تبیان، دستیار زندگی
بدون دلیل نقلی و عقلی ثابت می‌کنیم که جهان خدایی دارد که عالم و حکیم است، اما چگونه ثابت می‌شود که مهربان و عادل نیز هست؟ مثلاً ممکن است که خلق انسان برای آزار و اذیب او باشد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبهه: چگونه ثابت می شود خدا عادل و مهربان است؟!


بدون دلیل نقلی و عقلی ثابت می‌کنیم که جهان خدایی دارد که عالم و حکیم است، اما چگونه ثابت می‌شود که مهربان و عادل نیز هست؟ مثلاً ممکن است که خلق انسان برای آزار و اذیب او باشد؟

کیا خدا کا بھی کوئی خالق ہے؟

با توجه به این موضوع «رحمت الهی» بحث بسیار گسترده‌ای است که از جوانب متفاوت می‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد و ما مجبوریم در این مقوله به اختصار و کوتاه به موضوعات مطروحه بپردازیم.

الف – اصلاً چنین نیست که وجود خداوند متعال را بدون دلایل فراوان عقلی، نقلی، حِکَمی و فلسفی و نیز فطری پذیرفته باشیم. خداوند متعال خود صدها نقل (آیه) که حاوی دلایل عقلی است بیان نموده است.

ب – مشکل اصلی ذهن ما همیشه از تعاریف و معانی محدود و گاه غلط ایجاد می‌شود. به عنوان مثال تمامی اسامی الهی را به یک کلمه یا واژه یا اسمی چون «خدا» ترجمه می‌کنیم و همان را به کار می‌بریم، در حالی که هر کدام برای خود تعریف و معنی خاصی دارد.

اگرچه همه اسمای الهی به او بر می‌گردند، اما تفاوت است بین اسمای صفاتی و اسمای افعالی، بین حیّ – علیم – حکیم با خالق، رب، رحمان و رحیم.

ج – کلید همه سۆالات یا شبهات از این قبیل نیز «چگونگی معرفت و شناخت خداوند متعال می‌باشد».

حال به همین دو موضوع می‌پردازیم:

ب/1 - «رحمت الهی» در بیان قرآن کریم، احادیث و هم چنین ادبیات قرآنی معانی بسیار گسترده‌ و جامعی دارد. مثل آن که گفته‌اند: «‌رحم بر رقّت و مهربانی و عطوفت و رأفت دلالت  می‌کند‌ - معجم مقائیس اللغة» - «رحمت ، نرمی و نرم خویی است و نیکی کردن به طرف مقابل را اقتضاء می‌کند که گاهی درباره‌ی نرم دلی (‌مهربانی‌) به تنهایی به کار می‌رود و گاهی در مورد معنای احسان و نیکی کردن مجرّد از رقّت است – مفردات راغب» - «مهربانی کردن، شفقت ورزیدن، بخشودن، عفو کردن، مهربانی و شفقت، بخشایش و عفو – فرهنگ معین».

ج/1 – خداوند متعال هستی محض است. هستی محض یعنی کمال محض. پس هیچ گونه و هیچ مقدار از نیستی، نقص و کاستی به او راه ندارد و از این اوصاف که در شأن و از ویژگی‌ها مخلوقات می‌باشد، مبرا و منزه (سبحان) می‌باشد.

ما نوع بشر، رحمت، لطف، شفقّت، مهربانی، عطوفت، گذشت و بخشش را در خود و بعضاً در سایر جانوران نیز مشاهده می‌کنیم، لذا وقتی خداشناس شدیم، می‌دانیم و می‌فهمیم که ما از خود هیچ نداریم، هر چه داریم از اوست، یا در واقع تجلی اسما و صفات اوست در ما

رحمت که صفات افعالی خداوند متعال است، از اسما و صفات کمالیه می‌باشد که نفی یا سلب آن از خداوند متعال، به مثابه قایل شدن به نقصان و کاستی و نیستی در اوست. پس همین که شناختیم عالم هستی خالقی دارد که هستی او قائم به غیر نیست، معلوم می‌شود که چون نیازی به غیر ندارد، پس هستی و کمال محض است، لذا به یقین «رحمان و رحیم» نیز می‌باشد.

ج/2 – اقتضای خلقت، همان رحمت است. لذا خلق، خود عین رحمت می‌باشد و مخلوق خود تجلی رحمت الهی است، خلق مرحومی است که با وجود خود، بر رحمت الهی دلالت می‌کند. اولین تجلی رحمت، همین وجود بخشیدن است و البته هر افاضه و لطفی نیز وجود بخشیدن است و بر مراتب وجودی می‌افزاید. یعنی اگر علم داد نیز، وجود عطا کرده است و این رحمت است، لذا نفرمود که آن علیم به شما تعلیم قرآن داد، بلکه فرمود: «الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ».

اما وجود بخشیدن لطف و رحمت اول است؛ قیّومیّت، ربوبیّت، رزاقیّت و ... (همه اسما و صفات افعالی)، نه تنها مستلزم رحمت، بلکه عین رحمت می‌باشند، لذا فرمود رحمت خدا واسعه است، یعنی همگان را شامل می‌گردد و فرمود بر دیگر اسما و صفات افعالی سبقت دارد.

خدا خیلی نزدیک شده است!

ج/3 – نکته‌ی دیگری که در این مختصر بیان می‌شود آن که: ما نوع بشر، رحمت، لطف، شفقّت، مهربانی، عطوفت، گذشت و بخشش را در خود و بعضاً در سایر جانوران نیز مشاهده می‌کنیم، لذا وقتی خداشناس شدیم، می‌دانیم و می‌فهمیم که ما از خود هیچ نداریم، هر چه داریم از اوست، یا در واقع تجلی اسما و صفات اوست در ما.

حکما و فلاسفه اصطلاحی استدلالی دارند مبنی بر این که «معطی شیء نمی‌تواند فاقد آن شیء باشد»، یعنی کسی که چیزی را دارا نیست، نمی‌تواند آن را به دیگران نیز بدهد یا ببخشد.

اگر ما قائل به این باشیم که «رحمت، علم، قدرت یا سایر استعدادها و صفات کمالیه» از خودمان است، این گمان غلطی است که با اعتقاد توحیدی و نیز استدلال عقلی منافات دارد؛ و اگر قائل بر این هستیم که هر چه هست از اوست، معلوم می‌شود که او رحمان و رحیم است که رحمتش در ما نیز تجلی یافته است و قابل شناخت و تحقق می‌شود. با این تفاوت که اولاً رحمت ما قائم به دیگری است و رحمت او عین ذات است و ثانیاً همه کمالات در ما محدود است، اما در هستی و کمال محض، هیچ کمالی محدود نمی‌باشد.

همه اسماء و صفات الهی از آیات، اسما، نشانه‌ها و آثار شناخته می‌شود، پس هر چه وجود دارد، خود اثر و نشانه‌ی رحمت واسعه الهی می‌باشد.

خداوند متعال هستی محض است. هستی محض یعنی کمال محض. پس هیچ گونه و هیچ مقدار از نیستی، نقص و کاستی به او راه ندارد و از این اوصاف که در شأن و از ویژگی‌ها مخلوقات می‌باشد، مبرا و منزه (سبحان) می‌باشد

چنان چه فرمود:

«وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ – و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است (الأعراف، 156)» و در سطر اول دعای کمیل می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ» - بار الها! به درستی که من از تو می‌خواهم، به (حق) رحمتت که همه چیز را فرا گرفته است.

«فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْیِی الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (الرّوم، 50)

پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمین را پس از مرگش زنده مى‏كند. به یقین چنین خدایى زنده كننده‏ى مردگان است و او بر هر چیزى تواناست.

«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (الزّمر، 53)

بگو: اى بندگان من كه در جنایت به خویش (به واسطه گناه) از حد گذشتید، از رحمت خدا نومید مگردید، بى‏تردید خداوند همه گناهان را (به وسیله توبه هر چند شرك باشد) مى‏آمرزد، زیرا اوست آمرزنده و مهربان.

*** - با توجه به آن چه گذشت، معلوم و مستدل می‌گردد که ظلم به حق تعالی راه ندارد، لذا در بیان وحی مکرر تأکید نموده است که خداوند کریم، به کسی به هیچ اندازه‌ای ظلم نمی‌نماید.

بخش قرآن تبیان


منبع: سایت ایکس شبهه

مطالب مرتبط:

چتر رحمت خدا روی سر کفّار

ناامیدی از رحمت خدا

جهنمی بودن غیر شیعیان و رحمت خدا

فرشتگان رحمت خدا بر در خانه های ما 

دریچه‌ای گشوده به رحمت خداوند

یقین صد در صدی به رحمت خدا باطل است!!