تبیان، دستیار زندگی
استان اردبیل مانند استان‌های هم‌جوارش تبریز و ارومیه نقش مهمی در اعزام رزمنده به جبهه‌ها داشته است. به گفته سید ودود سید شنوا مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل این استان 3 هزار و 400 شهید، 11 هزار و 192 جانباز و همچنین 750 آزاده دارد که از ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دو شهید از گلزار اردبیل


استان اردبیل مانند استان‌های هم‌جوارش تبریز و ارومیه نقش مهمی در اعزام رزمنده به جبهه‌ها داشته است. به گفته سید ودود سید شنوا مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل این استان 3 هزار و 400 شهید، 11 هزار و 192 جانباز و همچنین 750 آزاده دارد که از تعداد شهدای یادشده یک هزار و 700 شهید مربوط به مرکز استان و روستاهای تابعه آن است. در ادامه نگاهی گذرا به دو شهید این استان می‌اندازیم که زندگی و شهادتشان ماجرایی خواندنی دارد.

دو شهید از گلزار اردبیل

پیکر پدر در آغوش پسر

شهید میرمحمود بنی‌هاشم یکی از شهدای دفاع مقدس است که بعد از شهادت اتفاقی باورنکردنی برای او رخ می‌دهد. شهید بنی‌هاشم متولد سال 1337 و از اهالی مشکین‌شهر بود که در سال 66 سردشت به شهادت می‌رسد. محمودزاده از فرماندهان شهید لشکر 31 عاشورا بود و مقام فرمانده گردان شهید علی اصغر را به عهده داشت. شباهت نام بین گردانی که در آن حضور داشته و نحوه شهادتش وجود دارد. همرزمان و دوستان او می‌گویند محمود یک پسر هفت یا هشت ساله داشت. زمان جنگ و در روزهایی که پدر در جبهه حضور داشته این فرزند که جثه کوچکی هم داشته دلتنگ پدر می‌شود و می‌خواهد پدر خود را در جبهه ببیند. عمو و بعضی از بستگان شهید پسر در ستاد پشتیبانی جنگ فعالیت می‌کردند و قرار می‌شود بعضی اقلام و امکانات مورد نظر را برای رزمندگان همراه خود ببرند. این فرزند به عمویش اصرار فراوان می‌کند تا او را همراه خود برای دیدن پدرش ببرند. پسر شهید بنی‌هاشم با اصرارهای فراوان همراه بستگان خود به جبهه می‌رود تا هم اقلام و کمک‌های مردمی را به رزمندگان برساند هم پدرش را بعد از مدت‌ها ببیند. دوستان شهید بنی‌هاشم تعریف می‌کنند وقتی به آنجا رسیدیم محمود با دیدن ما بسیار خوشحال شد و در مقر گردان به استقبالمان آمد. هنگامی که او پسرش را می‌بیند خوشحالی‌اش دو چندان می‌شود و پسرش را در آغوش می‌گیرد. همان موقع عملیاتی پیش می‌آید و قرار می‌شود محمود بنی‌هاشم به عملیات برود. شهید بنی‌هاشم برای اعزام به عملیات آماده می‌شوند و هنوز آشنایان و بستگانش در مقر گردان حضور دارند. به دلیل وضعیت جنگی و موقعیت خطرناکی که پیش آمده به آن‌ها دستور می‌دهند که همان‌جا بمانند و جایی نروند.

میرمحمود بنی‌هاشم در جریان عملیات نصر 7 در منطقه سردشت و در ارتفاعات دوپازا، در حالی که پیشاپیش نیروها در حرکت بود بر اثر اصابت تیر مستقیم به ناحیه سر و شکم در تاریخ 15 مرداد 1366 به شهادت می‌رسد

میرمحمود بنی‌هاشم در جریان عملیات نصر 7 در منطقه سردشت و در ارتفاعات دوپازا، در حالی که پیشاپیش نیروها در حرکت بود بر اثر اصابت تیر مستقیم به ناحیه سر و شکم در تاریخ 15 مرداد 1366 به شهادت می‌رسد.

بعد از تمام شدن عملیات و آرام شدن وضعیت دوستانش می‌گویند ما وقتی به پشت خط برگشتیم که این پسر پیکر پدر شهیدش را با خودش به شهر آورد. فرمانده گردان علی‌اصغر پسرش در جبهه به دیدارش می‌رود و پیکر شهیدش همراه پسرش برگردانده می‌شود.

دو شهید از گلزار اردبیل

آقا دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانید!

در استان اردبیل 11 شهید 13 ساله داریم که نمونه بارز آن شهید مرحمت بالازاده است. شهید بالازاده سال 1362 که مقام معظم رهبری رئیس‌جمهور بودند به محضر آقا در خیابان پاستور می‌آیند تا مطلبی را به ایشان بگویند. مرحمت رو به آقا می‌گوید: من از اردبیل آمدم تا اینجا که از شما یک خواهشی بکنم. آقا هم می‌گوید چه خواهشی داری؟ مرحمت می‌گوید: آقا خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) را نخوانند! آقا دلیل این درخواست را جویا شد که شهید بالازاده جواب می‌دهد آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد به میدان برود و بجنگد. من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم، هر چه التماسش می‌کنم، می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم، اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانید؟

آقا هم رو به سرتیم محافظانش می‌کند و می‌گوید: تماس بگیرید و بگویید فلانی گفت این مرحمت رفیق ما است، هر کاری دارد راه بیندازد، هر کجا هم خودش خواست ببریدش، بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل نتیجه را هم به من بگویید.

مرحمت سال 1349 به دنیا می‌آید و اسفندماه سال 1363 به شهادت می‌رسد. هنگام شهادت او حتی 14 ساله هم نشده است و با این سن کم سابقه یک سال و نیم رزمندگی دارد

مرحمت سال 1349 به دنیا می‌آید و اسفندماه سال 1363 به شهادت می‌رسد. هنگام شهادت او حتی 14 ساله هم نشده است و با این سن کم سابقه یک سال و نیم رزمندگی دارد. عکس او هنگامی که نزد آقا می‌آید و این اعتراض را می‌کند موجود است. وقتی به عکس این شهید نگاه می‌کنیم می‌بینیم او خیلی بچه سال است اما با این چنین روحیه بزرگ و جنگنده‌ای می‌خواهد به جنگ دشمن برود.

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: روزنامه جوان