی دغدغه گروه پانتومیم دولتی ارمنستان  روایت دقیقی از این داستان تاریخی مذهبی با شکل مرسوم اجرایی خودشان (پانتومیم  و بورلاسک) است. انتخاب شیوه میم به عنوان زبان نمایشی این اجرا، انتخاب هوشمندانه ای بوده است. این کارگردان با  تلفیق پانتومیم کلاسیک و مدرن (اتفاقی که در سه دهه اخیر در تئاتر ارمنستان رخ داده و موجب شده تا پانتومیم از جایگاه قوی ای در تئاتر آنان برخوردار شود و بسیاری از گروه های نمایشی مدرن این کشور از این دو شیوه  در اجراهای خلاق خود استفاده کنند و آن را در شکل و شمایل جدیدی  ارائه دهند یا در واقع آن را مدرنیزه کنند) در بستر یک موسیقی کاملا مدرن، با صداسازی الکترونیکی، سعی می کند یک روایت تراژیک کهن مذهبی را در قالب ساختار موزه ای (اجرای تقلید، مضحکه  "آردلیون") بیان کند، اما ناهماهنگی در نتیجه فضاسازی ناشی از این موسیقی الکترونیکی مدرن با مفهوم روایی نمایش برای مخاطب ناآشنا با قصه کهن مسیحی (تماشاگر ایرانی)، که هیچ آشنایی زادیی در ذهنش شکل نمی گیرد،  نمی تواند از این اجرای لال بازی جز چند تصویر زیبا خاطره ای متصور شود. در واقع اگر این لال بازی ها، که با فرم های مدرن نمایشی ترکیب شده اند، در بستر یک موسیقی و صداسازی خلاقانه تلفیقی یا بومی و ملی ارمنستان شکل می گرفت، می توانست هم  به کمک فضاسازی بهتر نمایش بیاید و هم به شکل گیری یک دست ایده کلی اجرا، درک و تأویل مفاهیم و روایت داستان کمک بیشتری کند. هرچند نمی توان منکر جایگاه گروه پانتومیم دولتی ایروان در عرصه بین المللی و موفقیت های آنان به ویژه در سال های اخیر بود، اما باید در نظر داشت معذوریت ها و تفاوت های فرهنگی، که برای یک اجرای فرمیک با محتوا و مفهوم بومی مذهبی متعلق به یک کشور مسیحی در کشوری با فرهنگ مذهبی و ملی دیگر وجود دارد، می تواند یک نمایش را به هر شکل قابل توجه برای مخاطب کشور میزبان غیرقابل درک کند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : سایت ایران تئاتر / فروغ سجادی

مطالب مرتبط:

مرگ و تولد در شوره زار    

دایی وانیا به روایت زنجانپور     

سکوت کنید عروسک ها