ظریفه های قرآنی
برای این که انسان هم حضور خود را در متن جامعه حفظ کند و هم سرگرمی فراهم نکند تا موفق به سحرخیزی شود توصیه کردهاند که انسان کار را در حد ضرورت و لزوم انجام دهد و کاری که میکند واجب و یا مستحب باشد و وقتی هم در کاری وارد میشود بگوید: "رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق"اسراء آیه80"
انسان باید طوری باشد که در هر کاری وارد میشود بگوید: خدایا به نام تو صادقانه وارد میشوم و از هر کاری که بیرون میآید بگوید: خدایا به نام تو خالصانه از این کار رخت برمیبندم. یعنی با دست پر و نتیجه درست از این کار بیرون میآیم. روشن است که انسان در مورد کار حرام یا مکروه نمیتواند بگوید: "خدایا به نام تو صادقانه وارد میشوم" چنانکه کار مکروه و حرام پایان صادق و خالصی ندارد تا درباره آن بگوید: "و خارج میشوم خالصانه" هر کاری که انسان شروع میکند باید به گونهای باشد که در آغاز آن بتواند بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم" و آن کار ، واجب یا مستحب است.
این که گفتهاند هنگام ورود در کار و آغاز عمل، نام خدا را فراموش نکنید، یعنی نام خدا کلید واجب و مستحب است زیرا کار حرام و مکروه را نمیشود به نام خدا انجام داد (1)
عیب جو
شخصی نزد عمربن عبدالعزیز آمد و در خلال سخنان از مردی نام برد، او را به بدی یاد کرد و عیبی از وی به زبان آورد. عمربن عبدالعزیز گفت اگر مایلی پیرامون سخنت بررسی و تحقیق میکنم در صورتی که گفتهات دروغ در آمد فاسق و گناهکاری و خبری که دادهای مشمول این آیه است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی خبری برایتان آورد پس تحقیق کنید" (سوره حجرات) و در صورتی که راست گفته باشی عیب جو و سخن چین هستی و مشمول این آیهای"سوره قلم آیه 11 "
اگر میل داری تو را میبخشم و مورد عفو قرار میدهم. مرد که از گفته خود سخت پشیمان و منفعل شده بود با سرافکندگی و ذلت در خواست عفو نمود و متعهد شد که دیگر از کسی عیب جویی نکند و این عمل ناپسند را تکرار نماید.(2)
ثواب موعظه و نصیحت
در روایت آمده است که در حضور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از حال دو نفر که یکی از آنان بعد از ادا نماز واجب مینشست و به مردم احکام دین را یاد میداد. و دیگری که روزها را روزه میگرفت و شبها را به عبادت مشغول بود جویا شدند که کدام فضیلت بیشتری دارد؟
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: فضیلت یاد دهنده مانند فضلیت من است بر سایر مردم. آیا نمیبینید که خداوند اسماعیل صادق الوعد را مدح نموده و فرموده "بدرستی که او بسیار در وعده صادق و در پیغمبری بزرگوار بود و همیشه اهل بیت خود را به ادا نماز و زکوه امر میکرد و او نزد خدا بنده پسندیدهای بود" (سوره مریم آیه 55).(3)
سخاوت و فوائد دنیوی و اخروی آن
سخاوت ثمره زهد بیمبالاتی به دنیا است و مشهورترین صفات پیغمبران خدا و معروفترین اخلاق اصفیا و اولیا است چنانچه خداوند در مدحشان فرموده: "اختیار میکردند دیگران را برخورد اگر چه خود احتیاج داشتند(سوره حشر)
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: دو صفت است که خداوند آنها را دوست میدارد و آن سخاوت و حسن خلق است و دو صفتند که پروردگار آنها را دشمن میدارد و ان بخل و بداخلاقی است و خداوند متعال همه این صفات را در این آیه جمع فرموده چنانکه میفرماید: "هر که خویشتن را از بخل و بدخلقی نگاهدارد رستگار خواهد بود" (سوره حشر آیه 9 )(4)
حکایت اسمعی
اسمعی، حکایت کرده که روزی آیه "وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا ... وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ : مرد دزد و زن دزد را بگیرید و دستشان را قطع کنید... و خداوند بخشنده و مهربان است" را میخواندم. مردی عرب نزد من بود، آن مرد عرب گفت: این که میخوانی کلام کیست؟
گفتم: کلام خداست.
مرد عرب گفت: بار دیگر برایم بخوان.
آنچه را که میخواندم بار دیگر برای او خواندم.
مرد عرب گفت: این کلام الهی نیست!
من دانستم که آیه را غلط خواندم تصحیح کردم و خواندم "...و... عزیز حکیم"
آن مرد گفت: حالا درست خواندی! این کلام الهی است.
از آن مرد پرسیدم قرآن را از حفظی؟ گفت نه.
گفتم: پس از کجا دانستی که نوبت اول غلط خواندم و دیگر بار درست خواندم؟
گفت: ای برادر! چون خداوند غالب بود، حکم به بریدن کرد و اگر قصد آموزش داشت. هرگز حکم به بریدن نمیکرد. یعنی من از این آیه دانستم که غالب شدن و حکم کردن مناسب بریدن است و آمرزیدن و گذشت مناسب عفو و بخشش است.(5)
انواع مستی
برخی از مفسران در تفسیر این آیه "ای کسانی که ایمان آوردهاید نزدیک نماز نشوید در حالی که مست هستید" (سوره نساء _43) گفتهاند مستی بر چند قسم است :
یکی از آنها مستی شراب است و آن زودتر از همه مستیها برطرف میشود.
دیگری مستی غفلت است.
دیگر مستی هوا و هوس است.
دیگر مستی دنیا و آرزوهاست.
دیگر مستی اهل و فرزند است.
دیگر مستی معصیت است.
دیگر مستی طاعت است.
که همه این مستیها، صاحب خود را از تمام کردن نماز به شرایط عبودیت و بندگی منع میکند و مانع میشود.(6)
دل مومن
از عالمی پرسیدند: قول خدای عزوجل که فرموده است:
"و چاه های متروک و کوشک های افراشته" (سوره حج 45) اشاره به چه دارد و مراد چیست؟
عالم گفت: "چاه های متروک" دل کافر است که فارغ از گفتن "لا اله الا ا..." است. و همچنین "کوشک های افراشته" دل مومن است که همواره به گفتن "لا اله الا ا..." مشغول است.(7)
پی نوشت ها:
1. مراحف اخلاق در قرآن _ آیة الله جوادی آملی
2. مجموعه ورّام _ ج1 ص 122
3. انوار ملکوت _ سید محمدحسین حسینی تهرانی
4. نور ملکوت قرآن _ سید محمدحسین حسینی تهرانی
5. رساله خطی مشکول _ حاج بابا قزوینی
6. رساله خطی مشکول _ حاج بابا قزوینی
7. رساله خطی مشکول _ حاج بابا قزوینی
منبع: سایت مۆسسه فرهنگی قرآن و عترت