نیاز مردم به کمدی
گفتوگو با كیومرث مرادی درباره اجرای دوباره نمایش «شكلك»
سال 1383 نمایش «شكلك» به كارگردانی «كیومرث مرادی» در تئاترشهر به نمایش درآمد، نمایشی كه در زمان خودش سروصدای زیادی به پا كرد، خیلیها كه نتوانستند این نمایش را تماشا كنند، منتظر اجرای مجدد آن بودند اما با رفتن كیومرث مرادی برای ادامه تحصیل به خارج از كشور این امكان دیگر فراهم نشد.در آن سال نمایش «شكلك» در بیست ودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر جوایز بهترین نمایشنامهنویس، بهترین بازیگر زن و بهترین موسیقی را از آن خود كند، این نمایش همچنین در همان سال توانست اثر برگزیده از نظر انجمن منتقدان نیز شود.حالا كیومرث مرادی و نغمه ثمینی پس از ده سال مجددا گروه را با اندكی تغییر گردهم جمع كردند تا این نمایش را دوباره اجرا كنند.مرادی متولد تهران است، از جمله كارگردانانی است كه علاوه بر اجراهای داخل كشور، اجراهای بینالمللی موفقی را در كارنامه كاری خود دارد.«خواب در فنجان خالی»، «افسون معبد سوخته»، «شهر بدون آسمان»، «ژولیوس سزار به روایت كابوس»، «مرگ و شاعر» و...از جمله اجراهای این كارگردان است.
10 سال از اجرای نمایش شكلك گذشته است.امروز دوبازیگر جدید در این نمایش بازی میكنند.حضور امیر جعفری و نوید محمدزاده در شكلك جدید چه تغییراتی ایجاد كرده است؟
تغییراتی قطعا رخ داده است.اولا مجبور شدیم كه یك بازیگر را كلا تغییر دهیم احمد مهران فر به دلیل اینكه سر فیلمبرداری بود نتوانست حضور داشته باشد و به جای او نوید محمدزاده را آوردیم.خوب طبیعتا وقتی یك بازیگر با پتانسیل و تواناییهای نوید محمدزاده میآید اساسا خیلی با احمد مهرانفر كار تفاوت پیدا میكند و این بازیگر با خودش یك انرژیهای دیگری میآورد مضافا اینكه ما وقتی ده سال پیش نمایش را در ایران اجرا میكردیم احمد ساعتچیان بازی میكرد ولی وقتی اجرای خارجی رفتیم امیر جعفری بازی كرد چون احمد نمیتوانست با ما بیاید.
امیر جعفری نسبت به احمد مهرانفر تفاوتهای زیادی در بازیگری دارد.برای كسانی كه شكلك را با احمد مهرانفر دیدهاند، شكلك امیر جعفری كلا متفاوت خواهد بود؟
تجربه گروه با امیر جعفری خیلی تجربه متفاوتی بود یعنی امیر جعفری با پتانسیلها و تواناییاش یك شكلك دیگری رقم زد و آرزوی ما بود كهای كاش یك روزی شكلك را با حضور امیر جعفری دوباره در ایران اجرا كنیم و بعد از ده سال این اتفاق دارد میافتد.
جدای از تغییر بازیگران، امروز ده سال از آن روزها گذشته است.گذر زمان هم انسان را عوض میكند.بهطور كلی شكلك امروز با ده سال پیش چه تفاوتهایی دارد؟
ببینید بعد از ده سال نغمه ثمینی دیگر آن نغمه ثمینی سابق نیست.زمانی كه ستاره پسیانی این نقش را بازی كرد 17 سالش بود الان 28 سالش شده خوب طبیعتا الان ستاره پسیانی یكی از بازیگرهای موفق تئاتر و سینمای ایران شده است.او امروز بازیگر باتجربهای است. بالطبع دیگر آن ستارهای كه كم سن و سال بود و من سرش غر میزدم الان خلاقیتها و تواناییهای زیادی دارد.بنابراین ما بعد از چند خوانش و روخوانی با نغمه ثمینی شروع كردیم یك چیزهایی را تغییر دادن.بخصوص بخش معاصر نمایش.برای آنكه بخش معاصر نمایش كه شریف و نرگس بودند و ستاره پسیانی و احمد مهران فر این دو نقش را بازی میكردند، زبانش زبان ده سال پیش بود اما واقعا زبان شریفها و نرگسهای الان خیلی با ده سال پیش فرق كرده.یه چیز خنده دار بگویم آن موقع موبایل تازه آمده بود ولی در این اجرا ستاره پسیانی حتما موبایل خواهد داشت و حتما «عالیه كچل» یك بازی با این موبایل خواهد داشت كه ببیند این وسیله اصلا چیست.
یعنی همچنان مانند تجربه ده سال قبلتان كه خانم نغمه ثمینی به عنوان نویسنده متن همراه گروه بودند و بازنویسی هم میكردند امروز هم در تمرینها حضور دارند؟
باید بگویم كه نوزدهمین بازنویسی روی شكلك دقیقا سه روز پیش تمام شد و خانم ثمینی این بازنویسی را تازه به من تحویل دادند.
تمامی 19 بازنویسی در زمان حال صورت گرفته؟
نه، 14 بازنویسی متعلق به ده سال پیش است.یك نكته جالب به شما بگویم، درست یك هفته مانده بود به بازبینی جشنواره تئاتر فجر سال 82 كه ما جلسهای گذاشتیم و به این نتیجه رسیدیم كه روز بعد انصراف بدهیم و كار نكنیم چراكه بخش پایانی نمایشنامه در نیامده بود و به هیچ نتیجهای با گروه نرسیده بودیم.آن شب تا صبح من و خانم نغمه ثمینی هر كدام در منزل خود بیدار ماندیم و كار كردیم.صبح خانم ثمینی به من زنگ زد و گفت یافتم و من هم گفتم كه منم یافتم و یك هفته بعد نمایش به جشنواره فجر رفت و جایزه بهترین نمایشنامه فجر را گرفت.باید بگویم روی این متن خیلی كار شده است.همه گروه زحمت كشیدند؛ بازیگران و خانم ثمینی به عنوان نمایشنامهنویس.به همین خاطر این نمایشنامه را با جان و دل دوست داریم و هنوز هم روی آن كار میكنیم.
حالا فكر میكنید كه چیز جدیدی متولد شده یا خواهد شد یا اینكه صرفا یك خاطره را مرور میكنید؟
نمیتوانم انكار بكنم كه بخش زیادی از این اجرا خاطره است اما به هر حال برای امیر جعفری حضور در مقابل تماشاگر ایرانی یك تجربه جدید است برای نوید محمدزاده چه كار كردن من با او چه كار كردن او با من تجربه جدیدی است و بعد از همه مهمتر تجربه بازیگری كه ده سال بزرگ شده خانم پانتهآ بهرام ده سال بزرگتر از آن زمان است و امروز بانوی تئاتر و سینمای ایران است.طبیعتا روش كارش برای آفرینش شخصیت عالیه كچل تغییر كرده، ستاره پسیانی هم همین طور.
باید امید بدهیم و فضایی بهوجود بیاوریم كه تماشاگر بخندد و با خندهای كه میكند به چیز جدیدی از زندگی خودش دست پیدا كند.این كار بزرگی است كه ما كردهایم.
آن زمان خانم پانتهآ بهرام بازیگری بود كه در تئاتر به اندازه امروز نام آشنا نبود.حالا بعد از گذشت سالها او دیگر یك ستاره است.حالا این پانتهآ بهرام با آن پانتهآ بهرام چه تفاوتی دارد؟
اولا باید بگویم كه خانم بهرام با گروه تئاتر امروز و نمایشهایی كه با محمد یعقوبی و ریما رامین فر و قبل از آن با گلاب آدینه و نمایش مرگ یزدگرد استعداد و هنر خودش را نشان داد و شكلك یكی از كارهای شاخص ایشان بود.مضافا بر اینكه ما قبل از آن خواب در فنجان خالی را اجرا كرده بودیم و پیش از آن نیز رازها و دروغها را.و جالب است بدانید كه خانم بهرام اولین بار جایزه بهترین بازیگر را در رازها و دروغها كسب كرد و سال بعد بابت خواب در فنجان خالی كاندیدای بهترین بازیگر شده بود و سپس برای شكلك دوباره جایزه بهترین بازیگر را كسب كردند.بنابراین اساسا در آن دوران جایزه بهترین بازیگری برای خانم بهرام و خانم سیما تیرانداز یك امر عادی شده بود.
منظور من بیشتر در سینما و تلویزیون است و برای همه مخاطبان.مخصوصا به خاطر دارم بعد از سریال معروف «مسافر» خانم بهرام برای مردم عادی سر زبانها افتاد.سوال من این است كه حضور وی به عنوان بازیگری كه اكنون به جایگاه خاصی رسیده كار شما را راحتتر كرده است یا مشكلتر؟
در سریالهای تلویزیونی همانطور كه شما گفتید با سریال مسافر كه نقش یك زن معتاد را بازی كرد در سینما و تلویزیون نیز جای خود را باز كرد.در عین حال باید بگویم كه من و خانم بهرام از بیست سالگی همدیگر را میشناسیم با هم همكلاس بودیم و بنابراین خیلی خوب گفتوگو و ارتباط با هم را بلدیم.به سبك كاری یكدیگر عادت داریم و ایشان بسیار خوب مرا میشناسند و من نیز ایشان را بسیار خوب میشناسم.خیلی نیاز نداریم با هم سر و كله بزنیم یا در حیطه كاری هم نگران یكدیگر باشیم.او میداند من چه مسیری را میروم و من نیز همین طور.در حقیقت نه فقط با خانم بهرام بلكه با بازیگرانی كه هم سن و سال من هستند مانند امیر جعفری كه در كلاسهای آقای سمندریان همدوره بودیم ارتباط بسیارمتفاوتی داریم.كار كردن با این بازیگران طی سالیان سال چیزی را بهوجود میآورد به نام اعتماد به یكدیگر.امروز خوشحالم كه برخورد آنها با نقش اینگونه نیست كه مثلا ما میدانیم این نقش را چگونه بازی كنیم و خیال من هم راحت باشد بلكه همه در تلاش هستند تا كاراكتر دیگری را خلق بكنند.شكلك فرصتی است تا یك زاویه دید دیگر و یك شخصیت متفاوتی از كارمان چه در حوزه بازیگری و چه در حوزه كارگردانی به نمایش بگذاریم.برای من ستاره یا سوپراستار مهم نیست.دوست دارم از كلمه بازیگر حرفهای استفاده كنم.
به نظر میرسد تاریخ تكرار شده و باز هم دارد در شكلك تكرار میشود.«شكلك» 10 سال پیش یك تاریخی در پشت سر خود داشت حالا 10 سال به آن تاریخ اضافه شده و اتفاقات دیگری افتاده است.به قول نشانهشناسان معناهای صریح متن شكلك امروز عوض شده و معانی ضمنی آن حتی بیشتر تغییر كرده است.فكر میكنید شكلك سال 82 بهتر تاریخ خودش را روایت میكند یا شكلكی كه الان اجرا میشود؟
یكسوال از شما دارم به نظر شما هملت اگر امروز اجرا میشود برای این است كه تاریخ هملت دارد دوباره در جهان تكرار میشود؟
مقصود من بحث اسطورهای است.تكرار تاریخ مهم نیست.اما در كاركرد اسطورهها تكرار مهم است.میتوان گفت اسطوره هملت همیشه تكرار میشود؟
اما هملت اسطوره نیست.
منظور من نگاه جوزف كمبل به اسطوره است.جای دیگری این بحث را ادامه میدهیم.درباره شكلك و تاریخ بگویید.
هدف من نگاه و رویكرد به شیوههای نمایش ایرانی است.مضاف بر اینكه من اعتقاد دارم در زمان امروز ما به كمدی نیاز داریم مردم ما نیاز دارند بخندند.میدانید در شرایطی كه اینقدر زندگی ما سخت است اینكه از غمها و سختیها حرف بزنیم هنر نكردهایم.باید امید بدهیم و فضایی بهوجود بیاوریم كه تماشاگر بخندد و با خندهای كه میكند به چیز جدیدی از زندگی خودش دست پیدا كند.این كار بزرگی است كه ما كردهایم. بنابراین من در جستوجوی این هدف هستم.اگر حتی سال بعد این نمایش را اجرا كنم حتما این نمایش كمدی خواهد بود.به همان دلیلی كه قبلا گفتم.نیاز داریم كه برگردیم به گذشته و تواناییهای خودمان را به هم گوشزد كنیم.نكته دیگر اینكه مفهوم تاریخ در نمایشنامه شكلك خیلی مهم است.دو تا از شخصیتها از دل تاریخ میآیند و دوتای دیگر زبان معاصر دارند و اینها با هم برخورد دارند كه نتیجه سومی ازش ساخته میشود.یك روزی 10سال پیش است یك روز هم امروز است.تماشاگر 10 سال پیش من دیگر نیست.آن موقع تماشاگری داشتم 30 ساله 35 ساله.امروز بالای 40 سالش است.تجربهای كه در این 10 سال از زندگی داشته است او را تغیییر داده است.من كنجكاوم ببینم او امروز چه برداشتی خواهد داشت.یعنی میخواهم ببینم كه این نمایش در برخورد با مخاطب امروز چه تاثیری خواهد گذاشت.زیرا با سه نسل مخاطب متفاوت روبهرو هستیم.نسلی كه قبلا این نمایش را دیده و میخواهد دوباره ببیند، نسلی كه اولین بار است دارد این نمایش را میبیند و جوان است و نسلی كه مابین این دو تاست، یك چیزی شنیده و تجربه كرده و حالا میخواهد ببیند.واقعا نمیدانم بازخورد مخاطب چه خواهد بود. سخت است كه بخواهم پیشبینی كنم.شاید بعد از اجرا بتوانم به این سوال پاسخ دهم كه آیا این نمایش موفق است یا كدام اجرا موفقتر بود.
بخش سینما و تلوزیون تبیان
منبع : روزنامه تهرانامروز / صنم محجوب بهروز