تبیان، دستیار زندگی
این مقال، حکایتی است از توسل آیة الله میرزا مهدی اصفهانی (رحمه الله) به واسطه ی سر در گمی در دوران تحصیل علوم و هدایت او توسط ولی عصر (علیه السلام).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نجات میرزا‌مهدى از گمراهى توسط امام ‌عصر(عج)

امام زمان

از جمله عالمان و فقیهان و مربّیان روحانى دهه هاى گذشته مرحوم مبرور آیة اللّه آقاى میرزا مهدى اصفهانى (رضوان اللّه تعالى علیه) است (1365 - 1313 هجرى قمرى) بوده است، كه مراكز علمى خصوصاً حوزه علمیّه مشهد سالها تحت نفوذ و سیطره معنوى آن بزرگوار بوده و تعالیمشان از جمله حركتهاى عظیم فكرى معاصر گشته كه همچون سدّى فولادین در مقابل انحرافات ایستاد و معارف قرآن و ائمّه طاهرین را به عنوان تنها راه دستیابى به اسلام خالص عرضه داشته است.


مرحوم آیة اللّه میرزاى اصفهانى مى فرمود:

در ایّام تحصیل كه در نجف اشرف بودم، در علم اخلاق وتزكیه نفس وسیر وسلوك از محضر آقاى سیّد احمد كربلائى كه یكى از عرفاء بلند پایه بود استفاده مى كردم، تا آنكه در رشد وكمالات معنوى وتزكیه نفس از نظر ایشان به حدّ كمال و به اصطلاح به مقام قطبیّت و فناء فى اللّه رسیدم.

او به من درجه و سمت دستگیرى از دیگران را داد و مرا استاد در فلسفه اشراق دانست. او مرا عارف كامل و قطب و فانى فى اللّه مى دانست، ولى من كه نمى توانستم خودم را فریب دهم و هنوز از معارف حقّه چیزى نمى دانستم، دلم آرام نگرفته بود و خود را در كمالات ناقص مى دانستم، تا آنكه به فكرم رسید كه شبهاى چهارشنبه به مسجد سهله بروم و متوسّل به حضرت بقیّة اللّه (ارواحنا فداه) بشوم. شاید آن آقائى كه خداى تعالى او را براى ما غوث و پناهگاه خلق كرده توجّهى به من بفرماید و صراط مستقیم را به من نشان بدهد.

لذا به مسجد سهله رفتم و از جمیع علومى كه: (سر به سر قیل و قال، نه از آن كیفیّتى حاصل نه حال. و از افكار عرفانى متصوّفه و از بافته هاى فلاسفه، خود را خالى كردم و صد در صد با كمال اخلاص و توبه به مقام مقدّس آن حضرت، خود را در اختیار گذاشتم.

ناگهان جمال پر نور حضرت بقیّة اللّه (ارواحنا فداه) ظاهر شد و به من اظهار لطف زیادى فرمود و براى آن‌كه میزانى در دست داشته باشم و همیشه با آن میزان حركت كنم، این جمله را به من فرمودند:

(طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوٍق لانكارنا)

یعنى: جستجوى معارف و شناخت حقایق از غیر خطّ ما اهل بیت طهارت مساوى است با انكار ما.

وقتى مرحوم میرزاى اصفهانى این جمله را از آن حضرت مى شنود، متوجّه مى گردد كه باید معارف حقّه را تنها و تنها از مضامین آیات قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) استفاده كند و لذا به مشهد مقدّس مشرّف مى گردد، معارف قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) را به پاك طینتان از اهل علم تعلیم مى دهد و شاگردانى كه همه اهل معنى و تشرّف و تزكیه نفس و در صراط مستقیم معارف حقّه هستند، به جامعه روحانیّت تحویل مى دهد.

ناگهان جمال پر نور حضرت بقیّة اللّه (ارواحنا فداه) ظاهر شد و به من اظهار لطف زیادى فرمود و براى آن‌كه میزانى در دست داشته باشم و همیشه با آن میزان حركت كنم، این جمله را به من فرمودند: (طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوٍق لانكارنا) یعنى: جستجوى معارف وشناخت حقایق از غیر خطّ ما اهل بیت طهارت مساوى است با انكار ما

بعضى از شاگردان مرحوم میرزاى اصفهانى و فرزند بزرگوارش در كتاب دین و فطرت قضیّه او را این چنین نقل مى كنند:

از جمله عالمان و فقیهان و مربّیان روحانى دهه هاى گذشته مرحوم مبرور آیة اللّه آقاى میرزا مهدى اصفهانى (رضوان اللّه تعالى علیه) است (1365 - 1313 هجرى قمرى) بوده است، كه مراكز علمى خصوصاً حوزه علمیّه مشهد سالها تحت نفوذ و سیطره معنوى آن بزرگوار بوده و تعالیمشان از جمله حركتهاى عظیم فكرى معاصر گشته كه همچون سدّى فولادین در مقابل انحرافات ایستاد و معارف قرآن و ائمّه طاهرین را به عنوان تنها راه دستیابى به اسلام خالص عرضه داشته است.

بسیارى از دانشمندان شیعه كه امروز نگهبانان مرزهاى تشیّع اند در محضر آن بزرگوار درس ها گرفته و پندها آموخته اند این تب و تابى كه امروزه در زاد روز امام عصر (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) مى بینیم، گوشه اى از شراره هاى محبّتى است كه ایشان به پیشگاه امام زمان (علیه السلام) مى ورزیده و اینك جلوه هائى از آن آشكار گشته است... .

آن بزرگوار، در آن هنگامى كه به تحصیل مشغول بوده و سینه خویش را از علوم اسلامى مى انباشته در برخورد با روشها و مشربهاى گوناگون از جمله مكاتب فلسفى و عرفانى به حیرت و نوسان كشیده مى شود و اضطراب عجیبى بر روحش سایه مى افكند.

پریشانى و آزردگى حاصل از بلاتكلیفى، انقلاب فكرى در او ایجاد مى كند كه نمى داند چه بكند و به كجا برود و به كدام سیر، از سیرهاى علمى و معنوى آن زمان رو كند.

امام زمان

سرانجام براى نجات از این دغدغه خاطر، به حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه) متوسّل مى شود و چاره مشكل را از آن حضرت مى طلبد.

حضرتش نیز تفضّل مى كنند و در كنار قبر هود و صالح در وادى السّلام نجف، تشریف فرما شده بر او تجلّى مى فرمایند و راه را به او مى نمایانند.

او كه در آنجا با قلبى شكسته و دیده اى گریان دیدار را آرزو مى نمود سرانجام به مقصود خود نائل مى آید و شرفیاب محضر پرفیضش مى شود و درمان درد خویش را مى یابد.

بدین گونه كه وقتى در بیدارى به خدمت حضرت مى رسد، بر سینه آن حضرت نوارى را به رنگ سبز به عرض 20 سانت و به طول قریب 60 سانت مى بیند، كه عبارتى به رنگ سفید، به گونه نور بر آن چنین نقش شده است:

(طَلَبُ الْمَعارِفِ مِنْ غَیْرِ طَریقنا اَهْلِ الْبَیْتِ مُساوِقٌ لِاِنْكارِنا وَقَدْ اَقامَنِى اللّهُ وَاَنَا حُجَّةُ بْنُ الْحَسَن). كه كلمه (حجّة بن الحسن) قدرى درهم وبه شكل امضاء نقش یافته بود.

یعنى: (جستجوى معارف جز از راه ما خاندان پیامبر، مثل انكار نمودن ماست و خداوند امروز مرا برپا داشته و من حجّت خدا پسر حضرت عسكرى هستم). و بعد آن حضرت غائب مى شوند.

این پیام گهربار حضرتش، مرحمى بر قلب سوزانِ او مى گردد و راه حقّ، روشن و آشكار برایش نموده شده و به دنبال این توسّل و عنایت، مرحوم میرزا به چشمه جوشانى از معارف الهى و شخصیّتى فرزانه هدایت مى شود كه نامش را هرگز نبرد و از او تنها به (صاحب علم جمعى) تعبیر نمود.

درس گهربار امام، مشعل و چراغ راه زندگى او مى گردد، كه خلاصه اگر ما را قبول دارید باید معارف را از ما بگیرید و در همه زمینه ها، یعنى خداشناسى و نفس شناسى و روح شناسى و آخرت شناسى و بلكه آفاق شناسى، از ما تبعیّت كنید.

بعدها به منظور زنده نمودن معارف اهل البیت (علیهم السلام)، عازم ایران مى شود و درسهائى را كه آمیزه اى از قرآن و علوم عترت بود، براى دانشوران مطرح مى فرماید.

برخى از آثار ارزنده و علمى آن مرحوم نزد بعضى از شاگردان بزرگوارش هم اكنون موجود است. ممكن است این دو جریان، دو ملاقات جداگانه بوده است.

بخش مهدویت تبیان    


منبع:

ملاقات علماى بزرگ اسلام با امام زمان علیه السلام. واحد تحقیقاتی گل نرگس

مطالب مرتبط:

تکلم با امیرمۆمنان و ملاقات با امام زمان 

ملاقات علامه با امام عصر در عالم مکاشفه

عنایات امام زمان علیه السّلام به سید بن طاووس 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.