تبیان، دستیار زندگی
پس از فروپاشی حکومت مغولان تیموری و روی کار آمدن مکتب صفوی و همدوره با آن، در شرق ایران به مرکزیت بخارا، مکتب هنری شکل گرفت که به مکتب ازبکها(شیبانی ها) و یا مکتب بخارا مشهور است. این مکتب که به شدت از سبک کمال الدین بهزاد و مکتب هرات متاثر بود، در دربار
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر نگارگری در دوره ازبک

مکتب بخارا


پس از فروپاشی حکومت مغولان تیموری و روی کار آمدن مکتب صفوی و همدوره با آن، در شرق ایران به مرکزیت بخارا، مکتب هنری شکل گرفت که به مکتب ازبکها(شیبانی ها) و یا مکتب بخارا مشهور است. این مکتب که به شدت از سبک کمال الدین بهزاد و مکتب هرات متاثر بود، در دربار ازبک ها رشد کرد و قوام یافت. در این نوشتار به شرح ویژگیهای زیبایی شناسانه این مکتب نگارگی خواهیم پرداخت.

هنر نگارگری در دوره ازبک

شیبانی خان، سرکرده ازبکها، بخارا را در سال 905هـ.ق تصرف کرد و این شهر تا رمان سقوط این سلسله در سال 1006هـ.ق پایتخت آنان بود. شیبانی خان از زوال قدرت تیموری در خراسان پس از مرگ سلطان حسین میرزا استفاده و به خراسان حمله کرد و هرات را در سال 912 هـ.ق متصرف شد.1

بر اثر این جنگها بخش بزرگی از میراث هنری از بین رفت تا آنجا که خراسان وضعیت پیشین خود را که پیشوایی فرهنگ و تمدن بود، از دست داد.2

شیبانی خان با پیروی از رویه نیاکان مغولی خود، تعداد زیادی از هنرمندان و صنعتگران را با خود برد و در بخارا اسکان داد. این روند در سال 941 هـ.ق زمانی که هرات دوباره دچار حملات ازبکان شد، تکرار گردید. از حکمرانان مشهور این سلسله می توان به شیبانی خان، عبدالعزیز، یارمحمد و عبیدالله خان اشاره کرد که از این میان عبدالعزیز، کتاب دوست قهاری بود.3

به طور کلی بسیاری از کارگزاران فرهنگ در هرات به آنجا (بخارا) دعوت یا فرستاده شدند و سپس همکاری نزدیک استادان محلی با آنان، هنر نومایه ای را به بار آورد که سبب معروفیت فرهنگ بخارا در سده دهم شد. سرانجام در سال 1008 هـ.ق شیبانیها سقوط کردند و مکتب بخارا بیش از آن دوام نیافت و رو به زوال نهاد.4

ویژگیهای مکتب بخارا

بر اثر وقایع پیش آمده از سوی ازبکها، سبک کهن سمرقند متروک و نگاره های درخشانی بر اساس شیوه بهزاد برای شاهان ازبک تولید شد. تردیدی نیست که هنرمندان بومی ازبک با نظارت هنرمندان ایرانی تعلیم می دیدند.5

اگرچه نقاشی بخارا بیشتر سنتی و تحت تاثیر هنر جدید قرار نداشت، ولی ویژگی و گیرایی خاص خود را داشت که تا حدی مبتنی بر ساده کردن کلی قواعد کهن تر و کاربرد بیش از حد رنگهای خالص بود.6

رنگ آمیزی سبک بخارای اوسط قرن دهم غنی، ولی ساده است و همین سادگی ، خصوصیات مشخص و جالب کارهای اواخر مکتب بخارا را تشکیل می دهد، که بر اساس کار بهزاد یا مکتب او بوده است.7

انواع پیکره ها در آثار بخارا نسبتا کوتاه و تنومند نمایش داده شده اند و تاثیر مکتب بهزاد را در طراحی ، رنگها و در حالات و حرکات آنان آشکارا می توان دید.8

به طور کلی بسیاری از کارگزاران فرهنگ در هرات به آنجا (بخارا) دعوت یا فرستاده شدند و سپس همکاری نزدیک استادان محلی با آنان، هنر نومایه ای را به بار آورد که سبب معروفیت فرهنگ بخارا در سده دهم شد

بهترین دوران این مکتب در زمان عبدالعزیز(946-955 هـ.ق) و یارمحمد (957-964 هـ.ق) بوده است.9

نقاشی بخارا پس از مرگ عبدالعزیز دچار دوره ای از یکنواختی و بی باری رقت انگیز شد، رنگ آمیزی خاص بهزاد باقی ماند ولی طراحی ها هم چنان خامدستانه و بی تجربه بود و ترکیب بندی های پیش پا افتاده ی بودن ابتکار تکرار شد.10

به طور کلی آثار مکتب بخارا از دو گرایش مشمول زمان تاثیر گرفتند:

نخست گرایش به نقاشان هرات که به بخارا رفته و نیز تاثیراتی که از طریق شاگردانشان به دوران بعد منتقل شده بود و دیگر گرایش به شیوه مستقل بخارا که طی سال ها روند شکل گیری آن مشخص شد.11

پیکره ها در پایان قرن دهم کاملا نحیف و بی روح شدند و منظره پردازی پس زمینه به صورت طرح های طوماری رسمی و هندسی کاشیها درآمد.12

از دیگر ویژگیهای مکتب بخارا در اواخر دوران خود می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-          طراحی و نقاشی تک چهره ها

-           اهمیت دادن به وجود و حضور یک فرد خاص در نقاشی

-           اندکی شباهت سازی

-          همچنین هندویی شدن و خصایص هندی گرفتن نگاره های این مکتب در پایان قرن یازدهم هـ.ق.13

البته مکتب بخارا با وجود هندویی شدن در این دوره ، همچنان "معیارهای کیفی سابق خود را نیز حفظ کرده بود."14

این مکتب مدتی طولانی دوام نیاورد و در انتهای قرن دهم هـ.ق رو به زوال نهاد ، اما تاثیر زیادی بر مکتبهای بعدی در زمان صفویان گذاشت.15

نسخ مکتب بخارا

از مهمترین نسخی که در این دوره کتابت شد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-          مهر و مشتری

-          گلستان سعدی

-          بوستان سعدی

-          مخزن الاسرار نظامی

نگارگران مکتب بخارا

شاخص ترین هنرمندانی که در متب بخارا به تولید هنر نگارگی و کتابت مشغول بوده اند می توان به عبدالله و محمود مذهب اشاره کرد. 16

در مقاله جداگانه به شرح خصوصات و ویژگی های کتب طبع شده در این مکتب و شرح احوال هنرمندان آن خواهیم پرداخت.

شرح تصویر:

سلطان سنجر و پیرزن، خمسه نظامی ، بخارا، 952 هـ.ق، پاریس، کتابخانه ملی

پی نوشت:

1- هنر نگارگری ایران، ص69

2- شایسته فر، فصلنامه هنر، ص78

3- هنر نگارگری ایران، ص69

4- شایسته فر، فصلنامه هنر، ص78 و79

5- همان، ص79

6- سیر تاریخ نقاشی اران، ص282

7- نقاشی ایران، ص132

8- سیر تاریخ نقاشی اران، ص282

9- نقاشی ایران، ص132

10- هنر نگارگری ایران، ص70

11- شایسته فر، فصلنامه هنر، ص79

12- هنر نگارگری ایران، ص70

13- شایسته فر، فصلنامه هنر، ص79

14- هنر نگارگری ایران، ص71

15- شایسته فر، فصلنامه هنر، ص79

16- تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی ، ص 91- 96

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

هنر نگارگری ایران، ب.و رابینسون، ترجمه یعقوب آژند، انتشارات مولی، 1376

شایسته فر، مهناز، " آثار و نسخه های خطی مکتب بخارا" در فصلنامه هنر

سیر تاریخ نقاشی ایران، ل. بینیون و ج. ویلکنسون، ترجمه محمد ایرانمنش، امیرکبیر، 1367

نقاشی ایران، روئین پاکباز، نارستان، 1379

تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی، زهرا رهنورد، سمت، 1386

مطالب مرتبط:

نگارگری ایرانی

مکتب هرات

مکتب تبریز دوم