تبیان، دستیار زندگی
«یک هفته در فرودگاه» کتابی است درباره فرودگاه. در این کتاب تمام زوایای تا حدی پنهان و یا عادی فرودگاه به تصویر کشیده می شود. دنیای پیچیده ای که مسافران تنها دقایقی ناپایدار در آن سپری می کنند و خیلی زود ترکش کرده، از یاد می برند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرودگاه و لحظاتی كه به مرگ می اندیشیم


«یک هفته در فرودگاه» کتابی است درباره فرودگاه. در این کتاب تمام زوایای تا حدی پنهان و یا عادی فرودگاه به تصویر کشیده می شود. دنیای پیچیده ای که مسافران تنها دقایقی ناپایدار در آن سپری می کنند و خیلی زود ترکش کرده، از یاد می برند.

یک هفته در فرودگاه

یک هفته در فرودگاه. آلن دو باتن.مترجم: مهرناز مصباح. انتشارات زاوش.چاپ اول. تهران1392. 1200 نسخه.127صفحه.6300 تومان.

«کارکنان حراست هم مثل نویسنده های جنایی به این خاطر دستمزد می گیرند که زندگی را کمی پر ماجرا تر از حالت عادی اش تخیل کنند. دلم برایشان می سوخت که هر لحظه از کارشان باید گوش به زنگ باشند و دائم آماده واکنش دادن به بعیدترین احتمالات، احتمالاتی که در سطح جهانی شاید فقط هر یک دهه یک بار اتفاق بیفتد که تازه آن هم ممکن است در لارنکا یا بکو باشد[1]

اگر هرگز سفر با هواپیما  را تجربه نکرده اید یک بار آن را تجربه کنید و اگر بارها پایتان به فرودگاه باز شده است، این بار با این تصور به فرودگاه بروید که دارید برای اولین بار آنجا را نظاره می کنید.

زندگی ای که در فرودگاه در جریان است از جنس و شکل دیگری است. درها و دریچه ها، گیت ها و ایستگاه های بازررسی که ممکن است تا حد خفگی شما را برنجاند و حس توهین در شما به وجود آورد، انتظارهای طولانی، اتفاقات پیش بینی نشنده، آدم هایی از هر نوع زبان و ملیت، سردرگمی مسافران نا آشنا در فضای غریب فرودگاه، گوناگونی انسان ها و چیزها، فضای لوکسی که شما را مدام برای مصرف و خرید دعوت می کند، همزمانی اشک ها و لبخندهای کسانی که از هم دور یا به هم نزدیک می شوند، همه و همه از فرودگاه مکان غریبی می سازد، مثل یک شهر فشرده است که همه تنوعات و تضادهایش را یک جا در معرض دید بیننده قرار داده است.

آلن دو باتن در مدتی که در فرودگاه هیثرو انگلیس زندگی کرد همه این ها را می بیند و با قلم سرزنده خود توصیف و تصویر می کند. دو باتن درباره انتخاب فرودگاه برای نوشتن کتابی تازه می گوید: فرودگاه ها همان جایی هستند که آدم های نزدیک زندگی مان از آن جا راهی سفر می شوند، مهاجرت می کنند و از ما جدا می شوند. در عین حال فرودگاه به ما اجازه می دهد تا فکر کنیم حالا که اینجا ساعت سه بعدازظهر است، در گوشه دیگری از دنیا که اسمش روی لیست پروازها آمده، برای ما جهانی عجیب و ناشناخته وجود دارد و این ها برای من پر از هیجان بود و سبب شد یک هفته با زندگی و مفهومش در فرودگاه سر و کلمه بزنم. فرودگاه‌ها حقیقتا به شما نشان می دهند كه چقدر احساس و عاطفه در جهان وجود دارد. فرودگاه ما را به مفهومی عظیم نزدیك می كند، یعنی نزدیك بودن مرگ و همین اتفاق و هوشیاری یا نیمه هوشیاری ما نسبت به مفهوم مرگ سبب می ‌شود برای دقایقی یك جور دیگر فكر كنیم و بیشتر عشق بورزیم. ما از روتین‌های هرروزه جدا می‌شویم، به نزدیكی مرگ فكر می ‌كنیم و مشتاق دیدن مردم در نقاط دیگر جهان هستیم. كسانی كه سال‌های سال است ازدواج كرده‌اند و زندگی بدون عشقی را از سر می گذارنند، ممكن است در فرودگاه یك جمله عاشقانه به همسرشان بگویند. احتمال سقوط هواپیما چیزی است كه بدترین زناشویی‌ها را نیز نجات می‌دهد.

فرودگاه ما را به مفهومی عظیم نزدیك می كند، یعنی نزدیك بودن مرگ و همین اتفاق و هوشیاری یا نیمه هوشیاری ما نسبت به مفهوم مرگ سبب می ‌شود برای دقایقی یك جور دیگر فكر كنیم و بیشتر عشق بورزیم.

کتاب یک هفته در فرودگاه جنجال زیادی به پا کرد و یکی از پرفروش های مجله «آبزرور» و «گاردین» شد.هزاران نسخه از این کتاب در همان فرودگاهی که دوباتن یک هفته در آن سپری کرد به مسافران فروخته شد. البته آلن دو باتن این کتاب را به سفارش یک شرکت چند ملیتی به نفع صنعت هواپیمایی نوشت. همین موضوع باعث شده در برخی از قسمت های حساس، مثل وضعیت مالی و امنیتی این شرکت ها نویسنده ملاحظاتی را رعایت کند.

آلن دو باتن از طرف یک شرکت چند ملیتی دعوت به هکاری می شود. آنها از او می خواهند یک هفته در فرودگاه سپری کند و تصویری از آن ارائه دهد. چرا که هنوز هم هستند مکان هایی که تنها نویسنده ها می توانند آن را به خوبی توصیف کنند. آلن دو باتن تصویری امپرسیونیستی از فرودگاه می نویسد و آن را ضمیمه عکس هایی می کند که از آنجا گرفته است. کتاب در چهار فصل تالیف شده است که عبارتند از : پیشنهاد، عزیمت ها، بخش هوایی و ورودها.

آلن دو باتن نویسنده انگلیسی، کتاب هایش را بر اساس زندگی روزمره اما با نگرشی فلسفی به روزمرگی می نویسد. از دیگر کتاب های وی: هنر سیر و سفر، تسلی بخشی های فلسفه، پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند و خوشی ها و مصائب کار. خوشی ها و مصائب کار نیز پیش از این  توسط  مترجم همین کتاب، مهرناز مصباح به فارسی برگردانده شده است.

« صنعت هوانوردی غیر نظامی در مجموع هیچ گاه در طول تاریخش سودآور نبوده، درست مثل انتشار کتاب. بنابراین از این منظر مدیر کل و من به رغم تفاوت های ظاهری مان تا حد زیادی شغل همسانی داشتیم. هر کدام باید خود را در چشم انسانیت نه با محصول نهایی اش که با توانایی اش در به اوج رساندن روح توجیه کند. ارزیابی یک خط هوایی بر اساس سود و ضررش همان قدر غیر منصفانه است که قضاوت کردن درباره یک شاعر بر اساس حق تالیفش»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 62 کتاب

[2]صفحه 90 کتاب

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان