تبیان، دستیار زندگی
فیلم‌های صریح سیاسی به طور آگاهانه و آشکار به موضوعات سیاسی و اجتماعی می‌‌پردازند، در حالی كه فیلم‌های تلویحی سیاسی پیام‌ هایی را به صورت ناآگاهانه و غیرمستقیم به مخاطبان القا می‌کنند كه شاید حتی از روی عمد و قصد قبلی فیلم‌سازان نباشد؛ چنین فیلم‌هایی می‌ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افسار هالیوود در دستان کیست؟!


فیلم‌های صریح سیاسی به طور آگاهانه و آشکار به موضوعات سیاسی و اجتماعی می‌‌پردازند، در حالی كه فیلم‌های تلویحی سیاسی پیام‌ هایی را به صورت ناآگاهانه و غیرمستقیم به مخاطبان القا می‌کنند كه شاید حتی از روی عمد و قصد قبلی فیلم‌سازان نباشد؛ چنین فیلم‌هایی می‌توانند از سیستم‌ های سیاسی و اقتصادی، روابط اجتماعی و اخلاقی حمایت كنند.

هالیوود

امروزه رسانه‌ ها آفریننده محیطی نمادین هستند که نه تنها خنثی و بی ‌طرف نیست؛ بلکه بر قدرت سیاسی و فرهنگی دلالت دارد. به بیان دیگر، حق تولید پیام از قدرت اجتماعی نشئت می‌گیرد و نگرشِ کسانی که صاحب قدرت در جامعه هستند به عنوان محتوای پیام ارتباطی پذیرفته می‌شود. شواهد و قرائن نشان می‌دهند که هالیوود- 1910 (بزرگترین رسانه تصویری جهان)، صنعت فیلم ‌سازی پرزرق و برق آمریکا، هنوز هم به عنوان یکی از اهداف اصلی نفوذ و دستکاری بسیاری از سازمان‌های دولتی آمریکا،‌ بالاخص سیا، مطرح است. اغلب مباحثی که در مورد تبلیغات سینمایی در جریان هستند به بحث در مورد گذشته‌ها می‌پردازند و در حالی که تعدادی از کارشناسان امر توجهات را معطوف به روابط طولانی‌ مدت و علنی هالیوود با پنتاگون نموده‌اند اما مطالب کمی در مورد تأثیرگذاری پنهانی بر هالیوود پس از واقعه 11 سپتامبر به رشته تحریر درآمده است.

فیلم و حیطه گسترده‌ تر آن فرهنگ، صحنه‌ای را پدید می‌آورد كه بر آن سیاست به ایفای نقش می‌پردازد. سیاست دولتی نیز آخرین مرحله است كه فرهنگ، اقتصاد و روان‌شناسی را به هم پیوند می‌دهد. از نظر مایكل جنووز کارگردان مطرح هالیوود، فیلم‌های سیاسی در دو گونه دسته‌ بندی می‌شوند:

1-فیلم‌های صریح سیاسی

2- فیلم‌های تلویحی سیاسی

فیلم‌های صریح سیاسی به طور آگاهانه و آشکار به موضوعات سیاسی و اجتماعی می‌‌پردازند، در حالی كه فیلم‌های تلویحی سیاسی پیام‌ هایی را به صورت ناآگاهانه و غیرمستقیم به مخاطبان القا می‌کنند كه شاید حتی از روی عمد و قصد قبلی فیلم‌سازان نباشد؛ چنین فیلم‌هایی می‌توانند از سیستم‌ های سیاسی و اقتصادی، روابط اجتماعی و اخلاقی حمایت كنند. پیام تلویحی می‌تواند دربر‌ گیرنده‌ی جنسیت، نژاد، رۆیای امریکایی، نقش فردگرایی در فرهنگ سیاسی و قهرمان‌پروری باشد.

دانیل شی استاد علوم سیاسی، بر این باور است كه فیلم‌های سیاسی تلویحی تأثیری بیشتر از فیلم‌های صریح سیاسی دارند. اگرچه احتمالا تنها هدف بیشتر كارگردانان و تولیدكنندگان فیلم، سرگرمی و مال‌اندوزی باشد و پیام‌های سیاسی ممكن است اتفاقی باشند اما در هر صورت باید جدی تلقی شوند.

پنتاگون هیچ مشکلی برای تغییر قوانین در جهت کمک به این فیلمهای غیرممکن نداشت، زیرا ظاهر خوبی به ارتش می بخشیدند، اما اگر قوانین به معنای کمک به فیلمهای مبتنی بر واقعیتی باشند که تصویری منفی از ارتش ارائه می دهند، از آنها پیروی نمی کند

در واقع، زمانی كه فکر مردم در خصوص یک فیلم و یا هر متن رسانه ای دیگر صرفا سرگرمی است، پیام‌های سیاسی بیشترین تأثیر خود را بر افكارشان می‌گذارند. فیلم‌های سیاسی صریح اغلب مورد نقد و موشكافی قرار می گیرند و این در حالی است كه موضوعات ظریف مطرح شده در فیلم های به ظاهر غیرسیاسی به دلیل ماهیت سرگرم‌ كنندگی آنها مورد غفلت قرار می‌گیرند. در واقع، نقطة عطف عملكرد و عملیات روانی سینمای سیاسی در همین فیلم‌های تلویحی سیاسی نهفته است. در این راستا پنتاگون با فیلم های علمی ـ تخیلی همکاری می کند که در ظاهر گمان به سیاسی بودن آنها نمی رود.

تغییر قوانین

در سال 1997، وزارت دفاع آلمان فشار زیادی به پنتاگون وارد کرد تا به دو شرکت فیلمسازی آلمانی که می خواستند بخشی از فیلمهای تلویزیونی خود ـ جت ها و بالهای نقره ای ـ را در پایگاه نیروی هوایی در تکزاس فیلمبرداری کنند کمک کند. تهیه کنندگان آلمانی از حمایت کامل نیروی هوایی آلمان (Luftwaffe) و ارتش فدرال آلمان (Bundeswehr) برخوردار بودند اما می خواستند در پایگاه نیروی هوایی شپرد در تکزاس، جایی که بسیاری از خلبان های آلمانی تعلیم می بینند، فیلمبرداری کنند.

در فیلم کماندوها با استفاده از یک جنگنده مخفی F-117 به بوئینگ 747 منتقل می شوند؛ جنگنده یک ابزار ارتباطی خاص دارد که اجازه می دهد وقتی کنار بوئینگ قرار گرفت کماندوها بدون اطلاع تروریست ها سوار بوئینگ شوند. در حقیقت هیچ هواپیمایی در زرادخانه ارتش چنین امکاناتی ندارد، اما این مسئله مانع از این نشد که پنتاگون دسترسی تهیه کنندگان به کشتی ها و هواپیماهایی که نیاز داشتند را فراهم نکند. فیلم ظاهر خوبی به ارتش می بخشید و علیرغم تمامی راهبردهای پنتاگون، این تنها موضوعی است که اهمیت دارد.

پنتاگون

پنتاگون با فیلم های دیگری که داستانهای دور از ذهن دارند نیز همکاری کرده است، مانند آرماگدون که در آن کارگران حفاری چاه نفت با یک شاتل فضایی برای نابود کردن شهاب سنگی که زمین را تهدید می کند به فضا پرتاب می شوند؛ پارک ژوراسیک 3 که تفنگداران و نیروی دریایی گروهی از آمریکایی ها که روی جزیره ای پر از دایناسورهای آدمخوار گیر افتاده اند را نجات می دهند؛ و شمارش نهایی که در آن که ناوهواپیمابر هسته ای در زمان به عقب و به روز حمله ژاپنی ها در پرل هاربر فرستاده می ‌شود.

پنتاگون هیچ مشکلی برای تغییر قوانین در جهت کمک به این فیلمهای غیرممکن نداشت، زیرا ظاهر خوبی به ارتش می بخشیدند، اما اگر قوانین به معنای کمک به فیلمهای مبتنی بر واقعیتی باشند که تصویری منفی از ارتش ارائه می دهند، از آنها پیروی نمی کند. این همان اتفاقی است که در سال 1988 افتاد؛ تهیه کنندگان «خانواده جاسوس ها» از نیروی دریایی خواستند در تولید سریال تلویزیونی درباره پرونده جاسوسی جان واکر با آنها همکاری کند. تهیه کنندگان می خواستند بخشی از فیلم را روی عرشه یک ناو نیروی دریایی واقعی فیلمبرداری کنند، و تصاویری از هواپیماهای در حال بلند شدن از روی عرشه یک ناو هواپیمابر بگیرند. اما نیروی دریایی نمی خواست در بازگویی داستان واقعی یک افسر جاسوس که با فروختن هزاران رمز و پیامهای رمزگذاری شده به روس ها به کشورش خیانت کرد نقشی داشته باشد، هرچقدر هم که داستان منصفانه و واقعی باشد.

واکر که عمدتاً گمان می رود بیش از هر جاسوس دیگری اسرار نظامی را افشا کرده باشد، در سال 1967 جاسوسی برای شوروی را آغاز کرد و پس از بازنشستگی از نیروی دریایی، از پسر، برادر و بهترین دوستش برای ادامه این کار استفاده نمود. و اگر همسر واکر در سال 1985 او را لو نداده بود نیروی دریایی نمی توانست این شبکه جاسوسی را متلاشی کند.

سریال CBS، با بازی پاور بوت در نقش جان واکر و لزلی آن وارن به عنوان همسرش، کاملاً مبتنی بر حقایق بود، اما مستدل تر از آن بود که به مذاق نیروی دریایی خوش بیاید. یادداشت های داخلی پنتاگون حاکی از آن هستند که نیروی دریایی پس از خواندن فیلمنامه متوجه شد که تصویری دقیق، عادلانه و متعادل از جریان ارائه شده است. اما نیروی دریایی نمی خواست به کسی در بازگو کردن این داستان کمک کند، بویژه که ماجرا صحت داشت.

کاپیتان مایکل شرمان رئیس دفتر اطلاعات ساحل غربی نیروی دریایی در یادداشتی برای مافوق های خود در پنتاگون نوشت که «بطور کلی فیلمنامه بدی نیست؛ در تمامی فیلمنامه تلاش نشده تا نیروی دریایی را احمق جلوه دهند. در حقیقت واکر به صورت لاابالی بدنام و فاسدی که هست به تصویر کشیده شده است... به استثنای حماقت نیروی دریایی در فراهم کردن دسترسی این آب زیرکاه به اسرار نظامی، نیروی دریایی چندان بد در فیلمنامه ارائه نشده است. هیچ آدم احمق، کاریکاتورگونه یا افسر یا اعضای بدرفتاری در نیرو نیستند. چهار شخصیت اصلی به صورت افراد سخیف و حریصی که براستی بودند به تصویر کشیده شده اند. شخصیت پردازی عالی بوده و می توانید فشار و استرسی که به اعضای خانواده وارد می‌شود، هنگامی که در مواجه با حقیقت کاری که واکرها انجام می دهند با وجدان خود کلنجار می روند، را ببینید.»

نقطة عطف عملكرد و عملیات روانی سینمای سیاسی در همین فیلم‌های تلویحی سیاسی نهفته است. در این راستا پنتاگون با فیلم های علمی ـ تخیلی همکاری می کند که در ظاهر گمان به سیاسی بودن آنها نمی رود

اما مافوق های شرمان در دپارتمان نیروی دریایی اهمیتی برای هیچ یک از این مسائل قائل نبودند. هر داستانی درباره پرونده واکر، حتی داستانی واقعی، به ضرر نیروی دریایی بود. بنابراین به تهیه کنندگان اجازه ندادند از هیچ کشتی یا لوکیشن نیروی دریایی برای فیلمبرداری استفاده کنند. آدام فینکلشتاین رئیس دفتر اطلاعات دپارتمان نیروی دریایی در یادداشتی برای معاون روابط عمومی وزیر دفاع نوشت «نظر بر این است که این محصول هیچ منفعتی برای نیروی دریایی یا ارتش ندارد.»

در نهایت فیلمسازها توانستند سریال دو قسمتی و چهار ساعتی خود را بدون کشتی ها و هواپیماهای نیروی دریایی بسازد. سریال در فوریه 1990 از شبکه CBS پخش شد و احتمالاً بخاطر عدم مشارکت نیروی دریایی مجموعه بهتری نیز شد؛ زیرا تهیه کنندگان مجبور نبودند مانند بسیاری دیگر فیلمسازها برای جلب رضایت نیروی دریایی حقایق را تغییر دهند. اما امتناع ارتش از همکاری با فیلمسازها، که سعی داشتند داستانی واقعی را بر اساس حقایقی که حتی خود نیروی دریایی نمی توانست زیر سوال ببرد بگویند، نشان می دهد وزارت دفاع هنگامی که به نفعش باشد قوانین را تغییر می دهد

فرآوری: آزاده مرنی

بخش ارتباطات تبیان


منابع: مشرق / تی نیوز / ویکیپدیا

مطالب مرتبط:

همکاری سیا و هالیوود