تبیان، دستیار زندگی
صفت عجیب و ترسناک برای هر مسافری وسوسه‌انگیز است. اگر شما بدانید در نقطه‌ای جنگلی در ایران همیشه صدای جیغ می‌آید می‌تواند انگیزه‌ای برای سفر شما به آن منطقه شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفر کنیم و بترسیم!
جزیره قشم


صفت عجیب و ترسناک برای هر مسافری وسوسه‌انگیز است. اگر شما بدانید در نقطه‌ای جنگلی در ایران همیشه صدای جیغ می‌آید می‌تواند انگیزه‌ای برای سفر شما به آن منطقه شود، یا اگر بدانیم در دره ستاره‌های قشم همواره صدای پچپچه می‌آید و وهم عجیبی را شکل می‌دهد همین طور؛ یا عجیب‌تر از آن، که در نقطه‌ای از ایرانمان جایی داریم شبیه مثلث برمودا.


اینها ابزاری است که کارشناسان گردشگری می‌توانند به واسطه‌اش جاذبه‌هایی را به‌شهرت برسانند و مقصد تکراری سفر ایرانیان را تغییر دهند.

کویر وحشت

دوستداران سمنان، به شوخی یا جدی گاهی این منطقه را با نام «قاره سمنان» یاد می‌کنند، زیرا می‌گویند این منطقه به اندازه قاره‌ای جاذبه‌های گردشگری دارد که هر چند دیدنی و شگفت‌اند، اما کمتر کسی مقصد سفرش را آن منطقه تعیین کرده است. به هر حال این استان یکی از شگفت‌انگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناک‌ترین مناطق در ایران را در خود جای داده است، جایی که به «ریگ جن» معروف بوده و به «مثلث برمودای ایران» شهرت یافته است.

کویر «ریگ جن» در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار گرفته است. هیچ گونه چشمه یا چاه آبی در این منطقه وجود ندارد و در بیشتر نقشه‌ها هم نامی از این منطقه برده نشده است. نبود منابع آب در گستره وسیع ریگ جن به همراه وجود موانع طبیعی از جمله باتلاق‌های نمک و تپه‌های ماسه‌ای مرتفع، عواملی است که این منطقه را در طول قرن‌ها از دسترسی انسان دور نگه داشته است.

کویر ریگ جن

قدیمی‌ها معتقد بودند، این سرزمین نفرین شده و پایگاه شیطان‌ها و ارواح پلید است. مردمی که در اطراف این کویر زندگی می‌کنند بر همین باور هستند. محلی‌ها، چوپان‌ها و ساربان‌ها معتقدند که اگر کسی پایش به «ریگ جن» برسد، ناپدید و از سوی ارواح و موجودات ماورایی به قلب «ریگ جن» فرستاده می‌شود! یکی از کاوشگران می‌گوید که حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می‌رسند، می‌ایستند و حرکت نمی‌کنند. این باور‌ها را می‌توان در نوشته‌های افرادی هم دید که چند بار سعی کردند از این منطقه بکر و ترسناک بگذرند و نتوانسته‌اند. نه «سون آندرس هدین» یکی از بزرگ‌ترین کویرنوردهای جهان در اواخر قرن نوزدهم یعنی در زمان ناصرالدین شاه توانست به این مهم دست یابد و نه «آلفونس گابریل» جغرافیدان اتریشی که 90 سال پیش سعی کرد اما نتوانست از این منطقه بازدید کند. هر چند طلسم مثلث برمودای ایران ده سال پیش شکست و علی پارسا ماجراجوی ایرانی پس از چند بار تلاش ناکام بالاخره توانست از این کویر وحشتناک بگذرد.

برخی از ساکنان منطقه این صدا‌های وحشت‌آور را از ملخ‌هایی می‌دانند که به این منطقه هجوم آورده و شب‌ها به درختان پناه می‌برند. برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان می‌کنند

درختانی که جیغ می‌کشند

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم جنگل‌ها 80 درصد لوکیشن فیلم‌های ژانر وحشت را تشکیل می‌دهند، در ایران هم جنگلی وجود دارد که بدون هیچ حقه‌سینمایی وحشت‌آفرین است؛ جنگلی که به جنگل جیغ شهرت یافته است.

البته خیلی دنبال عوامل ماورایی در توجیه برخی از این پدیده‌های عجیب نباشید. شاید روزنامه‌نگارها و رسانه‌ها سعی در اغراق چنین پدیده‌هایی داشته باشند، اما بدون شک دلایل منطقی و درست‌تری این پدیده‌ها را توجیه می‌کند. هر چند برخی از این دلایل هنوز برای همگان روشن نیست و همین است که می‌توان از هیجان و ترس دیدن این مناطق بدون آگاهی از دلایلشان لذت برد، اما حکایت جنگلی که صدای جیغ از آن به گوش می‌رسد هم حکایت جالبی است.

روستای سربرج

در جنوب شهر مشهد، یک جنگل در جوار روستای «سربرج» قرار دارد که هنگام شب، صدایی عجیب و وحشت‌آور از میان درختان آن به گوش می‌رسد. مردم محلی می‌گویند که به‌محض تاریک شدن هوا، صدایی شبیه سوت یا جیغ از میان درختان این منطقه به گوش می‌رسد.

برخی از ساکنان منطقه این صدا‌های وحشت‌آور را از ملخ‌هایی می‌دانند که به این منطقه هجوم آورده و شب‌ها به درختان پناه می‌برند. برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان می‌کنند. صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می‌رسد هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک نداشته و صدای باد هم نیست. شاید این جنگل برای آنهایی که قصدشان از سفر تجربه ترس است و ترشح آدرنالین، کمپ زدن در آن گزینه خوبی برایشان باشد.

پچپچه با ستاره‌ها

جزیره قشم فارغ از تمام زیبایی‌های شگفت‌انگیزش با روایت‌ها و حکایت‌های مردم بومی آن منطقه، قصه‌هایی دارد که جذابیت بسیاری از این جاذبه‌ها را دو چندان می‌کند؛ یکی از آنها دره ستاره‌ها یا به نام محلی‌اش «ستاره افتیده» است.

اهالی می‌گویند در دره ستارگان ستاره‌ای بر زمین افتاده و قطعه‌ای از زمین را منفجر کرده! حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب هم برای عده‌ای دلهره‌آور است. در غرب روستای «برکه خلف» در فاصله پنج کیلومتری از ساحل جنوبی قشم دره ستاره‌ها با تندیس‌ها و بریدگی‌های شگفتش قرار دارد.

جزیره قشم

حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب برای عده‌ای سخت نگران‌کننده است. چون می‌پندارند با سکوت شب موجودات فرازمینی در این دره گردهم می‌آیند. برخی دیگر هم بر این باورند که جایی میان سنگ‌ها و در سکوت وهم‌انگیز آنها می‌توان یکبار هم که شده به زندگی فردی فکر کرد چه در گذشته و چه در آینده. برخی دیگر نیز معتقدند که علت شکل ویژه این دره و به‌وجود آمدن انواع حجم‌ها و پدیده‌های فرسایش در آن، وزش بادهای تند و گردش هوا در لابه‌لای ستون‌ها و حفره‌های آن است.

بخش گردشگری تبیان


برگرفته از جام جم