باشقورتاران بر فراز همدان
قلعه سنگی باشقورتاران کبودراهنگ از مکانهای تاریخی دوره میانی اسلامی است که به میراثی فراموش شده تبدیل شده است.
این قلعه سنگی در فاصله 1.5 کیلومتری ضلع جنوبی روستای باشقورتاران در بخش شیرینسو از توابع شهرستان کبودراهنگ قرار دارد که بر فراز کوهی قرار گرفته که پس از طی مسیری مالرو و در بخشهایی با شیب تندی که دارد امکان دسترسی به قلعه را دشوار کرده است.
از فراز این قلعه میتوان گسترده وسیعی از درهها، دشتها و ارتفاعات پیرامونی منطقه را زیر پوشش دیدهبانی قرار داد. این محوطه تاریخی در دوره میانی اسلامی از مهمترین استقرارهای فرهنگی منطقه به شمار میآمد که بر اساس دادههای باستانشناسان به عنوان حلقه ارتباطی با حوزههای فرهنگی دشت همدان و زنجان ایفای نقش کرده است.
این قلعه شبیه به قلعههای دفاعی دوره اسماعیلیه از جمله قلعه استوناوند لمبسر و الموت است که به احتمال زیاد پایه اول آن در دوره ساسانی ساخته شده که بعدها در دوره اسلامی به ویژه در قرون میانی اسلامی مورد استفاده مجدد قرار گرفته است. سفالهای موجود در محل بیشتر مربوط به دوره سلجوقی تا ایلخانی است و این امر بیانگر استقرارهای مستمر در این زمان بوده است.
نحوه برپایی و شکلگیری آن در ارتفاع، بیانگر اهمیت سوقالجیشی و استراتژیک آن در تبادلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی منطقه است. این قلعه با حصارهای دفاعی و مستحکم همانند قلعههای نظامی و دفاعی است که متناسب با بستر صخرهای آن شکل و فرم یافته است.
حصارقلعه به صورت دیواره سنگی قطور و برجکهای دیدهبانی با مصالح سنگ لاشه و ملاط ساروج در بیشتر قسمتهای آن هنوز برجا مانده و در برخی بخشها به مرور زمان فرو ریخته است. قطر دیوارههای حصارقلعه دو متر و ارتفاع بر جا مانده آن به چهار متر میرسد.
در فرایند کاوشهای باستانشناسی در سال 1391 در این قلعه تاریخی کاوشهای بیشتری در فضای داخلی قلعه متمرکز شد که نتایج پرباری حاصل و طی این کاوش 6 فضای سکونتی شناسایی شد. در فضای شماره یک که فضایی نیمه تخممرغی شکل در قسمت شرقی قلعه است از سه جهت به دیوارههای سنگی حصارقلعه منتهی میشود که سازه سنگی با پلان نیمه بیضوی و سقف گنبدی شکل با ملاط نازک ساروجی در بخش درونی و بیرونی پوشش یافته که کاربری آن به صورت محلی برای ذخیره آب بوده است. فضای 2، 3 و 5 این قلعه باستانی در برگیرنده سه فضای مستطیلی با دیوارههای سنگی و درگاههایی است که به یکدیگر مرتبط میشوند.
این فضاها از طرف جنوب و شمال با دیواره سنگی حصار محصور شده که در مدت زمان تغییراتی در ساختار و نوع کاربریهای موجود ایجاد کرده است.
ایجاد دیوارههای خشتی بر روی ساختار سنگی، مسدود کردن برخی درگاهها و احداث تنورها و اجاقها بیانگر این تحولات است که از ساروج علاوه بر کاربرد با مصالح سنگی در ساخت بناها به عنوان پوشش نازک ساروج در کف بناها و دیوارهها در اکثر بناهای داخلی دیده میشود.
فضای شماره 4 این قلعه نیز بیانگر یک صحن مرکزی است که مهمترین عنصر ساختاری در آن راه پلهای سنگی است که در دو جهت شرقی و شمالی احداث شده است. فضای شماره 6 به عنوان آخرین فضای شناسایی شده به دلیل کاربرد مصالح عمده آجری با پی سنگی از سایر بخشهای کاوش شده متمایز شده است که رۆیت نیمستونهای تزئینی با مصالح عمده آجری با پوشش گچی در گوشههای بنا بر اهمیت ویژه این بخش افزوده است.
این گوشه به احتمال زیاد یک تالار گنبدی شکل پذیرایی بوده است که در طی کاوش از دل خروارها آوار بیرون آورده شده است.
این اثر تاریخی در 18 بهمن ماه 1389 به شماره 30019 به ثبت رسیده است.
بخش گردشگری تبیان
برگرفته از فارس