تبیان، دستیار زندگی
بر خود لازم می دانیم تا ضمن انعکاس نظرهای رسیده از طرف کاربران در مورد مقاله آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می روند؟، برای مواردی که سوال و یا اشکال مطرح می شود پاسخ شایسته ای ارائه دهیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا اسلام نجات بخش، دین خاصی است؟


چندی پیش مقاله ای با عنوان «آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟» از طریق همین پایگاه منتشر شد که اظهار نظرهای موافق و مخالفی را از سوی خوانندگان محترم در پی داشت. از آنجا که هدف از نگارش این مقالات، ترویج معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام از یک سو و ایجاد زمینه بحث و اظهار نظر صاحب نظران از سوی دیگر است بر خود لازم می دانیم تا ضمن انعکاس نظرهای رسیده، برای مواردی که در قالب سوال و یا اشکال مطرح می شود پاسخ شایسته ای ارائه دهیم.


اسلام

خلاصه مقاله یاد شده:

1.  تنها دین نجابت بخش، اسلام به معنای خاص آن یعنی همین آخرین شریعت آسمانی است.

2.  با آمدن اسلام ادیان قبل از آن همگی منسوخ شده است و پیروی از آنها از کسی پذیرفته نیست.

3.  عملی نجات بخش است که از نظر دین (عقل سلیم و نقل معتبر) پسندیده باشد و نیز با نیت الهی انجام پذیرد.

اما نظرهای رسیده و موضوعاتی که به آنها پرداخته شده است عبارتند از:

الف. آیا مراد از اسلام به عنوان دین نجات بخش، اسلام به معنای تسلیم شدن در برابر خداست و یا دین اسلام به معنای خاص آن؟

پاسخ:

از آیات 33 سوره توبه، 28 سوره فتح و 9 سوره صف که در مقاله نیز به آنها استناد شده به خوبی روشن می شود که منظور از دین نجات بخش، آخرین دین و شریعت الهی یا همان دین اسلام است. آیینی که مردم با هر نوع گرایش و مکتبی موظف شده اند از آن تبعیت کنند. برای همین در آیه 65 سوره مائده فرمود:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ

اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و پرهیزگاری پیشه کنند، از گناهان گذشته آنها درمی گذریم و آنها را در باغ های بهشت که کانون انواع نعمت ها است وارد می‌کنیم.

روشن است که منظور از ایمان در اینجا ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و دین خاتم است [1]؛ زیرا خود آیه با یاد کردن از ایشان با عنوان اهل کتاب، اعلام می کند که آنها به دین خود ایمان داشتند.

ب. آیاتی که در آنها ایمان اهل کتاب مقبول و مایه نزول برکات بر آنها دانسته شده با بحث نجات بخش نبودنِ ایمان آنها چگونه قابل جمع است؟ آیاتی مانند آیه 62 سوره بقره و آیات 66 و 69 سوره مائده.

پاسخ:

در آیه 62 سوره بقره و مانند آن (آیه 69 سوره مائده) می خوانیم:

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَرَی وَ الصَّبِینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیهِْمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ

بی تردید کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردند و یهودی ها و مسیحی ها و صابئی ها هر کدامشان [از روی حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین خواند شد.

آیه نمی گوید هر کس به هر دین که هست چه مسیحی، چه یهودی و چه مسلمان اگر به دین خود مۆمن باشد بهشت نصیبش خواهد شد

علامه طباطبایی (ره) با نگاه تفسیری، آیه را اینگونه معنا می کند: این نامها و نامگذاریهایی که دارید از قبیل مۆمنین، یهودیان، مسیحیان، صابئیان، اینها نزد خدا هیچ ارزشی ندارد؛ نه شما را مستحق پاداشی می کند و نه از عذاب او ایمن می سازد؛ بلکه تنها ملاک کار و سبب احترام و سعادت، حقیقت ایمان به خدا و روز جزاء و نیز عمل صالح است. [2]

بنابر تفسیر علامه (ره) اینگونه آیات برای ابطال طرز فکری است که نام گذاری به یک دین را نجات بخش می داند که چون ما مسیحی یا یهودی و یا مسلمان نامیده می شویم پس اهل بهشت ایم؛ قرآن کریم این تصور باطل را با این آیات رد کرده و ملاک نجات را ایمان و عمل صالح معرفی می کند [3]؛ آیه نمی گوید هر کس به هر دین که هست چه مسیحی، چه یهودی و چه مسلمان اگر به دین خود مۆمن باشد بهشت نصیبش خواهد شد.

در آیه 66 سوره مائده نیز می خوانیم:

وَ لَوْ أَنهَُّمْ أَقَامُواْ التَّوْرَئةَ وَ الْانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیهِْم مِّن رَّبهِّمْ لَأَکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تحَْتِ أَرْجُلِهِم

و اگر آنان تورات و انجیل [واقعی] و آنچه را که از سوی پروردگارشان به آنان نازل شده برپا می داشتند، بی تردید از برکات آسمان و زمین بهره مند می شدند.

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه نیز می نویسد:

منظور از تورات و انجیل، دو کتاب آسمانی است که قرآن کریم یکی را بر موسی (علیه السلام) و دیگری را بر عیسی (علیه السلام) نازل می داند [؛ یعنی آن تورات و انجیل حقیقی و به دور از تحریف]؛ نه این کتابهایی که فعلا در دست است و به نام انجیل و تورات نامیده می شوند؛ چرا که این کتابهای موجود، تورات و انجیل حقیقی و آسمانی نیستند؛ بلکه مجموعه ای هستند که دست تحریف به این صورتشان در آورده است. [4]

تورات

این بود نظر علامه طباطبایی (ره) درباره این آیه؛ ولی با کمال تعجب در بین نظرات رسیده فردی ناشناس در اظهار نظر خود با جدیت مطلبی را به علامه طباطبایی نسبت می دهد که درست برعکس نظر ایشان در المیزان است. این فرد نوشته است:

«مرحوم علامه طباطبایی به درستی اشاره می کند که مخاطب این آیه یهودیان زمان حضرت موسی و حضرت عیسی علیه السلام نیستند و منظور از تورات و انجیل دقیقا همین کتابهایی است که در زمان نزول آیه فوق در اختیارشان بوده است.»

که باید پرسید مدرک این سخن و انتساب چیست و کجاست؟ زیرا آنچه در المیزان وجود دارد درست خلاف این است.

ج. نظر علامه طباطبایی (ره) درباره این موضوع چیست؟ آیا ایمان مسیحیان و یهودیانِ امروز پذیرفته است؟ آیا مسیحیت، یهودیت و یا هر دین دیگری غیر از اسلام می تواند نجات بخش باشد؟

پاسخ:

گذشته از آنچه تا کنون از ایشان نقل شد سخن ایشان در ذیل آیه 66 سوره مائده نیز به روشنی گواه بر معتقد بودن ایشان بر بطلان هر عقیده جز اسلام به معنای خاص و تنها نجات بخش بودن این دین خاتم است. ایشان در تفسیر آیه 66 سوره مائده می نویسد:

قرآن با احکام خود شرایع و احکام آن دو (تورات و انجیل) را نسخ کرده است ... و از نظر قرآن تورات و انجیل عمل کردنی نیستند. [5] زیرا قسمت های تحریف شده آن دو که از اعتبار ساقط است و بخشهای حذف شده و از بین رفته آنها هم مورد امر (مامورٌ به) نیستند. وقتی کتابی این چنین شد روشن است که ایمان به آن و عمل بر اساس آن نیز نجات بخش نخواهد بود.

همچنین علامه (ره) در تفسیر آیه 83 سوره آل عمران که می فرماید:

أَ فَغَیْرَ دینِ اللَّهِ یَبْغُونَ

می نویسد: آیه درباره اهل کتاب می فرماید:

این اهل کتاب را چه می شود که به تو ای رسول اسلام ایمان نمی آورند و با کفر به تو به دنبال چه هستند؟[6]

از آیات 33 سوره توبه، 28 سوره فتح و 9 سوره صف که در مقاله نیز به آنها استناد شده به خوبی روشن می شود که منظور از دین نجات بخش، آخرین دین و شریعت الهی یا همان دین اسلام است. آیینی که مردم با هر نوع گرایش و مکتبی موظف شده اند از آن تبعیت کنند. برای همین در آیه 65 سوره مائده فرمود: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ

د. کاربری نوشته است: «ظاهر اعمال برای خدا مهم نیست. بلکه نیت آن مهم است.»!! پاسخ: اگر اینگونه است پس چرا نماز را به این شکلی که می خوانیم بر ما واجب کرده است؟ به اضافه اعمال فراوانی که موظفیم دقیقا به شکلی که دستور داده است انجام دهیم و اگر به آن شکل و صورت خاص انجام نشود باطل است؟ چرا؟ این نشان می دهد که ظاهر اعمال برای خدا مهم است همان گونه که نیت آنها نیز مهم است.

برای نمونه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

صَلُّوا کَمَا رَأَیْتُمُونِی أُصَلِّی [7]

نماز بخوانید آنگونه که می بینید من نماز می خوانم. یعنی دقیقا به همین شکل و ظاهری که من نماز می خوانم بر شما واجب است که نماز بخوانید.

این کاربر محترم برای اثبات ادعای خود به آیه 37 سوره حج استناد کرده است که می فرماید:

لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماۆُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ

هرگز گوشتها و خونهای آنها (قربانی ها) به خدا نمی رسد؛ بلکه تقوای شما به او می رسد.

غافل از اینکه این آیه درباره این عقیده است که گمان می کند گوشت و خون حیوان قربانی شده به دست خدا می رسد و او از آن بهره مند می شود؛ که آیه شریفه آن را ابطال کرده و خدا را منزه از آن معرفی کرده و اعلام می کند شما با بعد معنوی این عمل، به خدا نزدیک می شوید [8]؛ نه آنکه خواسته باشد منکر ظاهر عمل شود و ظاهر آن را بی ارزش معرفی کند.

پی نوشت ها:

1.  مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 342

2.  المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 193

3.  همان و نیز همان، ج 6، ص 67

4.  همان، ج 6، ص 37

5.  همان، ص 38

6.  همان، ج 3، ص 335

7.  بحارالانوار، ج 82، ص 279

8.  المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص 375

 ادامه دارد ...

امید پیشگر    

بخش قرآن تبیان


مطالب مرتبط:

دو شرط برای بهشتی شدن!

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

آیا افرادی امثال ادیسون به بهشت می‌روند؟