تبیان، دستیار زندگی
در شرایطی که سالها از برگزاری لیگ حرفه ای فوتبال می گذرد باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال ایران فقط به انجام دیدارهای فوتبال می‌پردازند وبا توجه به فاصله بسیار زیادی که با دنیای حرفه ای فوتبال داریم از رقابت تجاری که دارای ابعاد ،دانایی ،برنامه ریزی طولانی مد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اقتصاد و صنعت در تاریخ فوتبال ایران و جهان


در شرایطی که سالها از برگزاری لیگ حرفه ای فوتبال می گذرد باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال ایران فقط به انجام دیدارهای  فوتبال می‌پردازند وبا توجه به فاصله بسیار زیادی که با دنیای حرفه ای فوتبال داریم  از رقابت تجاری که دارای ابعاد  ،دانایی ،برنامه ریزی طولانی مدت و منافع بلند مدت و پایدار بیشتری است، غافل هستند .


این در شرایطی است که در کشورهای صاحب نام فوتبال از جمله انگلستان به علت نوع مالکیت باشگاه‌های فوتبال که اغلب به شکل شرکتهای تجاری و سهامداران مشترک المنافع هستند، علاوه بر رقابت ورزشی در درون زمین، رقابت بسیار زیادی برای کسب درآمد بیشتر در اطراف و خارج از میدان مسابقه وجود دارد و این امر باعث شده تا این باشگاه‌ها با برخورداری از شرایطی بسیار ویژه موفقیت‌ ها و درآمد های بسیار زیادی را کسب کنند.

درودگر

در دنیای توسعه یافته امروز توسعه ورزش یکی از شاخصه های پیشرفت و نوآوری محسوب می شود. یکی از مهمترین دلایل آنها برای این امر اهمیت اقتصادی ورزش و نیاز جامعه به ورزش به عنوان عنصر منشاء سلامت  است  . ورزش دارای اثرات اقتصادی ، توسعه ، آرامش و نشاط اجتماعی و حامی رویکرد سلامت روحی و جسمی جامعه  به صورت مستقیم و غیر مستقیم  بوده و اثرات مستقیم آن  در رشد  تولید کالا، تولید خدمات، صادرات ورزشی، اشتغال زایی ورزش و گردشگری ورزشی و اثرات غیر مستقیم آن شامل کاهش هزینه‌های درمان، ارتقا سطح سلامت جامعه، افزایش کارآیی نیروی کار و غنی سازی اوقات فراغت افراد است. بنابراین در این کشورها برای دستیابی به اهداف سیاسی ، اجتماعی ، بهداشتی و  اقتصادی  یاد شده  برنامه‌های علمی و منسجمی برای خصوصی سازی صنعت ورزش و بویژه باشگاه‌های فوتبال  پیش بینی گردیده است

فوتبال یک ورزش و در عین حال یک تجارت پر سود است و از آن جهت به تجارت پر سود مبدل شده است که جهان به آن نیاز دارد. البته صاحبان باشگاه های بزرگ فوتبال سود فراوان از تجارت ورزش می برند، اما تجارت فوتبال برای آنها چیز دیگری است.

در مورد نحوه شکل گیری مالکیت باشگاههای فوتبال با دیدگاه اقتصادی و حرفه‌ای باید گفت از لحاظ تاریخی مالکیت بسیاری از باشگاههای فوتبال مانند شرکت‌های خصوصی بوده که گروههای بزرگ یا  کوچکی از  صاحبان صنعت و تجارت  محلی وغیر محلی  سهامداران کوچکتر که معمولا از هواداران اصلی  آن تیم‌هامی باشند  صاحبان آن به شمار می‌آمدند.

در گذشته اغلب  باشگاه‌های اروپایی توسط ثروتمندان و یا سیاستمداران خاص اداره می‌شد؛ اما، طی چند دهه اخیر ساختار باشگاه داری در بسیاری از کشورهای  اروپا به شدت تغییر کرده است و اداره باشگاه‌ها به شرکت‌ها و موسسات با مسوولیت محدود سپرده شده است.

از اوایل دهه ‌90 میلادی باشگاه‌ها به دلیل افزایش هزینه‌های مختلف که بخش عمده آن شامل دستمزد بازیکنان بود، نیاز شدیدی به منابع مالی جدید پیدا کردند که کارشناسان خبره اقتصادی بهترین راه حل را پیوستن آنها به بازار بورس معرفی کردند که رفته رفته افراد دارای دانش اقتصاد ورزش در این زیمنه نقش آفرینی نمودند.

در کشور انگلستان باشگاه تاتنهام نخستین باشگاهی بود که با عرضه سهام خود در سال ‌1983بیش از ‌3/3 میلیون پوند درآمد بدست آورد، منچستر یونایتد نیز در سال ‌1991 وارد بورس لندن شد و بین سال های ‌1995تا ‌1997 شانزده باشگاه دیگر نیز به بورس راه یافتند.

درودگر

در حال حاضر بیبش از  ‌20 باشگاه مطرح انگلستان در بورس لندن قرار داشته و هزاران نفر طرفدار فوتبال سهام دار این باشگاه‌ها بوده و از طریق داد وستد سهام خود علاوه بر کسب سود به باشگاه‌های خود نیز کمک مالی فراوانی می‌کنند.

درروسیه پس از فروپاشی نظام اقتصادی سوسیالیستی دولت و روی آوردن به نظام اقتصاد آزاد باشگاه‌های ورزشی که دولتی اداره می‌شدند، به سرمایه دارانی واگذار شدند که اینک وضعیت  در حال پیشرفت دارند.

در ایتالیا نیز تمامی باشگاه‌ها خصوصی هستند که دو علت عمده دارد؛ یا به دلیل عشق و تمایل بخش خصوصی به حمایت از یک تیم و یا به دلیل مسایل اقتصادی و تبلیغاتی. در واقع زمانی که یک شخص یا شرکت اداره یک تیم را بر عهده دارد هر روز بدون آنکه پولی خرج کند بارها از او یا شرکتش صحبت می‌شود و نامش در رسانه‌ها و روزنامه‌ها مطرح می‌شود، در حالی که همان فرد و بخش خصوصی در عرصه تجاری برای انجام تبلیغ روزانه به این میزان باید هزینه‌ بسیاری انجام دهد

اگر به گذشته دور نظاره کنیم درمیابیم که باشگاه آرسنال را کارگران مهمات سازی انگلیس  ساخته اند. لیورپول توسط کارگران اسکله، میلان توسط مهاجرین انگلیسی، بوکا جونیورز توسط کارگران راه آهن و بسیاری مثالهای دیگر. حتی در کشورهای عربی هم ارگان ها باشگاه سازی نکردند و خلق باشگاه یک پدیده 100درصد خودجوش بوده است. هر تیم در ابتدای تأسیس تماشاگران خودش را داشت و در گذر زمان بر آنها افزوده شده است. امروزه بازی با کمتر از 1000 تماشاگر حتی در دسته پنجم لیگ انگلستان هم ممکن نیست. برای مثال در دسته نهم و دهم باشگاه های انگلستان، باشگاه هایی با بیش از 120 سال قدمت دیده می شود و میانگین تماشاگران هم حدود 900 نفر برای هر بازی است. پس اولین گام خصوصی سازی در فوتبال اروپا اتوماتیک وار برداشته شده است و باشگاه ها حداقل بابت داشتن تماشاگر و اینکه آیا کسی سهام باشگاه را بخرد، آیا کسی از فروشگاه باشگاه استفاده کند و آیا باشگاه بتواند از طرق مختلف در آمد زایی کند خیالی آسوده دارند.

فوتبال یک ورزش و در عین حال یک تجارت پر سود است و از آن جهت به تجارت پر سود مبدل شده است که جهان به آن نیاز دارد. البته صاحبان باشگاه های بزرگ فوتبال سود فراوان از تجارت ورزش می برند، اما تجارت فوتبال برای آنها چیز دیگری است. به عبارت دیگر محاسن و معایب این تجارت با همه تجارت های دیگر متفاوت است ولی در نهایت اصل حساب سود و زیان بر آن حکومت می کند. بازرگانان بازار فوتبال از خرید ورزشکاران و حتی از نام آنان سودهای کلان می برند. در اروپا همه ریخت و پاش ها و ولخرجی هایی که در فوتبال می شود با قواعد بازرگانی مدرن همسو است. درآمد سالیانه بکهام ستاره خط میانی تیم ملی انگلیس و لوس آنجلس گالکسی آمریکا 31 میلیون یورو است که این رقم شامل درآمدهای تبلیغاتی وی برای معرفی برخی کالاها نیز می شود. از پردرآمدترین مربیان نیز می توان به مورینیو مربی پرتغالی سابق اینتر با 29 میلیون یورو درآمد سالیانه و کاپلو مربی ایتالیائی فعلی تیم ملی انگلیس با 14/2 میلیون یورو و فرگوسن مربی اسکاتلندی منچستریونایتد انگلیس با 7/4 میلیون یورو در سال اشاره کرد.

درودگر

اگر به یک مربی یا فوتبالیست سالی ده ها میلیارد تومان مزد می دهند، درست است که از نظم و قاعده بازار عدول کرده اند اما آنها از این بی قاعدگی و بی ضابطه گی هم سود می برند. این عدول در همه جا ممکن نیست و لزوماً اگر صورت گیرد نتایج یکسان نخواهد داد . چنانکه وقتی به کشورهای آسیا و آفریقا اینگونه بی قاعدگی حضور  می یابد، مشکل زا می شود. باید در این باره فکر کرد.  در همه کشور های توسعه یافته ورودی و خروجی درآمد های فوتبال بر مبنای  یک سیستم تعریف شده  است.  بر همین اساس و بر مبنای تئوری های اقتصادی هر پدیده ای  که فرآیند تبدیل اقتصادی و مالی را در بر  داشته باشد  نام صنعت به آن اطلاق می شود. داده یا ورودی فوتبال، بازیکن و ستاده یا خروجی آن پول و اسپانسر نام دارد و ارزش افزوده یعنی به طور مثال تبدیل یک بازیکن مستعد آماتور آ به یک سوپر استار حرفه ای در باشگاه ثروتمند اروپایی.  به دلیل درآمد های بسیار زیاد و توجه جهانی  بالای فوتبال، صنعتی عظیم و اقتصادی  پیرامون آن را گرفته است. درآمد ناشی از نقل و انتقالات، حق پخش تلویزیونی و به دنبال آن، تبلیغات و آگهی هایی که رسانه ها می گیرند، همه اینها اجزای صنعتی است که بر گرد فوتبال و حساسیت هایش پدید آمده. حرف اول و آخر را در فوتبال، پول می زند. اگر نام صنعت بر آن گذاشته اند به این دلیل است که نگرش اقتصادی به آن می شود.

امروزه باشگاه های ورزشی در جهان واحدهایی هستند که برای اهداف اقتصادی تشکیل و اداره می شوند. باشگاه ها برای کسب منافع اقتصادی، ورزش یا ورزش های خاصی را انتخاب می کنند و در آنها فعال می شوند، در تاسیس ورزشگاه ها سرمایه گذاری می کنند و سعی می کنند در حوزه های ورزشی انتخابی خود به رده های بالا برسند تا بتوانند بر آن اساس درآمد بیشتری کسب کنند. آنان اگر باشگاهی مطرح باشند، هواداران خود را خواهند داشت و از محل فروش بلیت برای ورود به ورزشگاه، اجازه فیلمبرداری و عکاسی، تبلیغات تجاری در زمین ورزشی یا روی لباس ورزشکاران و دریافت بابت انتقال بازیکنان به باشگاه های دیگر و نظایر آن درآمد کسب می کنند. مدیران باشگاه ها بر این اساس باید شرایط خود را طوری تنظیم کنند که هزینه های تهیه امکانات ورزشی از جمله ورزشگاه، حقوق و مزایای بازیکنان و مربیان و سایر هزینه های باشگاه را بپردازند، سود به دست آورند، مالیات بپردازند و باقیمانده را به صاحبان سهام باشگاه بپردازند. در چنین شرایطی باشگاه معمولا سودآور است و بنابراین با توجه به توانایی کسب سود سرقفلی ارزشمندی نیز خواهد داشت. این صنعت با تغییر ساختار سنتی باشگاه های فوتبال و تجاری شدن آنها، رونق قابل توجهی به خود گرفته است. این صنعت پرسود، باعث شده بسیاری از مدیران دستگاههای اقتصادی ملل مختلف جهان برای تامین، کسری درآمدهای اقتصادی و ملی و با کسب درآمدهای بیشتر تفکر آموزش و پرورش و درنهایت صادرات بازیکنان فوتبال را در سر بپرورانند و آن را عملی کنند. صنعت فوتبال در بسیاری از کشورها توانسته است درآمدهای کلانی را از حمایت مالی جذب کند

در کشور ما ایران هنوز هیچ تئوری مدونی از سوی تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور برای ارائه راه رشد صنعتی آن پیش بینی نشده است ، در یک نگاه به فوتبال پیش از انقلاب  در میابیم  سیر صعودی و هدفمنمد در اقتصاد سرمایه داری برای  فوتبال نیز راه ویژه ای مبتنی بر جریان بازار و با بهره گیری از کلیه امکانات دولتی وقت پیش بینی گردیده بوده است لیکن پس از انقلاب اسلامی آنچه بیشتر نمایان است سایه سلایق فردی و بی هدفی در برخورد با این صنعت اثر گذار و پر سود است.

درودگر

بدیهی است ما برای پیشرفت همگام با دنیای فوتبال جهان ،  توسعه اقبال عمومی به فوتبال  و سازمان دهی فعالیت ها و توانمندی های علاقه مندان ، توسعه نهادهای اجتماعی پشتیبان فوتبال  ، توسعه نهادهای اقتصادی متولی فوتبال در ابعاد عمومی و حرفه‌ای آن به عنوان یکی از موتورهای محرک و انگیزاننده در جامعه ، پایدار سازی روندها و نهادهای مرتبط با فوتبال حرفه‌ای آن با هدف ارتقای بهداشت روحی، جسمانی و اجتماعی جامعه به عنوان یکی از ابزارهای عمومی توسعه  نیاز به برنامه ریزی مناسب و هدفمند و داشتن نقشه راه متناسب با آن داریم و چنانچه در این زمینه اهتمام نورزیم با اطمینان از فروپاشی اقتصاد فوتبال ایران زمین آسیب های زیادی را به فوتبال و علاقمندان آن تحمیل خواهیم ساخت.

با توجه به موارد یاد شده بالا واضح است که ادامه روند کنونی باشگاه داری در کشورمان به سود پیشرفت صنعت فوتبال نخواهد بود. از جمله مهمترین مشکلات باشگاه‌های فوتبال کشور کمبود منابع مالی و وابستگی شدید آنها به دولت ، نبود دانش مدیریت امروزین و آشنایی به مقررات اقتصادی فوتبال  بین الملل است. این امر باعث شده تا باشگاه‌های فوتبال ما بسیار هزینه بر و زیان‌ده شوند تا جایی که علاوه بر کمک‌های مالی مستقیم و غیر مستقیم دولت و در آمدهای متفرقه دیگری که شامل باشگاهها می شود هیچ یک از باشگاه‌های فوتبال  کشور در این چندین ساله تراز مالی مثبت ندارند و اگر دارند نیز تراز سازی نموده اند و این در حالی است که باشگاه‌های فوتبال در جهان علاوه بر تامین هزینه‌های خود سود بسیار زیادی را بدست می‌آورند و مبلغ قابل توجهی را به عنوان مالیات به دولت می‌پردازند.

بخش ورزشی تبیان


به قلم صادق درودگر