تبیان، دستیار زندگی

3 عاملی که موجب قطع ارتباط می شود!

در روایت آمده سه عامل قطع ارتباط انسان هاست. چنانچه فرموده اند که این سه عامل برای پایداری ارتباط انسان ها لازم است. پس اگر این سه عامل، از بین برود، ارتباط انسان ها نیز قطع می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 

حسادت

روایت این گونه می فرمایند:

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: تَحتاجُ الإخْوةُ فیما بَیْنَهُم إلی ثلاثةِ أشیاءَ، فإنِ استَعمَلُوها وإلاّ تَبایَنُوا وتَباغَضُوا، وهی: التَّناصُفُ، والتَّراحُمُ، و نَفْیُ الحَسَدِ. 
امام صادق علیه السلام: برادران در میان خود به سه چیز نیازمندند که اگر به کار بندند دوستی می پاید وگرنه از یکدیگر جدا و دشمن هم می شوند. آن سه چیز اینهاست: انصاف با یکدیگر، مهربانی با یکدیگر، و حسد نبردن به هم. (میزان الحکمه 1، صفحه 72)

اولین عامل قطع: رعایت نکردن انصاف در رفتارهاست.

دومین عامل قطع: رفتار بدون تراحم است.

سومین عامل قطع: حسدورزی است.

انجام دادن این سه عامل، همانطور که در روایت آمده، موجب جدایی و حتی بغض و دشمنی می شود.

 

انصاف چیست؟

انصاف از زیباترین خصلت‌های اخلاقی است به معنای عدالت ‌ورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آن‌هاست و این که هر خیری را برای خود می برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم.(زیبایی های اخلاق، بخش شانزدهم، ص382)

به عبارتی انصاف «نصف» و به رعایت است. رعایت عدالت بین خویش و دیگران، خود را نسبت به دیگران صاحب امتیاز ندانستن، به خود نسبت به دیگران ویژگی خواص ندادن و سلوکی چون دیگر مردم در پیش گرفتن.

امام علیه السلام همیشه‌ خود را به امر مهم، و آنان به و انصاف می‌خواند. بیان نمونه‌هایی سفارش‌های را در ضرورت، عدل‌گرایی عدالت‌گستری است بر فرمایش امام صادق علیه السلام.

 

فرمان امیر مۆمنان(علیه السلام) به مالک اشتر

حضرت علی(علیه السلام) در فرمان خود به مالک اشتر می‌فرماید:

«نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و خانواده و زیر دستانت انصاف داشته باش كه اگر انصاف را پیشه خود نسازی ستم كرده‏ای و كسی كه به بندگان خدا ستم كند خدا دشمن اوست و كسی كه خدا دشمن او باشد دلیلش را باطل می‏سازد(عذرش را نمی‏پذیرد) و چنین شخصی با خدا در جنگ است مگر آن ‌كه دست از ستم بردارد و توبه كند.» (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه53)

یکی از صفات رذیله و بیماری‌های خطرناک اخلاقی که بسیاری از ما انسان‌ها به آن گرفتاریم, حسد است. امیرمۆمنان علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: رأس الرذایل الحسد؛ حسد سرآمد همه زشتی‌ها است

سخت‌ترین تکالیف الهی

رعایت انصاف کاری دشوار است و انسان باید به آن اهمیّت بدهد. امام صادق(علیه السلام) در حدیثی فرمود: «أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ- فَذَكَرَ ثَلَاثَةَ أَشْیَاءَ أَوَّلُهَا إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِك‏؛ آیا شما را به سخت‏ترین چیزی كه خدا بر خلقش واجب كرده آگاه نسازم؟ و آن‌گاه سه موضوع را بیان كرد كه نخستین آن‌ها انصاف دادن به مردم است.»  (اصول کافی، ج2، ص145)

 

رحم کردن

در روایتی از رسول گرامی اسلام داریم که می فرمایند: «مَن لا یَرحَم لا یُرحَم» یعنی کسی که رحم نکند، مورد ترحم قرار نخواهد گرفت.

بنابر این روایت کسی که نسبت به دیگران در رفتار و گفتار و عمل خود نسبت به آنها رحمت و مودت نداشته باشد، دیگران هم نسبت به او رحم نخواهند داشت. این یک تعامل اجتماعی است.

در روابط اجتماعی گاه قاعده و قانون رحمت بین مردم برقرار است چنانچه همه ی  مردم با یکدیگر با رحمت برخورد می کنند؛ خطاهای یکدیگر را می بخشند و به قول امروزی ها مچ گیری نمی کنند و به دنبال اذیت کردن و گیر دادن به همدیگر نیستند. در نتیجه این رفتارها فضای جامعه فضای ترحّم می شود.

اما یک وقت است که افراد در تعاملات خود با یکدیگر ترحم ندارند، هر کدام در هر جایی که از دستشان بر بیاید و ممکن می‌باشد به یکدیگر سخت می گیرند و این رفتار عمومیّت پیدا کرده و در نتیجه جامعه از نعمت ترحّم محروم می شود.

باید بدانیم که لطف و رحمت یک رفتار و تعامل دوسویه است و افراد نمی توانند فقط از دیگران درخواست رحمت داشته باشند؛ وقتی شما اهل ترحم به دیگران نیستید، باید بدانید که خود شما نیز از رحمت دیگران محروم خواهید بود.

حسادت

حسادت

یکی از صفات رذیله و بیماری های خطرناک اخلاقی که بسیاری از ما انسانها به آن گرفتاریم حسد است. امیر مۆمنان علی(علیه السلام) می فرماید: (رأس الرذایل الحسد؛ حسد سرآمد همه زشتی ها است.)(مستدرک الوسائل ج 2 ص 328)

حسد یعنی رشک بردن, بدخواهی, تنگ چشمی, زوال نعمت کسی را خواستن یا دور شدن نعمت از فردی را آرزو کردن.

انسان حسود, انحصارطلب است همه خوبی ها را برای خود می خواهد و به دیگران با دید حقارت می نگرد. (حسود نابودی نعمت دیگران را برای خود نعمت می شمارد). (مستدرک الوسائل, ج 2, ص 328) او انتقام گیر و تندخو است رحم و گذشت ندارد از چاپلوسی و تعریف های حضوری و غیر واقعی خوشحال و مسرور است. اضطراب و نگرانی و بغض به رقیب سراسر وجود او را گرفته است, او آرامش ندارد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (لا راحة لحسودٍ (بحارالانوار ج 74ص 421) حسود آسایش ندارد). (الحسود دائم السقم و ان کان صحیح الجسم (مستدرک الوسائل همان ص 328) حسود پیوسته در رنج و ناراحتی است گرچه جسم او سالم باشد.)

حسود, مجال تفکر و اندیشه ندارد بدگو و بدخواه است دوستی را به دشمنی تبدیل می کند, دوستان را از یکدیگر جدا می کند و چون نمی تواند به جایی برسد چشم دیدن موفقیت های دوستان خود را ندارد, برای خالی کردن عقده های درونی خود به تهمت و افترا و فحش و ناسزا روی می آورد و به هر طریقی در فکر تخریب شخصیت دیگران است.

اگر توانست, رقیب خود را از راه بدگویی و غیبت ساقط می کند و اگر موفق نشد, از طریق تهمت و نسبت های ناروا وارد می شود و اگر از راه تهمت هم نتوانست, خیانت و جنایت را پیشه خود می کند و حتی ممکن است خود را نابود کند.

استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این زمینه می فرماید:

(انسان حسود وقتی که خیر و نعمتی را در دیگران می بیند, همه آرزویش این است که نعمت هایش سلب شود و اصلاً به فکر پیشرفت خودش نیست اما آدم سالم غبطه* دارد نه حسد, آدم سالم همیشه درباره خودش فکر می کند که جلو بیفتد. اگر انسان همیشه در فکر این باشد که خودش جلو بیفتد, فردی سالم است و دلیل بر عیب او نیست اما اگر کسی همیشه در این اندیشه باشد که دیگری عقب بیفتد بیمار و مریض است و حتی شما می بینید که آدم های حسود گاهی به مرحله ای می رسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند تا بلکه پنچاه درجه صدمه به دیگری و ارد بشود.)(انسان کامل, انتشارات صدرا, ص 12, با اندکی تغییر)

«نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و خانواده و زیر دستانت انصاف داشته باش كه اگر انصاف را پیشه خود نسازی ستم كرده‏ای و كسی كه به بندگان خدا ستم كند خدا دشمن اوست و كسی كه خدا دشمن او باشد دلیلش را باطل می‏سازد (عذرش را نمی‏پذیرد) و چنین شخصی با خدا در جنگ است مگر آن‌كه دست از ستم بردارد و توبه كند»

 

امیر مۆمنان علی(علیه السلام) می فرماید: (حسد درد بی درمانی است که جز با نابودی حسود یا مردن کسی که به او حسد برده شده است, از بین نمی رود.) (غررالحکم و دررالکلم (6 جلدی) ج 2 ص 72)

 

حسود موفقیت های دوستان خود را برنمی تابد از حوادث ناگواری که برای آنان پیش می آید خرسند می شود و از موفقیت ها و پیش رفت هایی که نصیبشان می شود غصه دار است.

معاشرت با حسود, مایه عقب افتادگی و به دور از آسایش و راحتی است و دوستی با او سالم و ماندگار نیست پس باید از آن اجتناب کرد و از آتشش در امان ماند, چراکه حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (حَسَدُ الصدیق مِن سُقم المَوَدّة (نهج البلاغه فیض الاسلام, کلمات قصار شماره 209) حسد به دوست از بیماری دوستی است) چون از روی صداقت و راستی نیست.

و نیز فرمود: (الحسود لا خُلّة له؛ (مستدرک الوسائل همان ص 328) حسود را دوستی نباشد.)

و در جایی دیگر فرمود: (اَلحَسَدُ یَنکُدُ العَیش؛(همان) حسد زندگی را تلخ و تیره می کند.)


منابع:

ایده ها

سایت پژوهه    

شرح حدیث اخلاق آیت الله خامنه ای

وبلاگ طلیعه ظهور

 

مطالب مرتبط:

بی رحمی انسان نسبت به خودش

ارزش رحم و دلسوزی

چگونه با خداوند انصاف داشته باشیم

 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.