تبیان، دستیار زندگی
یکی از تحولات مهم در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار که در هنر ایرانی اتفاق افتاد ، تجدید حیات دوباره هنر صخره تراشی بود که پس از دوازده قرن فراموشی مجددا به دست او باب شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی


یکی از تحولات مهم در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار که در هنر ایرانی اتفاق افتاد ، تجدید حیات دوباره هنر صخره تراشی بود که پس از دوازده قرن فراموشی مجددا به دست او باب شد.

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

حجاری بر روی صخره ، یکی از شعبات مجسمه سازی است . در ادوار کهن تاریخ ایران، هرگاه ساکنان این مرز و بوم خاسته اند حادثه مهمی را ثبت کنند، آن را بر سینه کوه کنده اند. نقش برجسته های ایلامی، مادی ، هخامنشی و ساسانی گواه این مدعاست.

اینکه چگونه فتحعلیشاه پس از 1200 سال پای در جای خسروپرویز گذاشت و این سنت فراموش شده را زنده کرد، جای تعمق و تفکر دارد، چرا که در تاریخ همواره از نادانی ها و ناآگاهی های وی سخن رفته اما در مورد آگاهی های او چیزی به میان نیامده است.

حتی اگر نپذیریم که فتحعلی شاه به فرهنگ و هنر ایران علاقمند بوده، می بایست قبول کنیم که وی به آثار باستانی توجه داشته است.

دوران ولیعهدی او در فارس و در عمارات کریمخانی بدون شک او را متوجه زیبایی های آثار گذشته کرده؛ به احتمال زیاد او آثار باستانی آن استان و سنگ برجسته های تخت جمشید و نقش رستم و بیشابور را می دیده است ؛ حتی اگرنه به قصد دیدن آن ها، بلکه بر حسب تصادف و هنگام سفر و شکار از کنار آن ها می گذشته و این آثار تاثیرات لازم را روی وی می گذاشته اند.

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

ولیعهد جوان که تاج و تخت ایران را از آن خود می دانسته، با دیدن این آثار و افسانه های مربوط به آن ها، رویای جلال و شکوه شاهان گذشته را در سر می پرورانده و چه بسا آرزو می کرده روزی همانند آن ها صحنه های شکار و دربار خود را بر دل کوه ثبت کند.

چنین بود که پس از دستیابی به تاج و تخت، ابتدا تختی افسانه ای به سان آنچه در افسانه ها خوانده یا شنیده بود ساخت و سپس تصمیم گرفت قدرت و شوکت خود را بر دل کوه ها جاودانه کند.

این نقش برجسته بزرگ و زیبا در شرق شهر ری بر صخره ای که مقابل چشمه همیشه جوشان و با صفای "چشمه علی" واقع شده ، حک گردیده و حدود 1184 متر است. موضوع نقش برجسته، سلام رسمی است و فتحعلی  شاه را بین فرزندان و درباریان نشان می دهد.1

دوران ولیعهدی او در فارس و در عمارات کریمخانی بدون شک او را متوجه زیبایی های آثار گذشته کرده؛ به احتمال زیاد او آثار باستانی آن استان و سنگ برجسته های تخت جمشید و نقش رستم و بیشابور را می دیده است ؛ حتی اگرنه به قصد دیدن آن ها، بلکه بر حسب تصادف و هنگام سفر و شکار از کنار آن ها می گذشته و این آثار تاثیرات لازم را روی وی می گذاشته اند.

در وسط صحنه فتحعلی شاه با حالتی شاهانه بر تخت طاووس نشسته و در هر طرف وی پنج تن از فرزندانش قرینه وار ایستاده اند. این ترکیب بندی بین دو ستون بلند قرار گرفته که غرض از آن ایوان شاهی است. در آن طرف ستون ها نیز افرادی نقش شده اند .

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

در سمت چپ، چهار نفر به ترتیب ایستاده اند و در سمت راست، تصویر فتحعلی شاه مجددا تکرار شده، اما این بار در حالت ایستاده و شاهینی زیبا دردست دارد. در پشت سرشاه، یک خدمتکار چتری را روی سر او گرفته است. این صحنه شباهتی به صحنه ای نظیر آن در تخت جمشید دارد.

غیر از این تصویر ، دو پیکر کوچک نیز که لباس رزم به تن دارند، در پای تخت حک شده اند. یکی از این دو، کامران میرزا فرزند فتحعلی شاه است و دیگری که نامش مخدوش شده، می بایست یکی دیگر از فرزندان شاه باشد.

نام شاه و بقیه در کنار آن ها نوشته شده، در میان برخی از آن ها که خواندی است، نام محمدمیرزا (نفر اول سمت چپ و پایین تخت)و حسینعلی میرزا(نفر وسط سمت چپ بالا) دیده می شود.

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

همه حاظران در این صحنه (به جز دو شاهزاده پایین تخت و چتربان) البسه و هیئت هایی مشابه دارند. همگی دارای ریش های بلند و سبیل دراز هستند و تاجی کنگره دار بر سر دارند و همگی بی حرکت و محجرند و به حالت احترام هر دو دست یا یکی از دست ها را روی سینه گذاشته اند.

حالات افراد و ترکیب بندی آن ها برخی از تابلوهای رنگ و روغنی آن زمان را به یاد می آورد و مثل آن تابلوها، شاه از طریق تاجی پرجیقه و لباس و سلاح های جواهرنشان و بالاخره ریش بلندتر از دیگران مشخص و قابل تفکیک است.

تصویر او هرچند روی تخت به اندازه دیگران است، اما در سمت راست نسبت به دیگران بزرگتر حجاری شده و 48/2 متر ارتفاع دارد. حال آنکه شاهزادگان ردیف جلو که از بقیه بزرگتر نشان داده شده اند، ارتفاعی معادل 08/2 متر دارند.

در سه طرف این تصویر کتیبه های خوش خطی است که روی آن ها اشعاری در مدح فتحعلی شاه نوشته شده است. در گوشه چپ سمت پایین، آثار مخدوش یک نام به جا مانده که ممکن است نام حجار آن باشد.

از کل نام تنها "عبدالله" خواندنی است. اگر این عبدالله همان عبدالله که نامش روی سنگ قبر فتحعلیشاه هم آمده باشد، وی احتمالا طراح این نقش بوده و نه حجار آن، پس هنوز می بایست به دنبال نام حجار بود.

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

قاجاریه و تولد دوباره صخره تراشی

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

تناولی، پرویز؛تاریخ مجسمه سازی در ایران، تهران :1392

ذکاء، یحیی؛ تاریخچه ساختمانی ارک سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران 1349

طلوعی، محمد؛ هفت پادشاه: ناگفته ها از زندگی و روزگار سلاطین قاجار، تهران:1377

مطالب مرتبط:

نمادشناسی تخت مرمر

ویژه نامه هنر قاجار